سوره طلاق

از قرآن پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۱۱ توسط Shojaei (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
35281420-4526-b 5075.jpg

سوره طلاق؛ شصت و پنجمین سوره و از سوره‌های مدنی قرآن است که در جزء بیست و هشتم قرار دارد. نام‌گذاری این سوره به نام طلاق به دلیل اشاره به احکام طلاق در بیشتر آیات این سوره است.

معرفی سوره

سوره طلاق جزو سوره‌های مدنی و در ترتیب نزول، نود و نهمین سوره‌ای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف، شصت و پنجمین سوره است و در جزء ۲۸ قرآن جای دارد. [۱]این سوره به این مناسبت طلاق نام دارد که از نخستین آیه تا حدود دو سوم کل سوره، درباره احکام طلاق، عده طلاق و زنان مطلقه سخن می‌گوید. سوره طلاق را سوره «نساء الصغری» نیز نامیده‌اند که در مقابل سوره چهارم قرآن که نساء كبرى است، قرار دارد. این واژه دوبار [یادداشت ۱]و دیگر مشتقاتش ۱۲ بار در قرآن آمده است.[۲][۳]

محتوای سوره

سوره طلاق را دربردارنده كلياتى درباره احكام طلاق به همراه اندرزها، تهديدها و بشارت‌هایی دانسته‌اند. این سوره افزون بر احکام طلاق، عده طلاق، زنان مطلقه، نفقه زنان باردارِ مطلقه و احکام رضاع، به سرنوشت جوامع و امم گذشته جهت عبرت آیندگان اشاره می‌کند. سخن از توحید، معاد، نبوت و توصیف متقین، همچنین سفارش به تقوا و توکل بر خداوند از دیگر موضوعات سوره طلاق است.[۴]

تقوای الهی عامل سهولت در امور

خداوند در این سوره می‌فرمايد: «وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یُكَفِّرْ عَنْهُ سَیِّئَاتِهِ وَیُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا؛ هر كسی كه تقوای الهی را پيشه كند خدا برای او در كارش سهولت و آسانی قرار می‌دهد» (طلاق/ ۴). اين جمله و جمله «وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یُكَفِّرْ عَنْهُ سَیِّئَاتِهِ وَیُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا و هركه از خدا پروا كند، برای او راه خروجی (از گناه و مشكلات) پديد می‌آورد» (طلاق/ ۲) نزديك به يكديگر است. انسان، با بصيرت ناقص خودش خيال می‌كند تقوا برای انسان اشكال ايجاد می‌كند، كار او را سخت و مشكل می‌كند. قرآن می‌فرمايد عكس قضيه است، كار را آسان می‌كند. شما تقوای الهی را پيشه كنيد، بعد ببينيد چگونه كارهای سخت برای شما آسان می‌شود. همين طور كه برای متقی بن‌بست وجود ندارد، برای متقی كار سخت و مشكل وجود ندارد.

«ذلك امر الله انزله اليكم؛ اين فرمان خداست كه آن را به سوی شما فرو فرستاده است» باز تأكيد مطلب است. آن (يعنی اين دستورهايی كه به شما می‌دهيم) فرمان خداست. معلوم است كه «چون» قرآن می‌گويد، فرمان خداست، ولی اين، تاكيد و تذكر ثانوی مطلب است. شوخی نيست، فرمان خداست كه به سوی شما فرود آمده است. دوباره تكرار می‌شود: «وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یُكَفِّرْ عَنْهُ سَیِّئَاتِهِ وَیُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا؛ و هر كس از خدا پروا كند بدی‌هايش را از او بزدايد و پاداش او را بزرگ سازد» (طلاق/ ۵). (اين دفعه عطف به ماسبق می‌كند) اگر تقوای الهی را پيشه كنيد، تقوا آن بی‌تقوايی‌ها و گناهان گذشته شما را محو می‌كند. تقوا نه تنها نگهداری است، شستشو هم هست. تقوا شستشوی گذشته هم هست، پس تقوا پيشه كنيد تا آلودگی‌های گذشته شما شستشو بشود و از بين برود. هر كسی كه تقوای الهی را پيشه كند خداوند از ناحيه او گناهان او را جبران می‌كند. اين تقوای فعلی كفاره آلودگی‌های گذشته می‌شود. «و يعظم له اجرا؛ اجر را يا اجری را برای او عظيم می‌كند، خدای متعال اجر عظيم به او می‌دهد». پاداش‌های گذشته كه در مورد تقوا بود، به زندگی اين دنيا مربوط می‌شد( البته زندگی اين دنيا مقدمه زندگی آخرت است، به همديگر مربوط است.)، «وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یُكَفِّرْ عَنْهُ سَیِّئَاتِهِ وَیُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا؛ و هر كه از خدا پروا كند، برای او راه خروجی (از گناه و مشكلات ) پديد می‌آورد و او را از جايی كه گمان نمی‌برد روزی می‌دهد و هر كس از خدا پروا كند، بدی‌هايش را از او بزدايد و پاداش او را بزرگ سازد» (طلاق/ ۲ و ۳ و ۵) كسی كه تقوای الهی داشته باشد، گناهانش شست‌وشو می‌شود، نزد پروردگار می‌رود در حالی‌كه از گناهان گذشته پاك شده است. هر كسی كه تقوای الهی داشته باشد خداوند اجر او را ( كه قدر مسلم اجر اخروی است، شايد اجر دنيوی را هم شامل شود ) عظيم می‌گرداند.[۵]

