رده:ریشه شناسی واژگان قرآن
«فرهنگنامه ریشهشناختی واژگان قرآن»[۱]، یک فرهنگ واژگانی است که در آن، ریشههای ثلاثی بهکاررفته در قرآن کریم، بر حسب ترتیب الفبا فهرست شده و هر ریشه، با استفاده از روش «ریشهشناسی»[۲] مورد مطالعه قرار گرفته است. ریشهشناسی، روشی است که در زبانشناسی تاریخی، برای رصد تحولات یک واژه در هر دو جنبه لفظ و معنا، مورد استفاده قرار میگیرد.
حقیقت آن است که یک ریشه در گذر زمان، معانی متعددی را بهخود میگیرد و دچار چندمعنایی یا ابهام میشود. با استفاده از روش ریشهشناسی، میتوان از تحولات و آسیبهای مذکور عبور کرده و «معنای اولیه» یک ریشه را که بازگشت معانی متعدد به آن است، به دست آورد، و معنای جامع و بنیادین ریشه را بر اساس آن تعیین کرد. در حقیقت، ریشهشناسی میتواند ما را از تشتت و ابهام رهانیده و به سرچشمه معنا رهنمون شود. این مهم برای فهم معنا در ریشه ها و واژگان قرآنی نیز بسیار راهگشا است. در این زمینه بیشتر بخوانید
زیرردهها
این رده ۲۸ زیرردۀ زیر را دارد، این رده در کل ۲۸ زیررده دارد.
ا
- الف (ریشه) (۶۵ ص)
ب
- ب (ریشه) (۵۸ ص)
ت
- ت (ریشه) (۹ ص)
ث
- ث (ریشه) (۵ ص)
ج
- ج (ریشه) (۴۷ ص)
ح
- ح (ریشه) (۴۷ ص)
خ
- خ (ریشه) (۲۹ ص)
د
- د (ریشه) (۳۳ ص)
ذ
- ذ (ریشه) (۱۴ ص)
ر
- ر (ریشه) (۲۴ ص)
ز
- ز (ریشه) (۱۱ ص)
س
- س (ریشه) (۵۲ ص)
ش
- ش (ریشه) (۳۵ ص)
ص
- ص (ریشه) (۳۹ ص)
ض
- ض (ریشه) (۷ ص)
ط
- ط (ریشه) (۲۰ ص)
ظ
- ظ (ریشه) (۱۱ ص)
ع
- ع (ریشه) (۲۳ ص)
غ
- غ (ریشه) (۲ ص)
ف
- ف (ریشه) (۱ ص)
ق
- ق (ریشه) (۵ ص)
ل
- ل (ریشه) (خالی)
م
- م (ریشه) (۱ ص)
ن
- ن (ریشه) (۱ ص)
ه
- ه (ریشه) (۱ ص)
و
- و (ریشه) (۹ ص)
ک
- ک (ریشه) (خالی)
ی
- ی (ریشه) (خالی)
صفحهها در ردهٔ «ریشه شناسی واژگان قرآن»
۱۴۹ صفحۀ زیر در این رده هستند؛ این رده در کل ۵۴۹ صفحه دارد.
(صفحهٔ قبلی) (صفحهٔ بعدی)ش
- شرر (بدی)
- شرع (ریشه)
- شعب (ریشه)
- شعر (دانستن)
- شعر (مو)
- شعیب (ریشه)
- شفه (ریشه)
- شفی (ریشه)
- شقق (شُقَّۀ)
- شقق (مشقت)
- شقو (ریشه)
- شمس (ریشه)
- شمل (فراگیری)
- شمل (چپ)
- شهر (ریشه)
- شهق (ریشه)
- شهو (ریشه)
- شوب (ریشه)
- شوک (ریشه)
- شکر (ریشه)
- شکو (مِشکاۀ)
- شکک (ریشه)
- شیء (خواستن)
- شیء (چیز)
- شیب (ریشه)
- شیخ (ریشه)
- شید (ریشه)
- شیع (شیعه)
- شیع (شیوع)
ص
- صالح (ریشه)
- صبئ (ریشه)
- صبب (ریشه)
- صبر (ریشه)
- صبع (ریشه)
- صبو (پرت شدن)
- صدد (سد)
- صدد (صدید)
- صدع (ریشه)
- صدق (ریشه)
- صدی (تَصَدّی)
- صدی (صدا)
- صرر (فریاد)
- صرر (فشردن)
- صرصر (ریشه)
- صرع (ریشه)
- صعق (ریشه)
- صغر (ریشه)
- صفح (ریشه)
- صفصف (ریشه)
- صفف (ریشه)
- صفو (ریشه)
- صلح (ریشه)
- صلصل (ریشه)
- صلو (ریشه)
- صلی (ریشه)
- صمد (ریشه)
- صمم (ریشه)
- صنع (ریشه)
- صهر (داماد)
- صوب (اصابۀ)
- صوب (صواب)
- صوت (ریشه)
- صور (بریدن)
- صور (تصویر)
- صور (شیپور)
- صوم (ریشه)
- صیح (ریشه)
- صید (ریشه)