سوره بلد: تفاوت میان نسخه‌ها

از قرآن پدیا
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:سوره بلد.jpg|جایگزین=سوره بلد|بندانگشتی|سوره بلد]]
{{#css:
#source-digit{
        display: inline-block;
        padding: 0.5em 0.5em 0.5em 0.5em;
        border: 1px solid #a7d7f9;
width:430px;
        border-radius: 0.5em;
        line-height: 2em;
}
@media (max-width: 501px) {
    #source-digit{
width:90%;
        font-size:85%;
}
}}
<div style="text-align: center;">
<div id="source-digit" style="background: #f5faff; font-size:95%;">
<div style="text-align: center;"> '''[[سوره بلد(متن و ترجمه)|برای مشاهده متن سوره اینجا کلیک کنید.]]'''
</div>
<p>
</div></div>
'''سوره بلد'''؛ نودمین سوره قرآن کریم، سوره‌ای مکی و دارای 20 آیه. این سوره را به دلیل سوگند خوردن به «هذا البلد» (مکه) در آیه ابتدایی، به این نام خوانده‌اند.  
'''سوره بلد'''؛ نودمین سوره قرآن کریم، سوره‌ای مکی و دارای 20 آیه. این سوره را به دلیل سوگند خوردن به «هذا البلد» (مکه) در آیه ابتدایی، به این نام خوانده‌اند.  


خط ۳۵: خط ۶۰:


== ارجاعات ==
== ارجاعات ==
<references
/>
== فهرست سوره‌ها ==
{{الگو:فهرست معرفی سوره
|سوره=2.[[سوره -|-]]
|قبلی=1.[[سوره -|-]]
|بعدی=3.[[سوره -|-]]
}}
[[رده:معرفی سوره ها]]
[[رده:سوره های جزء سی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۰۴

سوره بلد
سوره بلد

سوره بلد؛ نودمین سوره قرآن کریم، سوره‌ای مکی و دارای 20 آیه. این سوره را به دلیل سوگند خوردن به «هذا البلد» (مکه) در آیه ابتدایی، به این نام خوانده‌اند.

معرفی سوره

سوره بلد، نودمین سوره و از سوره‌های مکی قرآن است که در جزء سی‌ام جای گرفته و دارای 20 آیه است. این سوره با سوگند به بلد ـ که اشاره به سرزمین مکه داردـ آغاز می‌شود؛ به همین دلیل آن را بَلَد نامیده‌اند. خداوند در این سوره، به اصل «رنج و سختی» در زندگی انسان اشاره کرده و راه عبور از آن را مبارزه با هوای نفس می‌داند[۱].

فضیلت سوره

در روایتی از پیامبر(ص) آمده است که حضرت می‌فرمایند: «کسی که سوره بلد را بخواند، خداوند در روز قیامت او را از خشم خود دور می‌کند». همچنین در روایت دیگری، حضرت امام صادق(ع) می‌فرماید: کسی که در نماز واجبش این سوره را تلاوت کند، در دنیا بین مردم به عنوان شخص صالح معرفی شده و در آخرت هم نزد خداوند مقام و ومنزلت دارد و هم‌نشین شهدا و صالحین خواهد شد[۲].

معنای «لا أقسمُ»

لا اقسم در این آیه دو جور معنا شده است. بعضی از مفسرین لا را لاء زائده می‌دانند و آن را قسم می‌خورم معنا کرده‌اند که معنی «قسم می‌خورم به شهر مکه» را می‌دهد؛ حال سؤال پیش می‌آید آیا خود شهر به خودی خود قداست و فضیلت دارد که اگر داشته باشد این قداست برمی‌گردد به مردمی که در آن زندگی می‌کنند و حضرت محمد(ص) در آن زمان در مکه می‌زیسته‌اند. وجه دوم که علامه طباطبائی هم بدان اشاره کرده، این است که معنی «قسم نمی‌خورم» را می‌دهد. زیرا مسأله اینکه انسان را در رنج و سختی آفریدیم و از لحظه تولد تا مرگ در سختی قرار دارد، امری کاملا واضح است و نیاز به قسم ندارد[۳].

مراد از «هذا البلد»

وقتی گفته می‌شود ﴿بِهذَا الْبَلَدِ﴾ یعنی به مکه.حرمت حرَم، حرمت مکه به کعبه‌ای است که در آن بنیان‌گذاری شد اولاً و به بنیان‌گذاران کعبه که ابراهیم و اسماعیل(سلام الله علیهما) است ثانیاً و به کسی که وحی الهی را در جوار کعبه از خدا دریافت می‌کند و به مقام نبوت و سفارت و رسالت آخرین پیامبری می‌رسد و کارهای سنگینی را در حجاز انجام می‌دهد و پیام‌آور مستقیم از طرف خدا برای جهان و جهانیان است[۴].