تقوا الهی موجب بهره برداری از رزق الهی

مرحوم علامه طباطبایی در شرح و تفسیر این آیه می‌فرماید: «هر كس از خدا بترسد و بـه حـقـيـقـت مـعـنـاى كـلمـه پـروا داشـتـه بـاشـد - كـه البـتـه چـنـيـن تـقـوايـى حـاصـل نـمـى‌شـود مـگـر بـا مـعرفت نسبت به خدا و اسما و صفات او - و سپس به خاطر رعـايـت جـانـب او از مـحـرمـات و تـرك واجـبـات - كـه لازمـه آن ايـن است كه اراده نكند مگر فـعـل و تـركى را كه او اراده كرده باشد، و لازمه اين هم آن است كه اراده‌اش در اراده خداى تعالى مستهلك شده باشد - چنين كسى هيچ عملى انجام نمى‌دهد مگر از اراده‌اى از خدا.

لازمه اين نيز آن است كه خود را و متعلقات خود از مشخصات و افعالش را ملك خداى تعالى بداند، آن هم ملك طلق او، و او را مالك على‌الاطلاق خود بداند، مالكى كه به هر که بخواهد مى‌تـوانـد در ملكش تصرف كند، و اين ملكيت همان ولايت خدايى است كه خدا با آن ولايت متولى امـر بـنده‌اش مى‌باشد، پس براى بنده از ملك حقيقى چيزى باقى نمى‌ماند مگر آنچه كه خداى سبحان تمليكش كرده باشد، تازه همان را هم كه او دارد باز به ملكيت خدا باقى است و ملك همه اش از خداى عزوجل است. ايـنـجـاسـت كـه خـداى تـعـالى چـنـيـن بـنـده‌اى را بـه حـكـم «و يـجـعـل له مـخـرجا» (آیه ۲ سوره طلاق) از تنگناى وهم و زندان شرك نجات مى‌دهد، ديگر به اسباب ظاهرى دلبسته نيست و به حكم «و يرزقه من حيث لا يحتسب» از جايى كه او احتمالش را هم ندهد رزق مـادى و مـعـنـويـش ‍ را فـراهـم مـى‌كـنـد، امـا رزق ماديش را بدون پيش‌بينى خود او مى‌رسـانـد، بـراى ايـنـكـه او قـبـل از رسـيـدن بـه چـنـيـن تـوكـلى رزق خـود را حـاصـل دسـتـرنـج خـود و اثـر اسـبـاب ظـاهـرى مـى‌دانـسـت؛ هـمـان اسـبابـى كـه دل به آن بسته بود، و از آن اسباب هم كه بسيار زيادند جز به اندكى اطلاع نداشت و مـثلش مثل كسى بود كه در شبى بس ظلمانى نور بسيار ضعيفى پيش پايش را روشن كرده باشد و از ماوراى آن فضاى اندك بى‌خبر باشد. وليكن خداى سبحان از همه اسباب خبر دارد و او است كه اسباب و مسببات را پشت سر هم مى‌چيند و هر طورى كه بخواهد نظام مى‌بـخـشد و به هر يك از آن اسباب بخواهد اجازه تأثير مى‌دهد؛ تاثيرى كه خود بنده چنان تاثيرى براى آن سراغ نداشته است.[۶]

