سوره شعراء

از قرآن پدیا

سوره شعرا؛ بیست و ششمین سوره قرآن «شعرا» نام دارد. این سوره که از سوره‌های مکی است چهل و هفتمین سوره‌ای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره که ۲۲۷ آیه دارد در جزء ۱۹ قرآن جای گرفته است.

معرفی سوره

نام‌گذاری این سوره به نام شُعَراء به دلیل سخن گفتن از شاعران در آیات ۲۲۴ تا ۲۲۷ آن است. در این آیات سخن از شاعران بیهوده‌گوی بی‌تعهد و بی‌عمل آمده و در مقابل، از شاعران مؤمن و یادآوران خدا ستایش می‌کند. از این منظر شعر ابزاری برای ارائه محتوا و جهت دادن به جامعه و استفاده از آن در راه تعهد و ایمان است.[۱]

محتوای سوره

از دیدگاه علامه طباطبایی هدف اصلی سوره دلداری به پیامبر است که در برابر تکذیب‌ اکثریت قومش نسبت به کتاب آسمانی(قرآن) و تهمت‌هایی مثل جنون و شاعری اندوهگین و نیز با بیان داستان‌های پیامبران پیشین و یادآوری سرانجام دشمنان آنان، به منکران پیامبر هشدار داده که از سرنوشت آنان عبرت بگیرند.

سوره شعراء به موضوع نهضت انبیاء از حضرت نوح(ع) تا حضرت محمد(ص) و یادآوری سرانجام دشمنان آنان پرداخته و بیشتر روی اصول اعتقادی، توحید، معاد، دعوت پیامبران و اهمیت قرآن تأکید می‌کند. هدف اصلی سوره شعراء را دلداری به پیامبر در برابر تکذیب‌ها و تهمت‌های قومش دانسته‌اند. در این سوره گفت‌و‌گوی برخی پیامبران با قوم‌شان به عنوان نمونه ذکر شده است از جمله گفتگوی ابراهیم با آزر و قومش، گفت‌وگوی نوح با قوم، گفت‌وگوی هود با قومش، گفت‌وگوی صالح با قوم ثمود، گفت‌وگوی لوط با قومش، گفت‌وگوی شعیب با اصحابش. نکته قابل توجه این گفت‌وگوها این است که مردم نسبت به سخنان پیامبرانشان بی‌توجهی کردند و هر یک به شکلی دچار عذاب الهی شدند.[۱]

از جمله آیات مهم این سوره آیه «وأَنْذِرْ عَشیرَتَکَ الْأَقْرَبین﴿214﴾» (و خویشانِ نزدیکت را هشدار ده.) است که پس از نزول آیه انذار در سال سوم بعثت، پیامبر اسلام(ص) مأمور شد خویشانش را به اسلام بخواند و آنان را بیم دهد. بر طبق تفاسیر شیعه و برخی از تفاسیر اهل سنت، پیامبر(ص) چهل نفر از خویشان نزدیکش را به مهمانی دعوت نمود و از آنها خواست اسلام بیاورند و گفت: هر که ایمان بیاورد، وصی و جانشینش خواهد بود. در این جلسه تنها حضرت علی(ع) ایمان آورد. در کتاب‌های شیعه و اهل سنت، روایاتی درباره این آیه از جمله حدیث یوم الدار آمده است. شیعیان از این حدیث برای حقانیت مذهب خود استفاده می‌کنند. علامه طباطبایی نهی رسول خدا(ص) از شرک در آیه قبلی و انذار نزدیکانش در این آیه را اشاره به عدم وجود استثناء در دعوت دینی دانسته است و افزوده است که هیچ گونه سهل انگاری و مسامحه در ابلاغ رسالت پیامبران نیست (بر خلاف آن چه در نظام پادشاهی هست)و فرقی در بیم دادن و انذار میان پیامبر و امتش و میان نزدیکان و خویشان و بیگانگان نیست .[۲] آیه دیگر آیه خفض جناج (۲۱۵) «وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿215﴾» (و براى آن مؤمنانى كه تو را پيروى كرده‌اند، بال خود را فرو گستر.) است که حاکی از تواضع و م هربانی با مومنین است.

