سوره واقعه

از قرآن پدیا

سوره واقعه؛ سوره پنجاه و ششم قرآن است که در جزء ۲۷ آمده است. این سوره در مکه نازل شده و مشتمل بر ۹۶ آیه است. سوره واقعه، چهل و چهارمين سوره ای است که بر پیامبر نازل شده است.

معرفی سوره

این سوره را به این دلیل «‌واقعه‌» ‌نامیده اند که در اولین آیه آن واژه واقعه‌ (از نام‌‏های قیامت) آمده است.سوره واقعه جزو سوره‌های مکی و در ترتیب نزول، چهل و چهارمین سوره‌ای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف، پنجاه و ششمین سوره است و در جزء ۲۷قرآن جای دارد.

محتوای سوره

سوره واقعه از جمله سوره هایی است که اخبار و احوال قیامت در آن آمده است. سوره واقعه نخست برخی از حوادث روز قیامت مانند تغییر وضعیت زمین، وقوع زلزله در آن و متلاشی‌شدن کوه‌ها را ذكر می کند و در ادامه مردم را در روز قیامت به سه گروه اصحاب یمین، اصحاب شِمال و سابقون، دسته‌بندی کرده و درباره جایگاه و پاداش ها یا عذاب های هر گروه، سخن می گوید.

کتاب تفسیر نمونه محتواى سوره واقعه را در هشت بخش نشان داده است:

  •    آغاز ظهور قيامت و حوادث سخت و وحشتناک هم‌زمان با آن
  •    تقسیم انسان‌ها در آن روز به سه گروه اصحاب اليمين و اصحاب الشِمال و مقربان
  •    جایگاه مقربان و پاداش‌هاى آنها در بهشت
  •    جایگاه اصحاب اليمين و پاداش‌هاى آنها در بهشت
  •    جایگاه اصحاب الِشمال و مجازات‌هاى آنان در دوزخ
  •    دلائل وقوع معاد، از جمله قدرت خداوند و خلقت انسان از نطفه ناچيز
  •    حالت احتضار و انتقال انسان از اين جهان به جهان ديگر
  •    پاداش و كيفر مؤمنان و كافران[۱]

دسته بندی انسان ها در روز حشر

در این سوره انسان‌ها در روز حشر به سه گروه تقسیم می‌شوند اما بحث اصلی بر روی سابقون است که از آن‌ها به عنوان مقربین درگاه الهی یاد شده است.در آیات ۱۰ و ۱۱ سوره واقعه در این زمینه آمده است« وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَأُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ و سبقت‏گيرندگان مقدمند آنانند همان مقربان‌اند» و در آیات بعدی نعمت‌هایی که نصیب مقربان می‌شود را بیان کرده است.دو گروه دیگری که در سوره مبارکه واقعه به آن اشاره شده و وضعیت آن‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهد اصحاب یمین و اصحاب شمال هستند و در آیات ۸ و ۹ در این زمینه آمده است« فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ نخست اصحاب ميمنه هستند، چه بلند مرتبه‌اند اصحاب میمنه و شقاوتمندان، چه دون پایه‌اند شقاوتمندان»با قرائت و تأمل در این سوره و شرایطی که هر کدام از این سه گروه در روز حشر و قیامت دارند این سؤال به ذهن می‌رسد و دغدغه انسان می‌شود که به راستی چه شایسته است که جزو مقربان و یا اصحاب میمنه باشیم و از این همه نعمتی که مهیا برای بهشتیان شده بهره‌مند کردیم. علت توصیه به قرائت مستمر و تأمل در این سوره این است که مدام سرنوشت خویش در سرای باقی را از نظر بگذرانیم و بدانیم در هر مسیری که قدم می‌گذاریم در آینده چه چیزی در انتظار ما است.نکته دیگری که در این سوره به آن اشاره شده است مقام والای قرآن کریم می‌باشد و در آیات ۷۷ تا ۷۹ این سوره آمده«إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ که این قرآن کتابی بسیار بزرگوار و سودمند و گرامی است كه در كتاب محفوظ جاي دارد جز پاک شدگان از هر نوع آلودگی به حقایق و اسرار و لطایف آن دسترسی ندارند» آیه ۷۹ گاه به این معنا تعبیر می‌شود که جز با طهارت و وضو نباید قرآن را لمس کرد اما معنای والاتری وجود دارد و آن این است که جر پاکان کسی بر اسرار قرآن دسترسی پیدا نمی‌کند.[۲]

مترفین در قرآن

مترفین در لغت تجاوزکاران ثروتمند معنا شده و مترف كسى است كه در اثر قدرت و نعمت، تجاوزكار باشد و به عبارت دیگر به علت برخورداری از نعمت‌های زیاد گرفتار طغیان و غفلت شود.

این گروه از جمله گروه‌هایی هستند که در قرآن موارد مؤاخذه قرار گرفته‌اند. زیرا اتراف از نظر اقتصادی عامل رکود، از نظر اجتماعی عامل فساد و از نظر سیاسی باعث تفرقه می‌شود.