طلاق در قرآن

واژه طلاق در لغت به‌معنى بیزارى و جدایى کامل است و در لغت عرب، واژه تطلیق بیشتر براى گسست پیوند زناشویى به‌کار مى‌‏رود. طلاق در اصطلاح این چنین تعریف شده است که: «و شرعا ازالة قید النکاح بصیغة طالق و شبهها». در اصطلاح حقوقى طلاق عبارت است از: جدا شدن زن از مرد، به سبب انحلال نکاح دائم، با شرایط و تشریفاتى خاص از جانب مرد یا نماینده قانونى او، که با حکم دادگاه انجام مى‌‏شود. همچنین، در اصطلاح حقوقى، طلاق این‌گونه تفسیر شده است: «طلاق ایقاعى است که به موجب آن، مرد به اذن یا حکم دادگاه زنى را که به‌طور دائم در قید زناشویى اوست، رها مى‏‌سازد» در شریعت نیز، گسست پیوند زناشویى به فسخ یا طلاق صورت مى‏‌گیرد.طلاق علل گوناگونی دارد و علل آن هم باز هم فرهنگ واردات تمدن جدید غرب است که موجب افزایش آمار طلاق و جدایی‌های زودهنگام در خانواده‌هاست.

قرآن کریم و سنت اهل بیت(ع) روش‌هایی عقلانی را برای گزینش همسر توصیه کرده‌اند، همچنین قرآن به ما مهارت‌های ارتباطی را می‌آموزد همچون حرف زدن خوب و خوب حرف زدن، گوش کردن فعال و ... تا کانون خانواده همچنان گرم بماند اما حالا اگر به هر علتی حتی در انتخاب دچار اشتباه شدیم و همسری هم‌شأن و هم‌کفو نصیبمان نشد و فهمیدیم که در طرف مقابل ویژگی‌ها و اوصافی هست که برای ما تلخ و ناگوارند.[۷] محققان علل مختلفی را عامل طلاق شمرده اند که از جمله آن عبارت است از: هم کفو نبودن زوجین[۸]، بالارفتن سن[۹]، جابجایی نقش زوجین [۱۰].

فضایل سوره

از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم روايت است: هر كس سوره طلاق را قرائت نمايد. در حال بقا و پايداري بر سنّت پيامبر خدا صلي الله عليه و آله وسلم خواهد مرد. در سخني از امام صادق عليه السلام روايت شده است: هر كس سوره طلاق و تحريم را در نمازهاي خود قرائت كند خداوند در روز قيامت او را از ترس و خوف و حزن و اندوه در امن مي دارد و از افتادن در آتش معاف مي دارد و او را به خاطر تلاوت اين دو سوره وارد بهشت مي كند و اين دو سوره او را حفظ مي كنند. زيرا متعلق به پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله وسلم مي باشند,

آثار و بركات سوره طلاق

۱) بهبود بيماري و اداي قرض و بدهکاري

روايت شده است که قرائت اين سوره براي بهبود بيماري و اداي قرض و بدهكاري مفيد است,

۲) براي تحبيب

به نيت محبت ۲۱ مرتبه اين سوره را بخوانند.

۳) براي وسعت رزق ۳ مرتبه اين سوره خوانده شود.

ختومات مجرب سوره طلاق

۱) وسعت رزق و روزي

براي وسعت رزق و روزي و رسيدن به مال، آيه ۲-۳ سوره طلاق را به اين شكل ختم نمايد: ابتداي ختم جمعه يا پنج شنبه يا دوشنبه باشد و اگر جمعه باشد بهتر است. تا چهل روز هر روز ۱۵۹ مرتبه آيه شريفه رابخواند و بهتر است بعد از نماز صبح باشد . فقط در روز چهلم ۱۷۹ مرتبه باشد و در ابتداي ختم براي استجابت حاجت، غسل حاجت نموده دو ركعت نماز بخواند و صد مرتبه صلوات بفرستد (در روز اول) و روز آخر بعد از اتمام، صد صلوات بفرستد.[۱۱][۱۲]

شك نكند و نااميد نشود و اگر بار اول به نتيجه نرسيد تكرار كند كه انشاءالله به مراد مي رسد,

در سخني از امام صادق عليه السلام روايت شده است: هر كس سوره طلاق و تحريم را در نمازهاي خود قرائت كند خداوند در روز قيامت او را از ترس و خوف و حزن و اندوه در امن مي دارد و از افتادن در آتش معاف مي دارد و او را به خاطر تلاوت اين دو سوره وارد بهشت مي كند و اين دو سوره او را حفظ مي كنند. زيرا متعلق به پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله وسلم مي باشند

۲) گشايش كارها

به تجربه رسيده است كه هركس هر روز به خواندن آيه مباركه «من يتق الله...» «آيات ۳-۲» سوره طلاق همت كند مهمات و گشايش امورات بسته خود را خواهد ديد.

۳) جهت رفع گرفتاري

يک هفته هر شب بعد از نماز عشاء دو ركعت نماز بدين كيفيت بخواند . در ركعت اول بعد از حمد آيه «من يتق الله» آيه ۳-۲ سوره طلاق را ۲۵ بار بخواند.

خاصيت آيه «من يتق الله...»

