عدو (دشمنی)

از قرآن پدیا

ریشه «عدو» (ˁDW)؛ دور شدن، دشمنی. این ریشه در این معنا 105 بار به‌کار رفته است.

معنای لغوی

عدو: تجاوز. راغب گفته: عدو بمعنى تجاوز و منافات التيام است، آن گاهى با قلب است كه بآن عدوات و معاداة گويند و گاهى در راه رفتن است كه عدو (دويدن) نام دارد و گاهى در عدم رعايت عدالت در معامله است كه عدوان و عدو گويند ... «وَ قُلْنا لَهُمْ لا تَعْدُوا فِي السَّبْتِ» نساء: 154. بآنها گفتيم در شنبه تجاوز نكنيد و با صيد در آن روز از دستور خدا سرباز نزنيد. «وَ مَنْ‏ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ» بقره: 229.

عَدُوّ: دشمن. كه در قلب بانسان عداوت دارد و در ظاهر مطابق آن رفتار ميكند «إِنَّ الْكافِرِينَ كانُوا لَكُمْ‏ عَدُوًّا مُبِيناً» نساء: 101. «إِنَّ الشَّيْطانَ لِلْإِنْسانِ‏ عَدُوٌّ مُبِينٌ» يوسف: 5 (قاموس قرآن، ج4، ص305).

ساخت‌های صرفی در قرآن

معنای دشمنی

عادَیَ (فعل باب مفاعله): 1 بار

عَدو (اسم): 2 بار

تَعَدَّیَ (فعل باب تفعّل): 3 بار

عَدَوَ (فعل مجرد): 3 بار

عَداوَة (مصدر): 6 بار

عادِی (اسم فاعل): 6 بار

عُدوان (اسم): 8 بار

اِعتَدَیَ (فعل باب افتعال): 15  بار

مُعتَدِی (اسم فاعل باب افتعال): 9 بار

عَدُوّ (اسم): 50 بار

معنای دور

عُدوَة (اسم): 2 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن عادَیَ عادَیَ عادَیَ عدو: تجاوز- دشمنی قاموس قرآن، ج‏4، ص: 305
آفروآسیایی *ʕadaw- ~ *waʕad- ~ *daʕ- عدو go away, out; leave; pass by دور شدن، بیرون رفتن، ترک کردن؛ عبور کردن
سامی *ʕVdVw/y- عدو 'run' 1, 'cross over, pass by' 2 «دویدن» 1، «عبور کردن» 2
عبری ʕdy 2 عدی
سریانی ʕdy 2 عدی
عربی جنوبی ʕdw/y عدو/ی 'move, march, go' "حرکت، راهپیمایی، رفتن" SD
گعز ʕdw 2 عدو
سقطری ʕdy 2 عدی
عربی ʕdw عدو

منابع

عدو (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2