قرآن کریم این کلمه را درباره کسانی به کار برده که بر اثر داشتن ثروت زیاد، در لذّت‌ها و خوشگذرانی‌ها فرو رفته‌اند و به جای شکرگزاری و استفاده صحیح از نعمت‌ها، راه سرکشی و ناسپاسی نعمت را پیشه کرده‌اند. قرآن کریم، مترفان را در صف اول مخالفان انبیاء قرار می‌دهد که به سبب ثروت بی‌حساب، خود را برتر از انبیاء می‌پنداشتند.

قرآن کریم «تکاثر»، زیاده‌طلبی و فزون‌خواهی دنیوی را ویژگی افراد مترف معرفی می‌کند. آنان تنها به درآمد بیشتر، کنز و‌ اندوختن زیادتر فکر می‌کنند و در این راه، حدود و مرزبندی‌های انسانی و الهی را نادیده می‌گیرند. مصداق مترفین، غالباً پادشاهان، جباران، ثروتمندان مستکبر و خود‌خواه است؛ آنهایی که با قیام انبیاء به دوران خودکامگی‌شان پایان داده می‌شد و منافع نامشروع‌شان به خطر می‌افتاد و مستضعفان از چنگال آنها رهایی می‌یافتند و به همین دلیل با انواع حیله‌ها و بهانه‌ها، به تخدیر و تحمیق مردم می‌پرداختند و امروزه نیز بیشترین فساد دنیا از همین «مترفین» سرچشمه می‌گیرد.

اما قرآن کریم چه ویژگی‌هایی را برای مترفین برشمرده است با رجوع به آیات قرآن در خصوص مترفین می‌توان به این شاخص‌ها پی برد که عبارتند از:

ـ انکار توحید و معاد

ـ تقلید کورکورانه از گذشتگان

ـ ملاک قرار دادن ثروت

ـ ظلم و جرم

ـ فسق و خروج از حد و حقوق حقه

در حقیقت مترف، با تکاثر، مال را فراهم می‌آورد و از آن در راه خدا انفاق نمی‌کند، بلکه تنها آنها را ذخیره می‌سازد و به همین دلیل قرآن به مترفین وعده عذاب داده است؛ «و الّذین یکنزون الذّهب و الفضّة و لا ینفقونها فی سبیل اللّه فبشّرهم بعذاب الیم. یوم یحمی علیها فی نار جهنّم فتکوی بها جباههم و جنوبهم و ظهورهم هذا ما کنزتم لانفسکم فذوقوا ما کنتم تکنزون؛ و کسانی را که زر و سیم می‌اندوزند و در راه خدا انفاقش نمی‌کنند، به عذابی دردآور بشارت ده.» درآمد حاصل از این راه‌ها، نامشروع است و ثروت بی‌حساب و «بادآورده‌ای» را نصیب عاملان آنها می‌گرداند. راه چاره این «معضل»، در قرآن کریم مشخص شده است. با توجه به این‌که مصالح جامعه اسلامی، بر مصلحت و نفع فردی مقدم است، اگر مالکیت خصوصی ثروتمندان مترف، با مصالح جامعه تضاد و تزاحم داشته باشد، باید حق جامعه مقدم گردد. زیرا قرآن مال را مایه قوام و حیات جامعه می‌داند. در نهایت می‌توان گفت آنچه در به وجود آمدن اتراف و طبقه مترف در جامعه نقش دارد، ظلم و اجحاف انسان‌ها و طاغوت‌های اقتصادی و سیاسی، در حق افراد ضعیف جامعه است و امروز این وظیفه و مأموریت نظام اسلامی است که خطر دنیاگرایی و رفاه‌زدگی را درمان و از به وجود آمدن طبقه اشرافی انحصارطلب جلوگیری کند.[۳]

سابقون در قرآن

سابقون گروه و دسته‌ای از بهشتیان هستند که دارای جایگاه ویژه و مخصوص در بهشت هستند به همین دلیل خداوند آن‌ها را از اصحاب یمین جدا کرده است ولی در نهایت مردم در قیامت دو دسته هستند و قیامت روز بیداری کامل است و هیچ کسی خواب نیست؛ در دنیا اکثراً خواب هستند، الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا. شیخ طوسی تأکید کرده است سابقون کسانی هستند که در پیروی از انبیاء و پیامبران از دیگران سبقت و پیشی گرفته و خودشان ائمه هدایت شدند. همچنین ایشان گفته از منظر برخی مفسران، سابقون کسانی هستند که در عبادت و طاعت خدا سبقت گرفته‌اند لذا سابقون دوم سابقون در رحمت الهی هستند. علامه طباطبایی فرموده است مقصود از سابقون اول، سابقون در کارهای نیک و اعمال خیر هستند. ایشان به آیه ۲۱ سوره حدید «سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ» استناد کرده و گفته سابقون بالخیرات همان سابقون در رحمت الهی هم هستند. علامه طباطبایی در ذیل روایات که اسامی ائمه(ع) را به عنوان سابقون معرفی کرده به عنوان مصداق اتم و اکمل می‌داند، اضافه کرد: ایشان هفت رأی را درباره سابقون بیان کرده و گفته است برخی از آن‌ها من باب تمثیل و مصداق و تطبیق است. از جمله در روایتی در امالی شیخ طوسی از ابن عباس از پیامبر(ص) نقل شده است که جبرئیل به بنده گفته سابقون السابقون علی و شیعه او هستند.[۴]