هر كس تقواي الهي پيشه كند و از گناه دوري كند ،خداوند راه نجاتي براي او فراهم مي كند و او را از جايي كه گمان ندارد روزي مي دهد و هر كس بر خدا توكل نمايد خدا او را كفايت مي كند و خداوند فرمان خود را به انجام مي رساند و خدا براي هر چيزي اندازه اي داده است. اين آيه از اميد بخش ترين آيات قرآن كريم است كه تلاوت آن دل را صفا و و جان را نور مي بخشد در حديثي از ابوذر غفاري نقل شده كه حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: من آيه اي را در قرآن مي شناسم كه اگر تمام انسانها دست به دامن آن زنند براي حل مشكلات آنها كافي است پس آيه فوق را سه مرتبه با تكرار تلاوت فرمود. و در حديث ديگر فرمود: خداوند پرهيزگاران را از شبهات دنيا و حالات سخت مرگ و شدائد روز قيامت رهايي بخشيد. البته مفهوم آيه اين نيست كه انسان دست از تلاش و كوشش بكشد. چنانچه حضرت صادق عليه السلام فرمود: وقتي آيه فوق نازل شد عده ي درها را به روي خود بسته و رو به عبادت آوردند و گفتند خداوند روزي ما را عهد ه دار شد. اين خبر به گوش پيغمبر رسيد كسي را نزد آنها فرستاد كه چرا چنين كرده ايد هر كس چنين كاري كند دعاي او مستجاب نمي شود بر شما باد بر كار و تلاش همراه با تقوا,[۱۳]

منابع

خبرگزاری ایکنا

ویکی شیعه

ارجاعات

فهرست سوره‌ها

سوره قبلی:

1.-

2.- سوره بعدی:

3.-

۱.الفاتحة ۲.البقرة ۳.آل عمران ۴.النساء ۵.المائدة ۶.الأنعام ۷.الأعراف ۸.الأنفال ۹.التوبة ۱۰.يونس ۱۱.هود ۱۲.يوسف ۱۳.الرعد ۱۴.ابراهيم ۱۵.الحجر ۱۶.النحل ۱۷.الإسراء ۱۸.الكهف ۱۹.مريم ۲۰.طه ۲۱.الأنبياء ۲۲.الحج ۲۳.المؤمنون ۲۴.النور ۲۵.الفرقان ۲۶.الشعراء ۲۷.النمل ۲۸.القصص ۲۹.العنكبوت ۳۰.الروم ۳۱.لقمان ۳۲.السجدة ۳۳.الأحزاب ۳۴.سبإ ۳۵.الفاطر ۳۶.يس ۳۷.الصافات ۳۸.ص ۳۹.الزمر ۴۰.غافر ۴۱.فصلت ۴۲.الشورى ۴۳.الزخرف ۴۴.الدخان ۴۵.الجاثية ۴۶.الأحقاف ۴۷.محمد ۴۸.الفتح ۴۹.الحجرات ۵۰.ق ۵۱.الذاريات ۵۲.الطور ۵۳.النجم ۵۴.القمر ۵۵.الرحمن ۵۶.الواقعة ۵۷.الحديد ۵۸.المجادلة ۵۹.الحشر ۶۰.الممتحنة ۶۱.الصف ۶۲.الجمعة ۶۳.المنافقون ۶۴.التغابن ۶۵.الطلاق ۶۶.التحريم ۶۷.الملك ۶۸.القلم ۶۹.الحاقة ۷۰.المعارج ۷۱.نوح ۷۲.الجن ۷۳.المزمل ۷۴.المدثر ۷۵.القيامة ۷۶.الانسان ۷۷.المرسلات ۷۸.النبإ ۷۹.النازعات ۸۰.عبس ۸۱.التكوير ۸۲.الإنفطار ۸۳.المطففين ۸۴.الإنشقاق ۸۵.البروج ۸۶.الطارق ۸۷.الأعلى ۸۸.الغاشية ۸۹.الفجر ۹۰.البلد ۹۱.الشمس ۹۲.الليل ۹۳.الضحى ۹۴.الشرح ۹۵.التين ۹۶.العلق ۹۷.القدر ۹۸.البينة ۹۹.الزلزلة ۱۰۰.العاديات ۱۰۱.القارعة ۱۰۲.التكاثر ۱۰۳.العصر ۱۰۴.الهمزة ۱۰۵.الفيل ۱۰۶.قريش ۱۰۷.الماعون ۱۰۸.الكوثر ۱۰۹.الكافرون ۱۱۰.النصر ۱۱۱.المسد ۱۱۲.الإخلاص ۱۱۳.الفلق ۱۱۴.الناس