شعب (ریشه)
ریشه «شعب» (ŠˁB)؛ جمع، گروه. این ریشه تنها دو بار در قرآن کریم آمده است.
معنای لغوی
شعب: جمع كردن. متفرّق كردن.
در اقرب آنرا جمع، تفريق، اصلاح، افساد معنى كرده و گويد در هر دو ضد بكار ميرود.
«انْطَلِقُوا إِلى ظِلٍّ ذِي ثَلاثِ شُعَبٍ. لا ظَلِيلٍ» مرسلات: 30. يعنى برويد بسوى سايهايكه سه شعبه دارد و سايه افكن نيست.
«يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ» حجرات: 13 (قاموس قرآن، ج4، ص40).
ساختهای صرفی در قرآن
شُعوب (جمع شَعب): 1 بار
شُعَب (جمع شُعبَه): 1 بار
ریشهشناسی
زبان | لفظ | لفظ با آوانویسی عربی | معنای انگلیسی | معنای فارسی | توضیح | منبع |
قرآن | شُعوب | شُعوب | شُعوب | شعب: جمع كردن | قاموس قرآن، ج4، ص: 40 | |
آفروآسیایی | *ĉVmb- | شمب | meet together | با هم ملاقات کردن | ||
سامی | *ŝVʕab- | شعب | 'gather' | 'جمع آوری' | ||
عربی | šʕb a,1 | شعب َ\ |