فضایل سوره

این سوره از سوره هایی است كه اخبار قیامت و احوال آن در آن آمده است و از اسباب پیر شدن رسول الله صلی الله علیه و آّله است.

ابن عباس می‌گوید: مردی از رسول خدا پرسید: چرا اینقدر زود پیر شدید؟ در جواب فرمود: سوره‌های هود، واقعه، مرسلات، نبا مرا پیر كرده است.از امام باقر علیه السلام روایت شده: هر كس هر شب پیش از خواب سوره واقعه را قرائت كند، در حالی خداوند را دیدار می كند كه چهره اش مانند ماه شب چهاردهم می‌درخشد. امام صادق علیه السلام فرمودند: هر كس به بهشت و ویژگی های آن مشتاق است، سوره واقعه را قرائت كند. امام صادق علیه السلام فرمودند: هر كس در هر شب جمعه سوره واقعه را بخواند، خداوند وی را دوست بدارد و نیز دوستی او را در دل همه مردم اندازد و در طول عمرش در این دنیا بدبختی و تنگدستی نبیند و آسیبی از آسیب‌های دنیا به او نرسد و از همدمان امیرالمؤمنین علیه السلام باشد و این سوره خصوصیتی نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام دارد كه دیگران با وی در آن شریك نیستند.  [۵]

منابع

خبرگزاری ایکنا

ارجاعات

فهرست سوره‌ها

سوره قبلی:

1.-

2.- سوره بعدی:

3.-

۱.الفاتحة ۲.البقرة ۳.آل عمران ۴.النساء ۵.المائدة ۶.الأنعام ۷.الأعراف ۸.الأنفال ۹.التوبة ۱۰.يونس ۱۱.هود ۱۲.يوسف ۱۳.الرعد ۱۴.ابراهيم ۱۵.الحجر ۱۶.النحل ۱۷.الإسراء ۱۸.الكهف ۱۹.مريم ۲۰.طه ۲۱.الأنبياء ۲۲.الحج ۲۳.المؤمنون ۲۴.النور ۲۵.الفرقان ۲۶.الشعراء ۲۷.النمل ۲۸.القصص ۲۹.العنكبوت ۳۰.الروم ۳۱.لقمان ۳۲.السجدة ۳۳.الأحزاب ۳۴.سبإ ۳۵.الفاطر ۳۶.يس ۳۷.الصافات ۳۸.ص ۳۹.الزمر ۴۰.غافر ۴۱.فصلت ۴۲.الشورى ۴۳.الزخرف ۴۴.الدخان ۴۵.الجاثية ۴۶.الأحقاف ۴۷.محمد ۴۸.الفتح ۴۹.الحجرات ۵۰.ق ۵۱.الذاريات ۵۲.الطور ۵۳.النجم ۵۴.القمر ۵۵.الرحمن ۵۶.الواقعة ۵۷.الحديد ۵۸.المجادلة ۵۹.الحشر ۶۰.الممتحنة ۶۱.الصف ۶۲.الجمعة ۶۳.المنافقون ۶۴.التغابن ۶۵.الطلاق ۶۶.التحريم ۶۷.الملك ۶۸.القلم ۶۹.الحاقة ۷۰.المعارج ۷۱.نوح ۷۲.الجن ۷۳.المزمل ۷۴.المدثر ۷۵.القيامة ۷۶.الانسان ۷۷.المرسلات ۷۸.النبإ ۷۹.النازعات ۸۰.عبس ۸۱.التكوير ۸۲.الإنفطار ۸۳.المطففين ۸۴.الإنشقاق ۸۵.البروج ۸۶.الطارق ۸۷.الأعلى ۸۸.الغاشية ۸۹.الفجر ۹۰.البلد ۹۱.الشمس ۹۲.الليل ۹۳.الضحى ۹۴.الشرح ۹۵.التين ۹۶.العلق ۹۷.القدر ۹۸.البينة ۹۹.الزلزلة ۱۰۰.العاديات ۱۰۱.القارعة ۱۰۲.التكاثر ۱۰۳.العصر ۱۰۴.الهمزة ۱۰۵.الفيل ۱۰۶.قريش ۱۰۷.الماعون ۱۰۸.الكوثر ۱۰۹.الكافرون ۱۱۰.النصر ۱۱۱.المسد ۱۱۲.الإخلاص ۱۱۳.الفلق ۱۱۴.الناس