سوره قریش

از قرآن پدیا
سوره قریش
سوره قریش

سوره قریش؛ صد و ششمین سوره و از سوره‌های مکی قرآن در جزء سی‌ام، دارای 4 آیه. این سوره را از آن جهت که درباره همبستگی قریش سخن می‌گوید، «قریش» یا «ایلاف» نامیده‌اند.

معرفی سوره

«سوره قریش» صد و ششمین سوره از قرآن کریم است و دارای ۴ آیه می باشد[۱]. این سوره در ارتباط با سوره فیل است که دشمنان حبشی مهاجم به کعبه نابود شدند و این کار برای خاطرجمعی و ایمنی قریش در کوچ‌های تابستانی و زمستانی انجام گرفت. چون این سوره با «لایلاف قریش» آغاز شده و به شرح کوچ تابستانی و زمستانی قریش و یادآوری نعمت‌های خداوند به آنان پرداخته، به سوره «قریش» نامگذاری شده است[۲]. همچنین این سوره ایلاف نامیده شده، زیرا درباره همبستگی قریش (لایلاف قریش) سخن می‌گوید[۳].

غرض و محتوای سوره

حاصل سوره قریش این است که به خاطر لطف خدا، الفت و وحدت بین مردم ایجاد شد و آنان توانستند تجارت و سودی به دست آورند، علاوه بر این وقتی پیامبر(ص) مبعوث شد، جریان‌ها در رابطه با ایمان به رسالت رشد پیدا کرد و با این رفت و آمدها به مکه، وضع زندگی و تجارت بهتر شد[۴].

در آیات سوره قریش نیز دو نکته مورد تأکید است؛ یکی بحث اطعام و گرسنگی است که ممکن بود به اهل مکه برسد و یکی بحث امنیت. واقعه فیل باعث دو اتفاق مهم می‌شود؛ یکی اینکه قریش و مکه را از فقر و گرسنگی نجات می‌دهد، چون تجارت رونق می‌گیرد و بازارهای آنها رونق می‌گیرد و حجاج حضور چشمگیری در مکه پیدا می‌کنند و روحیه قریش تقویت می‌شود لذا سفرهای آنها رونق می‌گیرد و در همین سوره دو سفر زمستانی و تابستانی مورد اشاره قرار گرفته است که در این سفرها، کسی مزاحمتی برای آنها ایجاد نمی‌کند.

بنابراین سوره تأکید می‌کند ترس قریش را به امنیت، گرسنگی‌اش را به زندگی و ضعفش را به قدرت بدل می‌کند، چون رسالت قدرتی به رنج‌دیدگان می‌دهد که از گرسنگی خود، زندگی و رفاه را ایجاد کنند، بنابراین، اگر بخواهیم زندگی شرافتمندانه‌ای داشته باشیم، باید در حوزه‌های مختلف تولید قدرت کنیم و در حوزه فرهنگی هم این اتفاق بیفتد[۵].

فضیلت سوره

در حدیثی از پیامبر اسلام(ص) آمده است که اگر کسی این سوره را قرائت کند و مداومت بر قرائت آن داشته باشد، خداوند اجر کسی که طواف کعبه کند و معتکف مسجدالحرام باشد را به او اعطا می‌کند. همچنین از پیامبر اسلام(ص) در کتاب تفسیرالبرهان چنین نقل شده که اگر کسی احتمال ضرر در غذای خود را می‌دهد، سوره قریش را بخواند و آن غذا را تناول کند، دیگر آن غذا، زیانی برای انسان نخواهد داشت[۶].

تفسیر سوره

لِإيلافِ قُرَيْشٍ (1)

در آیه پایانی سوره فیل (سوره قبل) می‌فرماید: «فجعلهم کعصفٍ مأکول» خداوند اصحاب فیل را مانند برگ خورده شده روی زمین متلاشی کرد، در ابتدای سوره قریش می‌فرماید: «لإیلاف قریش» خداوند این کار را انجام داد و اصحاب ابرهه را از بین برد تا قریش به مقدسات انس و الفت پیدا کنند. از این رو سوره قریش به سوره فیل متصل است و برخی این دو را یک سوره دانسته‌اند. گفته شده هر کس سوره فیل را در نماز بخواند، حتماً سوره قریش را نیز باید بعد از آن بخواند و تفکیک بین آنها صحیح نیست.

قریش یکی از بزرگترین طوائف مکه بود که مشتمل بر ده عشیره بود و یکی از آنها بنی‌هاشم بود که پیغمبر خدا(ص) از آنها است. تاریخ این طور نوشته است که بهترین طوائف مکه، طایفه قریش بوده است و بهترین عشیره آن بنی‌هاشم و بهترین فرد بنی‌هاشم محمدبن عبدالله(ص) است.

إيلافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتاءِ وَ الصَّيْفِ (2)

برای اینکه الفت پیدا کنند و در سفرهاشان در امن و امان باشند. یک تفسیر این است قریش سالی دو بار به مسافرت تجاری می‌رفت؛ یک بار در زمستان و یک بار در تابستان و تفسیر دیگر این است که اینها در سال یک بار به شام مسافرت می‌کردند و یک بار به طائف؛ برای اینکه قریش این دو سفر بازرگانی را بتواند با انس و الفت انجام دهد.

فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَيْتِ (3)

قریش که این آسایش و امنیت را به برکت از بین رفتن دشمنان کعبه و طائفه ابرهه دیدند باید بدانند خداوند است که این امنیت را برای آنها ایجاد کرد. قریش نباید بت‌پرست شوند؛ بتهایی که هیچ خاصیت و ثمره‌ای بر آنها مترتب نیست.

الَّذي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ (4)

معنی آیه چنین است: خداوندی که امنیت اقتصادی قریش را تأمین کرد و از گرسنگی نجات داد و از ترس و ناامنی رهایی بخشید و آرامش بخشید. این سوره دو مسأله را بیان می‌کند؛ یکی امنیت و دیگری اقتصاد است که دو رکن اساسی زندگی هستند. خداوند در این سوره خطاب به قریش می‌فرماید: این دو را خداوند برای شما تأمین کرد نه بت‌ها. پس بیایید موحد باشید و از خداوند تبعیت کنید نه از بتها که شعور و حیات ندارند[۷].

مسأله فقر و امنیت در سوره

در این سوره چند موضوع و محور وجود دارد که یکی از آن‌ها فقر و دیگری امنیت است. به جز آن دسته افرادی که به درجات خاص و کمالات روحی می‌رسند که از فقر استقبال می‌کنند و اینان گروه خاصی هستند، فقر برای عموم مردم اینگونه نیست که خوشایند باشد و خیلی به جاست که افراد به فقرا در جامعه کمک کنند که خشنودی بندگان خشنودی خدا را به دنبال دارد. مسئله امنیت نیز از دیگر مسائل مهم زندگی و بسیار مهم است که انسان در خوف زندگی نکند[۸].

پیوند سوره فیل و قریش

در گذشته میان مفسران این اختلاف وجود داشته که آیا فيل و قريش يك سوره را تشكيل مى‏دهند يا سوره‏هاى مستقلى هستند. ادله پيشينيان وحدت آن سوره‏ها را ثابت نمى‏كند و آن‌ها بر بيش از اين دلالت ندارند كه رواست، سوره‏هاى ضحى و انشراح و يا سوره‏هاى فيل و قريش را در يك ركعت از نماز قرائت كرد. یکی از مباحثی که به نظر مفسرین و به خصوص فقها رسیده این است که این دو سوره به گونه‌ای یک سوره هستند و فقها گفته‌اند اگر کسی بخواهد در نمازش به جای سوره توحید از سوره قریش استفاده کند، باید هر دو سوره را بخواند[۹].

پیوند معنایی

ما پيوند معنایى ميان دو سوره فيل و قريش قابل انكار نيست. «قرطبى» به نقل از «فرّا» درباره رابطه ناگسستنى معنایى ميان اين دو سوره چنين گفته است: سوره قريش به سوره فيل متصل است؛ زيرا خداى تعالى در سوره فيل، به آن‌ها نعمت بزرگ خود را بر قريش يادآورى كرده است و آن، به هلاكت رساندن سپاه حبشه و اصحاب فيل بوده است سپس در سوره قريش فرمود: آن نعمت بزرگ ما به قريش مقدمه‏اى براى اعطاى نِعَم بزرگ ديگرى بود كه در پى نعمت اول به قريش عطا كرديم تا بدين طريق نعمت خود را نسبت به آن‌ها كامل كرده باشيم و آنان بتوانند بدون هيچ ترسى به تجارت بپردازند[۱۰].

پیوند لفظی و ادبی

ميان دو سوره «فيل» و «قريش»، افزون بر پيوند و ارتباط معنايی، مى‏توان نوعى رابطه لفظى و ادبى را نيز سراغ گرفت. توضيح آن كه سوره لإيلاف قريش با حرف «لام» و به عبارت فنى‏تر با جار و مجرور شروع شده است. از نظر علم نحو و اعراب، جار و مجرور متعلَّق مى‏خواهد؛ زيرا به عامل خود وابسته است. حال سئوال اين است كه عامل لإيلاف و به اصطلاح متعلَّق آن كدام است؟

صاحبان تفسير و ادب درباره متعلِّق و عامل لإيلاف نظرهایى داده ‏اند كه بنابر يكى از آن‌ها لإيلاف به آيه آخر سوره فيل متعلق است. ابن‏ الانبارى آن نظرها را اين‏چنين گزارش كرده است:

يك نظريه آن است كه لإيلاف به فعل «جَعَلَ» موجود در آخرين آيه سوره فيل متعلق است (فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ. ِلإيلافِ قُرَیْشٍ) بنابر اين نظريه، معناى آيه چنين مى‏شود: خداى تعالى اصحاب فيل را مانند برگ خورده شده و جويده شده گرداند تا اُنس و اُلفت ميان قريش ايجاد كند. به عبارت ديگر مراد اين است كه هلاك كردن اصحاب فيل سبب اُنس و اُلفت ميان قريش شد.

