سوره تکاثر
سوره تکاثر؛ صد و دومین سوره و از سورههای مکی قرآن در جزء سیام، دارای 8 آیه. واژه تکاثر بهمعنای تفاخر در مالاندوزی و کثرت منابع، در آیه اول این سوره آمده و بههمین دلیل تکاثر نام گرفته است.
معرفی سوره
سوره تکاثر، صد و دومین سوره از قرآن کریم در مصحف شریف است که دارای ۸ آیه بوده و از سور مکی است. این سوره را «تَکاثُر» نامیدهاند، چرا که این کلمه در اولین آیه آن آمده است[۱][۲].
شأن نزول سوره
در شأن نزول این سوره گفتهاند دو طايفه از قريش در بين خود بر سر دو چيز با يكديگر در رقابت بودند و بواسطه فراوانی اين دو چيز به همديگر میباليدند و تفاخر میكردند، يكی مال و ثروت و ديگری جمعيت بود. حتی برای آنكه برتری خويش را بر قبيله ديگر ثابت كنند به گورستان و مقابر، برای شمارش مردگان خويش هم میرفتند تا آن طايفه كه تعداد مردههايش بيشتر بود به زيادی جمعيت، علاوه بر زيادی مال و ثروت هم افتخار كنند.
خداوند تبارك و تعالی برای منسوخ كردن اين فرهنگ كه بصورت يك ارزش در جامعه درآمده بود، سوره تكاثر را نازل كرد كه؛ شما به مال و ثروت و زيادی نسل و قبيله و كثرت آنها میباليد در حالیكه چنين نيست و با تاكيد و اصرار خاصی ضمن توبيخ چنين ديدگاهی، جايگاه و عاقبت كار آنهائیكه بدنبال تكاثر (مال و جمعيت) آنهم بهمنظور تفاخر بودند را با تاكيد و شدت، دوزخ دانسته و هشدار میدهد كه اگر ديده بصيرت داشتيد كه البته بزودی (در روز قيامت) خواهيد داشت، به اين ارزشهای انحرافی مستمسك نمیگشتيد[۳].
غرض و محتوای سوره
عصاره اصلی پيام سوره تكاثر مبارزه قرآن با فرهنگ تفاخر است[۳]. این سوره افرادی که اهل تفاخر هستند را توبیخ میکند و میگوید اینها از این نعمتها بازخواست میشوند. در اینجا گرایش افراطی انسان به دنیا مورد توجه قرار گرفته و اینکه برخی از انسانها بر دنیاگرایی تا هنگام مرگ اشتغال دارند و این طمع مانع از سعادت آنها است و از ذهن آنها خارج نمیشود[۴].
تفسیر سوره
معنای «تکاثر»
تكاثر، انباشت سرمايه بر روی هم از جهت ظاهری و حرص و ولع شديد بر اين كار از جهت باطنی است[۵]. تکاثر، کثرتطلبی نیست، بلکه به معنای تفاخر به کثرت مناقب از جمله ثروت است. در نتیجه، تکاثر وضعیتی است که انسان به سبب داشتن داراییهای گوناگون به تباهی بیفتد[۶]. تکاثر از باب تفاعل است و این باب در زبان عربی طرفینی است. تکاثر درون اجتماع رخ میدهد و افراد نسبت به یکدیگر تفاخر میکنند[۷].
دو معنای تکاثر از منظر امام موسی صدر
امام موسی صدر عقیده دارد این دو آیه را دو نوع میتوان معنا کرد: معنای اول، یک نوع زیادهخواهی است که همیشگی است و در طول زندگی آدمی این فزونخواهی وجود دارد تا در نهایت که فرد میمیرد. بنابراین، اینجا به معنای زیادهخواهی در همه چیز میتواند باشد و انحصاری در مال ندارد. اما معنای دوم اینکه، تکاثر به معنای دشمنی و رقابت و چشم هم چشمی باشد. افراد نسبت به یکدیگر فخر میفروشند و این فخرفروشی تا زمانی است که حتی به گورستان میروند و مردگانشان را نیز میشمارند که بگویند تعداد ما بیشتر است.
در معنای نخست، زیادهخواهی انسان را به خود مشغول میکند تا زمانی که مرگش فرامیرسد، اما در معنای دوم زیادهخواهی و رقابت حتی تا زیارت قبور ادامه دارد و این یعنی به دنیا سرگرم شدند و گورستان نیز عبرتی را در آنها ایجاد نکرده است[۸].
در مجموع، محور این سوره بحث زهد است. انسان نباید گرفتار مال دنیا شود، بلکه باید زاهد باشد. زهد آن نیست که انسان مالک چیزی نباشد، بلکه زهد آن است که چیزی مالک تو نباشد. مهم این است که مال در خدمت انسان باشد و نه برعکس. مال، ابزاری برای ارتقای آدمی است[۴].
