سوره قلم

از قرآن پدیا

سوره قلم؛ شصت و هشتمین سوره قرآن کریو و از سوره‌های مکی در جزء 29 ام، دارای 52 آیه. سوره به‌دلیل سوگند خوردن خداوند به «قلم» در آیه نخست، به این نام مشهور شده است.

معرفی سوره

سوره قلم، شصت و هشتمین سوره و از سوره‌های مکی قرآن است که در جزء ۲۹ جای گرفته و دارای 52 آیه است. این سوره به این دلیل «قلم» نامیده شده که خداوند در آیه اول آن، به قلم سوگند خورده است. محتوای سوره قلم، دلداری پیامبر(ص) در مقابل تهمت‌های مشرکان و دعوت به صبر در برابر آنان است[۱].

منظور از قلم

در آیه نخست سوره: «ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ»، مفسران قرآن کریم در ذیل آن تفاسیر مختلفی داشته‌اند که هر کدام براساس روش‌ها و پیش فرض‌های خاصی این آیه نورانی را تفسیر کرده‌اند.

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در ذیل این آیه می‌نویسند: «(ن) از حروف مقطعه و رموز قرآن است که گفته شده اشاره به نصرت خداست. (قلم) وسیله نوشتن و (سطر) صفی از کلمات نوشته شده است. آیه می‌فرماید: قسم به قلم و آنچه با آن می‌نویسند، و این امر از بزرگترین نعمت‌های الهی است که موجب حفظ معارف بشری میشود. البته بعضی مفسرین مراد از قلم را قلم اعلی یا قلم آفرینش دانسته و (مایسطرون) را به اعمالی که فرشتگان کرام الکاتبین می‌نویسند تفسیر نموده‌اند و بعضی دیگر آن را به لوح محفوظ تعبیر کرده‌اند».

«چه سوگند عجیبى است، سوگند به قلم! در واقع آنچه به آن در اینجا سوگند یاد شده است، ظاهرا موضوع کوچکى است: یک قطعه نى، و یا چیزى شبیه به آن، و کمى ماده سیاه رنگ، و سپس سطورى که بر صفحه کاغذ ناچیز رقم زده مى‏شود. اما در واقع این همان چیزى است که سرچشمه پیدایش تمام تمدن‌هاى انسانى، و پیشرفت و تکامل علوم، و بیدارى اندیشه‌‏ها و افکار، و شکل گرفتن مذهبها، و سرچشمه هدایت و آگاهى بشر است، تا آنجا که دوران زندگى بشر را به دو دوران تقسیم مى‏‌کند: «دوران تاریخ» و «دوران قبل از تاریخ»، دوران تاریخ بشر از زمانى شروع مى‏شود که خط اختراع شد، و انسان توانست ماجراى زندگى خود را بر صفحات نقش کند، و یا به تعبیر دیگر دورانى است که انسان دست به قلم گردید، و از او «ما یَسْطُرُونَ» یادگار ماند.

عظمت این سوگند هنگامى آشکارتر مى‌‏شود که توجه داشته باشیم آن روزى که این آیات نازل گشت، نویسنده و ارباب قلمى در آن محیط وجود نداشت، و اگر کسانى مختصر سواد خواندن و نوشتن را داشتند تعداد آنها در کل سرزمین مکه که مرکز عبادى و سیاسى و اقتصادى حجاز بود به بیست نفر نمى‌‏رسید. آرى، سوگند به قلم یاد کردن در چنین محیطى عظمت خاصى دارد. در حقیقت، آیه قلم از نظرگیرترین مظاهر تجددطلبی پیام وحی است که پیامبر(ص) به حیث تجددطلبی اسوه‌ای بی‌همتا در تاریخ بشریت به شمار می‌رود[۲][۳].

بعضى از مفسران، قلم را در اینجا به قلمى تفسیر کرده‏‌اند که فرشتگان بزرگ خدا وحى آسمانى را با آن مى‏نویسند، و یا نامه اعمال آدمیان را با آن رقم مى‏زنند؛ ولى مسلما آیه مفهوم گسترده‌اى دارد که این تفسیر بیان یکى از مصداق‌هاى آن است، همانگونه که«ما یَسْطُرُونَ» نیز مفهوم وسیعى دارد، و تمام آنچه را در طریق هدایت و تکامل فکرى و اخلاقى و عملى بشر به رشته تحریر مى‌‏آورند شامل مى‌‏شود و منحصر به وحى آسمانى یا اعمال انسانها نیست»[۴].

اشاره به اخلاق والای پیامبر اکرم (ص)

نرم‌خويی يكی از خصوصيات رسول خدا(ص) در محور اخلاق است كه سبب جذب مردم به سوی دين اسلام شد. آيه ۴ سوره قلم: «و َإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ، و راستى كه تو را خویى والاست»، نشان‌دهنده اين مسئله است كه پيامبر(ص) در وهله اول بايد الگو و اسوه باشد و اين الگو بودن نيازمند اخلاق زيباست[۵].

مصداق عملی این آیه را در سیره پیامبر(ص) از آغاز رسالت تا دوران رحلت رسول مهربانی قابل مشاهده است. استوارى بر حق، صبر در مقابل آزار مردم و خطاكاری‌هاى اراذل و عفو و اغماض از آنان، سخاوت، مدارا، تواضع و امثال اين‌ها به خوبی در سیره نبوی و در شرایط مختلف به وضوح عیان شده است. ریختن خاکستر و شکمبه گوسفند یا شتر بر سر پیامبر، اهانت و واردکردن جراحت به آن حضرت در مسیر تبلیغ دین، صبر و مدارای حضرت را مثال زدنی کرده است.