دلیل فروپاشی قوم نوح

از آیه ۱۰۵ سوره تا ۱۲۹ در مورد قوم حضرت نوح است که به وضعیت این قوم و در نهایت فروپاشی آن پرداخته است. وقتی حضرت نوح از قومش می‌خواهد که به یکتاپرستی روی بیاورند آن‌ها در جواب می‌گویند پیروان تو از اراذل هستند (اراذل به معنای کسانی که سطح اجتماعی بالایی نداشته و از لحاظ اجتماعی و مالی و فرهنگی فرودستان جامعه بوده‌اند) « قَالُوا أَنُؤْمِنُ لَكَ وَاتَّبَعَكَ الْأَرْذَلُونَ قوم نوح (از کبر و خود پرستی) پاسخ دادند که ما چگونه به تو ایمان آوریم در صورتی که پیروانت معدودی مردم خوار و فرومایه‌اند؟» اما حضرت نوح می‌گوید من نمی‌توانم مؤمن را ولو کوخ‌نشین باشد رها کنم و درنهایت به حضرت نوح می‌گویند اگر از این دعوت دست برنداری تو را سنگسار می‌کنیم و در پایان هم که این قوم گرفتار طوفان شده و همگی از بین می‌روند. دلیلی که باعث نابودی این قوم شد شخصیت‌های قدرت نگری بودند که پایگاه‌های اجتماعی را بیش‌ از اندازه مورد توجه قرار می‌دادند. طبقه فرودست را قبول نداشتند و اینکه شخصیت‌های طبقه نگر بودند و خود را طبقه ممتاز جامعه می‌شمردند.[۳]

جایگاه شاعران در قرآن

در آیه ۲۲۴ سوره شعرا «وَالشُّعَرَاء یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ، و شاعران را گمراهان پیروى مى‌کنند» بر اساس معنی تحت اللفظی ظاهرا گمراهی شعرا را بیان می‌کند، اما با دقت در آیات قبل و بعد، منظور و مفهوم آیه مشخص می‌شود. پیش از اسلام در سرزمین حجاز و عربستان هنر شاعری و ادبیات عرب در اوج خود بود، تا جایی که مردم اغلب اشعار زمان جاهلیت را به دلیل اهمیت زیادی که برای آن‌ها داشت حفظ بودند و در تاریخ آمده برخی افراد خانه خود را فروخته و پول آن را به شاعری می‌دادند تا رجزی را در قالب شعر به نام آن‌ها بنویسد، تا در جنگ‌ها آن را بخوانند.در چنین شرایطی و با این پیشینه ادبیات عرب، برخی از مردم بر این باور بودند که کلام پیامبر(ص) یا همان آیات قرآن اشعاری است که زاده خیال بافی ایشان است و آیات شیطانی هستند از همین رو به پیامبر(ص) می‌گفتند تو کلمات را جادو می‌کنی و ساحر هستی، در حالی که آیات پایانی این سوره حقانیت گفتار رسول خدا(ص) را در مقابل تهمت‌های دیگران اثبات می‌کند.

رئیس انجمن شعر طلاب خراسان رضوی ابراز کرد: خداوند در این آیات قرآن را از شعر خیالبافانه و دروغ مبَرا دانسته و خط و مشی رسول اکرم(ص) را از راه شعرا جدا می‌داند.تحریم قرآن درباره شعر و شاعری دارای استثنائاتی است، این استثنا در آیه آخر سوره شعرا «إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیرًا وَانتَصَرُوا مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ، مگر کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده و خدا را بسیار به یاد آورده و پس از آنکه مورد ستم قرار گرفته‏اند یارى خواسته‏اند و کسانى که ستم کرده‏اند به زودى خواهند دانست به کدام بازگشتگاه برخواهند گشت» آمده است، یعنی شعرایی که ایمان دارند و عمل صالح انجام می‌دهند. به طور کلی قرآن شعری را که دور از تعقل و همراه با خیال‌بافی، دروغ و در مسیر شیطان است را نفی می‌کند و شعری که در راه ایمان به خدا و اهل بیت(ع) بوده و صدق گفتار دارد را خوب می‌داند. علاوه بر استثناء قرآن در مورد جایگاه شاعران، سیره ائمه اطهار(ع) نیز برای ما ملاک خوبی است که می‌توان در این میان به حدیث امام صادق(ع) در بحارالانوار با این مضمون اشاره کرد که شعر (الهی) قبل از آنکه به زبان شاعر جاری شود روح القدس آن را بر قلب شاعر نازل می‌کند، یا حدیث پیامبر(ص) با این محتوا که می‌فرمایند «در برخی از اشعار حکمت پنهان شده است».[۴]