مقصود از «نعیم»
درباره نعیم در روایات آمده است که ابوحنیفه که بعدها رئیس مذهب حنفیه شد خدمت امام صادق(ع) رسید؛ امام از وی پرسید آیه «ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ» را چگونه تفسیر میکنی؟ ابوحنیفه گفت: منظور از نعیم مال دنیا است؛ مال، اولاد، خانه و نعمتهای دنیایی است. امام فرمود: اینها را خدا داده است. او گفت: بله خدا داده. امام فرمود: داستانی برای تو می گویم: اگر کسی تو را به منزلش دعوت کند هر میزان که هزینه کرده است فهرستش را به تو دهد تا از تو بگیرد چه میگویی؟ میگویم: که این فرد خسیس است که مهمان دعوت میکند و هزینه آن را از مهمان میگیرد. امام فرمود: تو این را درباره یک انسان معمولی نمیپسندی، اما آن را درباره خداوند میپسندی خداوند تو را در دنیا آورده و تو را از همه نعمتها بهرهمند کرده و در روز قیامت آنها را از تو بازخواست کند؟ در ادامه، امام صادق(ع) فرمود: مقصود از نعیم، ولایت ما خانواده محمد(ص) و آل محمد(ص) است. نعمتهای معمولی دنیا نعمت واقعی نیست؛ خداوند نعمت امامت و ولایت را به عنوان نعمت را به انسانها عنایت فرمود و همه را به پذیرش آن مکلف کرد و در روز قیامت هم از آن بازخواست میکند[۹].
در مقابل، برخی عقیده دارند اگرچه مصداق اتم نعیم را نعمت رسالت و امامت بیان کردهاند، ولی دایره شمول آن همه نعمتهایی است که خدا به انسان داده است[۱۰].
منابع
ایکنا
ویکی شیعه
دانشنامه اسلامی
ارجاعات
- ↑ ویکی شیعه
- ↑ دانشنامه اسلامی
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ عصاره اصلی پيام سوره تكاثر مبارزه قرآن با فرهنگ تفاخر است
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ زهد، مالک بودن و مملوک نبودن است
- ↑ عصاره اصلی پيام سوره تكاثر مبارزه قرآن با فرهنگ تفاخر است
- ↑ تکاثر سبب هلاکت انسان است
- ↑ زهد، مالک بودن و مملوک نبودن است
- ↑ زهد، مالک بودن و مملوک نبودن است
- ↑ نعمتهای حقیقی خداوند ولایت حضرت محمد(ص) و آل ایشان است
- ↑ مصادیق «نعیم» در سوره تکاثر تمامی نعمتهای الهی است
فهرست سورهها
سوره قبلی:
1.- |
2.- | سوره بعدی:
3.- |
۱.الفاتحة ۲.البقرة ۳.آل عمران ۴.النساء ۵.المائدة ۶.الأنعام ۷.الأعراف ۸.الأنفال ۹.التوبة ۱۰.يونس ۱۱.هود ۱۲.يوسف ۱۳.الرعد ۱۴.ابراهيم ۱۵.الحجر ۱۶.النحل ۱۷.الإسراء ۱۸.الكهف ۱۹.مريم ۲۰.طه ۲۱.الأنبياء ۲۲.الحج ۲۳.المؤمنون ۲۴.النور ۲۵.الفرقان ۲۶.الشعراء ۲۷.النمل ۲۸.القصص ۲۹.العنكبوت ۳۰.الروم ۳۱.لقمان ۳۲.السجدة ۳۳.الأحزاب ۳۴.سبإ ۳۵.الفاطر ۳۶.يس ۳۷.الصافات ۳۸.ص ۳۹.الزمر ۴۰.غافر ۴۱.فصلت ۴۲.الشورى ۴۳.الزخرف ۴۴.الدخان ۴۵.الجاثية ۴۶.الأحقاف ۴۷.محمد ۴۸.الفتح ۴۹.الحجرات ۵۰.ق ۵۱.الذاريات ۵۲.الطور ۵۳.النجم ۵۴.القمر ۵۵.الرحمن ۵۶.الواقعة ۵۷.الحديد ۵۸.المجادلة ۵۹.الحشر ۶۰.الممتحنة ۶۱.الصف ۶۲.الجمعة ۶۳.المنافقون ۶۴.التغابن ۶۵.الطلاق ۶۶.التحريم ۶۷.الملك ۶۸.القلم ۶۹.الحاقة ۷۰.المعارج ۷۱.نوح ۷۲.الجن ۷۳.المزمل ۷۴.المدثر ۷۵.القيامة ۷۶.الانسان ۷۷.المرسلات ۷۸.النبإ ۷۹.النازعات ۸۰.عبس ۸۱.التكوير ۸۲.الإنفطار ۸۳.المطففين ۸۴.الإنشقاق ۸۵.البروج ۸۶.الطارق ۸۷.الأعلى ۸۸.الغاشية ۸۹.الفجر ۹۰.البلد ۹۱.الشمس ۹۲.الليل ۹۳.الضحى ۹۴.الشرح ۹۵.التين ۹۶.العلق ۹۷.القدر ۹۸.البينة ۹۹.الزلزلة ۱۰۰.العاديات ۱۰۱.القارعة ۱۰۲.التكاثر ۱۰۳.العصر ۱۰۴.الهمزة ۱۰۵.الفيل ۱۰۶.قريش ۱۰۷.الماعون ۱۰۸.الكوثر ۱۰۹.الكافرون ۱۱۰.النصر ۱۱۱.المسد ۱۱۲.الإخلاص ۱۱۳.الفلق ۱۱۴.الناس