نظريه ديگر بر آن است كه عامل لإيلاف فعلى مقدّر و فرضى مانند «اعجِبوا يا اَلَّفَ» است بنابر اين فرض، تقدير آيه چنين است: «اعجِبوا لإيلاف قريش» يعنى از اُنس و اُلفت ميان قريش تعجب كنيد و شگفت زده باشيد و يا تقدير جمله چنين است: «الَّف الله قريشا ايلافاً»؛ يعنى خداى تعالى ميان قريش الفتى ايجاد كرد.

نظريه سوم كه از خليل نقل شده‏ است، عامل لإيلاف را فعل «فليعبدوا» مى‏داند كه در ادامه همين سوره آمده است: «ِلإيلافِ قُرَیْشٍ إيلافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتاءِ وَ الصَّیْفِ فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْتِ». بنابر اين، معناى آيه شريفه چنين است: قريش بايد پروردگار اين خانه را عبادت كنند؛ زيرا كه او ميان آن‌ها اُنس و اُلفت ايجاد كرد. در حقيقت لام «لإيلاف» علت امر به عبادت را بيان می ‏كند[۱۱].

منابع

ایکنا

دانشنامه اسلامی

ویکی فقه

ویکی شیعه

ارجاعات

فهرست سوره‌ها

سوره قبلی:

1.-

2.- سوره بعدی:

3.-

۱.الفاتحة ۲.البقرة ۳.آل عمران ۴.النساء ۵.المائدة ۶.الأنعام ۷.الأعراف ۸.الأنفال ۹.التوبة ۱۰.يونس ۱۱.هود ۱۲.يوسف ۱۳.الرعد ۱۴.ابراهيم ۱۵.الحجر ۱۶.النحل ۱۷.الإسراء ۱۸.الكهف ۱۹.مريم ۲۰.طه ۲۱.الأنبياء ۲۲.الحج ۲۳.المؤمنون ۲۴.النور ۲۵.الفرقان ۲۶.الشعراء ۲۷.النمل ۲۸.القصص ۲۹.العنكبوت ۳۰.الروم ۳۱.لقمان ۳۲.السجدة ۳۳.الأحزاب ۳۴.سبإ ۳۵.الفاطر ۳۶.يس ۳۷.الصافات ۳۸.ص ۳۹.الزمر ۴۰.غافر ۴۱.فصلت ۴۲.الشورى ۴۳.الزخرف ۴۴.الدخان ۴۵.الجاثية ۴۶.الأحقاف ۴۷.محمد ۴۸.الفتح ۴۹.الحجرات ۵۰.ق ۵۱.الذاريات ۵۲.الطور ۵۳.النجم ۵۴.القمر ۵۵.الرحمن ۵۶.الواقعة ۵۷.الحديد ۵۸.المجادلة ۵۹.الحشر ۶۰.الممتحنة ۶۱.الصف ۶۲.الجمعة ۶۳.المنافقون ۶۴.التغابن ۶۵.الطلاق ۶۶.التحريم ۶۷.الملك ۶۸.القلم ۶۹.الحاقة ۷۰.المعارج ۷۱.نوح ۷۲.الجن ۷۳.المزمل ۷۴.المدثر ۷۵.القيامة ۷۶.الانسان ۷۷.المرسلات ۷۸.النبإ ۷۹.النازعات ۸۰.عبس ۸۱.التكوير ۸۲.الإنفطار ۸۳.المطففين ۸۴.الإنشقاق ۸۵.البروج ۸۶.الطارق ۸۷.الأعلى ۸۸.الغاشية ۸۹.الفجر ۹۰.البلد ۹۱.الشمس ۹۲.الليل ۹۳.الضحى ۹۴.الشرح ۹۵.التين ۹۶.العلق ۹۷.القدر ۹۸.البينة ۹۹.الزلزلة ۱۰۰.العاديات ۱۰۱.القارعة ۱۰۲.التكاثر ۱۰۳.العصر ۱۰۴.الهمزة ۱۰۵.الفيل ۱۰۶.قريش ۱۰۷.الماعون ۱۰۸.الكوثر ۱۰۹.الكافرون ۱۱۰.النصر ۱۱۱.المسد ۱۱۲.الإخلاص ۱۱۳.الفلق ۱۱۴.الناس