از سيره پيامبر(ص) و سنت‌هاى ايشان معلوم می‌شود كه پیامبر اسلام به اخلاق الهی آراسته بود و مراد تنها خوش‌رویی ظاهری با همگان نیست؛ لذا در ادامه سوره قلم خداوند متعال برعدم مداهنه و سازش با سران مشرکین و کفار تاکید می‌کند و این خود نشان‌دهنده همین معنی است که مراد از این مدح بزرگ بیان خوش‌رویی پیامبر با همگان نبوده است، بلی خوش‌رویی با عموم مردم غیرازسران کفر ومومنین مخصوصا، سیره مبارک نبوی بوده است که جز معنی این آیه می‌تواند باشد، ولی تمام مسئله نیست[۶].

نقدی بر کاربرد آیه 51 در رفع چشم‌زخم

عمده مفسران از آیات قرآن وجود چشم زخم را در میان مردم به اثبات رسانده و از مسلمات روایی به حساب می‌آورند؛ البته اینکه معمولاً آیه ۵۱ سوره قلم را برای رفع چشم زخم استفاده می‌کنند در منابع روایی ما توصیه‌ای نشده است، اما نقل شده که با خواندن سوره ناس، فلق و آیةالکرسی خود را از چشم بد دیگران حفظ کنید.

در آیه ۵۱ سوره مبارکه قلم «وَإِنْ يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ»؛ طبق بیان این آیه شریفه، خداوند به پیامبر(ص) وحی کرد که‌ ای رسول من وقتی کافران آیات الهی را از تو می‌شنوند می‌خواهند با چشمانشان تو را به زمین بزنند. بنابراین آیه اشاره‌ای به مسأله چشم‌زخم ندارد.

در گزارشات تاریخی نیز روایت شده که اسما بنت عمیس که از همسر شهید خود جعفر طیار فرزندان زیبا و برومندی داشت، از در معرض چشم زخم قرار گرفتن آنان به شدت ناراحت بود و به همین جهت خدمت پیامبر(ص) رسید و حضرت در قبال نگرانی او دعا‌هایی را سفارش کرد تا فرزندانش همراه خود داشته باشند. در تفسیر نورالثقلین نیز نقل شده است پیامبر(ص) حسنین را دعا می‌کردند تا مورد چشم زخم قرار نگیرند و توصیه می‌کردند همیشه سوره ناس و فلق که معوذتین گویند را بخوانند و همراه داشته باشند. در همین رابطه از امام صادق(ع) نقل شده است که وقتی خواستید از کسی یا کسانی از شما تعریف کنند، عبارت «ماشاءالله و «لاحَولَ وَ لا قُوَّةَ إِلّا بِالله» را برای دور کردن چشم بد ذکر کنید[۷].

منابع

ایکنا

ویکی شیعه

ارجاعات

فهرست سوره‌ها

سوره قبلی:

1.-

2.- سوره بعدی:

3.-

۱.الفاتحة ۲.البقرة ۳.آل عمران ۴.النساء ۵.المائدة ۶.الأنعام ۷.الأعراف ۸.الأنفال ۹.التوبة ۱۰.يونس ۱۱.هود ۱۲.يوسف ۱۳.الرعد ۱۴.ابراهيم ۱۵.الحجر ۱۶.النحل ۱۷.الإسراء ۱۸.الكهف ۱۹.مريم ۲۰.طه ۲۱.الأنبياء ۲۲.الحج ۲۳.المؤمنون ۲۴.النور ۲۵.الفرقان ۲۶.الشعراء ۲۷.النمل ۲۸.القصص ۲۹.العنكبوت ۳۰.الروم ۳۱.لقمان ۳۲.السجدة ۳۳.الأحزاب ۳۴.سبإ ۳۵.الفاطر ۳۶.يس ۳۷.الصافات ۳۸.ص ۳۹.الزمر ۴۰.غافر ۴۱.فصلت ۴۲.الشورى ۴۳.الزخرف ۴۴.الدخان ۴۵.الجاثية ۴۶.الأحقاف ۴۷.محمد ۴۸.الفتح ۴۹.الحجرات ۵۰.ق ۵۱.الذاريات ۵۲.الطور ۵۳.النجم ۵۴.القمر ۵۵.الرحمن ۵۶.الواقعة ۵۷.الحديد ۵۸.المجادلة ۵۹.الحشر ۶۰.الممتحنة ۶۱.الصف ۶۲.الجمعة ۶۳.المنافقون ۶۴.التغابن ۶۵.الطلاق ۶۶.التحريم ۶۷.الملك ۶۸.القلم ۶۹.الحاقة ۷۰.المعارج ۷۱.نوح ۷۲.الجن ۷۳.المزمل ۷۴.المدثر ۷۵.القيامة ۷۶.الانسان ۷۷.المرسلات ۷۸.النبإ ۷۹.النازعات ۸۰.عبس ۸۱.التكوير ۸۲.الإنفطار ۸۳.المطففين ۸۴.الإنشقاق ۸۵.البروج ۸۶.الطارق ۸۷.الأعلى ۸۸.الغاشية ۸۹.الفجر ۹۰.البلد ۹۱.الشمس ۹۲.الليل ۹۳.الضحى ۹۴.الشرح ۹۵.التين ۹۶.العلق ۹۷.القدر ۹۸.البينة ۹۹.الزلزلة ۱۰۰.العاديات ۱۰۱.القارعة ۱۰۲.التكاثر ۱۰۳.العصر ۱۰۴.الهمزة ۱۰۵.الفيل ۱۰۶.قريش ۱۰۷.الماعون ۱۰۸.الكوثر ۱۰۹.الكافرون ۱۱۰.النصر ۱۱۱.المسد ۱۱۲.الإخلاص ۱۱۳.الفلق ۱۱۴.الناس