یکی از گامهای پیامبر(ص) تنزیهی بود و آن پیراستن حریم قرآن از شعر و شاعر بود. این حرکت مبتنی بر مفاد این دو آیه است: «و ما علمناه الشعر و ما ینبغی»؛ ما به رسول خدا شعر نیاموخته‌ایم و شاعری در شأن او نیست. «لینذر من کان حیا و یحق القول»؛ هدف عمده در این حرکت تأکید بر اتصال مقام نبوت و کتاب آسمانی قرآن به کانون وحی و عدم ورود شعر به حریم آن دو بود. روزی پیامبر(ص) به بیتی از معلقه طرفة بن عین رسید: «ستبدی لک الایام ما کنت جاهلا و یاتیک من لم تزودوا ...»؛ تغییراتی در آن ایجاد کردند یا با تغییر در اشعار برخی افراد دیگر هم با اشعار ضدارزشی مبارزه کردند.باتوجه در رواج رجز در فرهنگ اعراب، رجز نیمی از وزن واقعی را دارد؛ یعنی اگر دو مصراع را کنار هم بگذاریم، یک مصراع می‌شود و این نشان می‌دهد که اگر پیامبر هم شعر سرودند، عرب آن را شعر نمی‌داند، بلکه نوعی کلام منظوم و رجز می‌داند، زیرا افعال عروضی را پر نمی‌کند. همچنین، امی بودن پیامبر(ص) به معنای بی‌سوادی نبود و ایشان عالمانه و عامدانه اشعار را تغییر می‌دادند. بی‌سوادی اتهام بی‌وجهی است و حجاز را به عنوان ام‌القری می‌شناختند و هر کسی مکی بود او را امی می‌نامیدند و منظور مردم حجاز است. مجاهدی اظهار کرد: بعد از نزول سوره شعرا و مذمت برخی اشعار، جمعی از صحابه پیامبر(ص) به شدت آزرده‌خاطر شدند. ابوالحسن سالم روایت کرده است که کعب بن مالک و حسان بن ثابت گریان به محضر شتافتند و گفتند که آیا ما هم جزء هلاک‌شدگان شاعر هستیم که در این زمان آیات دیگری نازل شد: «إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيرًا وَانْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ.» در روایات منقول از صادقین(ع) به همین استثنای قرآنی اشاره شده است و شعرای آئینی و متعهد دوران پیامبر(ص) و ائمه(ع) در مسیر پیمودن شعر ارزشی تردیدی به خود راه ندادند و مورد عنایت آن بزرگواران هم قرار گرفتند.[۵]

تبیین رذایل اخلاقی

بدگمانی‌، نهی از تجسس و غيبت‌ و در پايان‌، توبه و تصميم به جبران گناهان برای كسب لطف و رحمت الهی از نكات مهم اخلاقی اين سوره است همچنين رعايت ميزان و عدالت در كسب و كار در آيه۱۸۱ و ۱۸۲ اشاره شده است.أَوْفُوا الْكَیْلَ وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِينَ يعنی پيمانه را تمام دهيد و از كم‏فروشان مباشيدو درآيات بعد وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ يعنی و با ترازوى درست بسنجيد و از ارزش اموال مردم مكاهيد و در زمين سر به فساد بر مداريد . از ديدگاه امام خمينى (ره) اولين قدم براى ايجاد ارزشهای اخلاقی خوب در زندگی اجتماعی را تهذيب نفس و تفكردانست تفكر عبارت است انديشيدن در انجام اعمال روزانه و خودساری عزم و تصميم انجام واجبات و ترك محرمات است . مشارطه و مراقبه و محاسبه ازدستورهاى الهى دين مقدس اسلام است و يكى از نشانه هاى مؤمن پايبندی به اصول اخلاقی با بهره گيری از آموزه های قرآن است.[۶]

