صدع (ریشه)
ریشه «صدع» (ṢDˁ)؛ شکافتن، آشکار کردن، متفرق کردن. این ریشه 5 بار در قرآن کریم بهکار رفته است.
معنای لغوی
صدع: شكافتن. «صَدَعَهُ صَدْعاً: شَقَّهُ» چنانكه در مجمع ذيل آيه 43 روم و در مفردات و صحاح گفته است. صديع بمعنى صبح است باعتبار شكافته شدن.
«فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ» حجر: 94. يعنى مأموريت خويش را آشكار كن و از مشركين اعراض نما. آشكار كردن چيزى نوعى شكافتن است در اقرب گويد «صَدَعَ الْأَمْرَ: كَشَفَهُ».
«يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ» روم: 43. يعنى آنروز مردم متفرق و پراكنده ميشوند كه آن شكافته شدن اجتماع است
همچنين است «لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ» حشر: 21. يعنى ميديدى كه كوه از ترس خدا خاشع و شكاف بر دارنده است (قاموس قرآن، ج4، ص115).
ساختهای صرفی در قرآن
صَدَعَ (فعل مجرد): 1 بار
صَدع (اسم): 1 بار
صَدَّعَ (فعل باب تفعیل): 1 بار
تَصَدَّعَ (فعل باب تفعّل): 1 بار
مُتَصَدِّع (اسم فاعل باب تفعّل): 1 بار
ریشهشناسی
زبان | لفظ | لفظ با آوانویسی عربی | معنای انگلیسی | معنای فارسی | توضیح | منبع |
قرآن | صَدَعَ | صَدَعَ | صَدَعَ | آشکار کردن- «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ» حجر: 94 | قاموس قرآن، ج4، ص: 115 | |
آفروآسیایی | *c̣adaʕ- | صدع | cut, grind, pound | بریدن، آسیاب کردن، کوبیدن | 0 | |
سامی | *ṣVdaʕ- | صدع | 'split' | 'شکاف' | 0 | |
عربی | ṣdʕ | صدع | 0 |