فضایل سوره

در فضیلت تلاوت این سوره از پیامبر(ص) آمده است هر کسی سوره شعرا را بخواند، به ازاء هر فردی که ایمان به نوح، هود، شعیب، صالح، ابراهیم، عیسی و محمد آورده و هر فردی که آنها را تکذیب کرده، ده پاداش داده می‌شود.[۷]

منابع

خبرگزاری ایکنا

ارجاعات

فهرست سوره‌ها

سوره قبلی:

1.-

2.- سوره بعدی:

3.-

۱.الفاتحة ۲.البقرة ۳.آل عمران ۴.النساء ۵.المائدة ۶.الأنعام ۷.الأعراف ۸.الأنفال ۹.التوبة ۱۰.يونس ۱۱.هود ۱۲.يوسف ۱۳.الرعد ۱۴.ابراهيم ۱۵.الحجر ۱۶.النحل ۱۷.الإسراء ۱۸.الكهف ۱۹.مريم ۲۰.طه ۲۱.الأنبياء ۲۲.الحج ۲۳.المؤمنون ۲۴.النور ۲۵.الفرقان ۲۶.الشعراء ۲۷.النمل ۲۸.القصص ۲۹.العنكبوت ۳۰.الروم ۳۱.لقمان ۳۲.السجدة ۳۳.الأحزاب ۳۴.سبإ ۳۵.الفاطر ۳۶.يس ۳۷.الصافات ۳۸.ص ۳۹.الزمر ۴۰.غافر ۴۱.فصلت ۴۲.الشورى ۴۳.الزخرف ۴۴.الدخان ۴۵.الجاثية ۴۶.الأحقاف ۴۷.محمد ۴۸.الفتح ۴۹.الحجرات ۵۰.ق ۵۱.الذاريات ۵۲.الطور ۵۳.النجم ۵۴.القمر ۵۵.الرحمن ۵۶.الواقعة ۵۷.الحديد ۵۸.المجادلة ۵۹.الحشر ۶۰.الممتحنة ۶۱.الصف ۶۲.الجمعة ۶۳.المنافقون ۶۴.التغابن ۶۵.الطلاق ۶۶.التحريم ۶۷.الملك ۶۸.القلم ۶۹.الحاقة ۷۰.المعارج ۷۱.نوح ۷۲.الجن ۷۳.المزمل ۷۴.المدثر ۷۵.القيامة ۷۶.الانسان ۷۷.المرسلات ۷۸.النبإ ۷۹.النازعات ۸۰.عبس ۸۱.التكوير ۸۲.الإنفطار ۸۳.المطففين ۸۴.الإنشقاق ۸۵.البروج ۸۶.الطارق ۸۷.الأعلى ۸۸.الغاشية ۸۹.الفجر ۹۰.البلد ۹۱.الشمس ۹۲.الليل ۹۳.الضحى ۹۴.الشرح ۹۵.التين ۹۶.العلق ۹۷.القدر ۹۸.البينة ۹۹.الزلزلة ۱۰۰.العاديات ۱۰۱.القارعة ۱۰۲.التكاثر ۱۰۳.العصر ۱۰۴.الهمزة ۱۰۵.الفيل ۱۰۶.قريش ۱۰۷.الماعون ۱۰۸.الكوثر ۱۰۹.الكافرون ۱۱۰.النصر ۱۱۱.المسد ۱۱۲.الإخلاص ۱۱۳.الفلق ۱۱۴.الناس