منظور از «والد و ما ولد»

بعضی از مفسران، پدر و پسر را حضرات ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) عنوان کرده‌اند که بانی شهر مکه هم بوده‌اند. هم‌چنین حضرت آدم(ع) و فرزندانش و یا حضرت آدم(ص) و پیامبران یا هر پدر و پسری را عنوان کرده‌اند. البته در تفسیر «البرهان» آمده که در این آیه، منظور حضرت علی(ع) و اولادشان بوده‌اند[۵].

معنای «کَبَد»

کبد به معنای سختی و دشواری است. در مفردات راغب آمده است که منظور از کَبَدٍ همان کبد، عضو بدن انسان است که وقتی دچار بیماری شود، قسمتی از جگر انسان سیاه می‌شود. در روایتی از امام علی (ع) داریم که: «الدنیا دارٌ بالبلاء محفوفۀ»؛ دنیا داری است که در بلا پیچیده شده است[۶].

چرا انسان در دنیا، در سختی است؟

درک آیه «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ: به راستى كه انسان را در رنج آفريده‌ايم» و توجه به این آیه به عنوان یک قانون و معیار در عالم هستی، به ما می‌فهماند که نوع بشر درگیر این سختی‌هاست. گاهی ما فکر می‌کنیم که عده‌ای وجود دارند که در زندگی‌شان هیچ رنج و سختی ندارند؛ اما هرگز اینطور نیست. این عالم، عالم رنج است. آن چیزی که ما از لذت‌ها می‌خواهیم، لذت خالص و بدون دردسر در عالم دیگری وجود دارد که با تلاش و تحمل سختی‌ها در این دنیا به دست می‌آید. راحتی و آرامش و آسایشی که در دنیای دیگر منتظر انسان است، سختی‌های این دنیا را زودگذر و قابل تحمل می‌کند. به تعبیر دیگر می‌توان گفت، هزینه رسیدن به آسایشی که در دنیای دیگر منتظر انسان است، سختی‌هایی است که در این دنیا تحمل می‌کنیم[۷].

گردنه‌ای خطرناک و راه عبور از آن

این سوره می‌فرماید:«فَلا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ» انسان از گردنه‌ای خطرناک نمی‌تواند عبور کند. این گردنه چیست و چگونه باید از آن بگذریم؟ سپس در آیه بعدی می‌فرماید: «وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ»، شما چه می‌دانید این گردنه خطرناک چیست. در تفاسیر، این گردنه به «هوای نفس» معنا شده است که گذر از آن، سخت و خطرناک است.

در آیه بعدی راه رهایی از آن را ذکر می‌کند: «فَکُّ رَقَبَةٍ»؛ رها کردن و آزاد کردن بنده. چرا که این کار، خرج کردن از جیب در راه خدا است که بسیار سخت است. دومین مورد: «أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ»، سیر کردن و اطعام گرسنه در روزی که گرسنه است و سپس  «یَتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ»؛ کشیدن دست نوازش بر سر یتیمی است که در نزدیک ما است. بنابراین این سوره هم گرفتاری اساسی انسان را می‌گوید هم راه رهایی از آن را[۸].

حضرت امام رضا (ع) وقتی در کنار سفره غذا می‌نشستند، ظرف خالی طلب می‌کردند؛ از بهترین غذاهای سفره در این ظرف می‌ریختند، این ظرف را پر از غذای سالم و استعمال نشده و سؤر نشده می‌کردند و دستور می‌دادند این غذاها را به مستمند بدهید. سپس این آیات را تلاوت می‌کردند ﴿فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ٭ وَ ما أَدْراكَ مَا الْعَقَبَةُ﴾[۹]. و می‌فرمودند: «عَلِمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّهُ لَيْسَ كُلُّ إِنْسَانٍ يَقْدِرُ عَلَی عِتْقِ رَقَبَةٍ فَجَعَلَ لَهُمُ السَّبِيلَ إِلَی الْجَنَّةِ». خداوند متعال می‌داند که هر انسانی قادر بر آزاد کردن برده نیست. پس بدین‌گونه راه را بر بهشت بر ایشان گشود[۱۰][۱۱].

منابع

ایکنا

ویکی شیعه

ارجاعات

فهرست سوره‌ها

سوره قبلی:

1.-

2.- سوره بعدی:

3.-

۱.الفاتحة ۲.البقرة ۳.آل عمران ۴.النساء ۵.المائدة ۶.الأنعام ۷.الأعراف ۸.الأنفال ۹.التوبة ۱۰.يونس ۱۱.هود ۱۲.يوسف ۱۳.الرعد ۱۴.ابراهيم ۱۵.الحجر ۱۶.النحل ۱۷.الإسراء ۱۸.الكهف ۱۹.مريم ۲۰.طه ۲۱.الأنبياء ۲۲.الحج ۲۳.المؤمنون ۲۴.النور ۲۵.الفرقان ۲۶.الشعراء ۲۷.النمل ۲۸.القصص ۲۹.العنكبوت ۳۰.الروم ۳۱.لقمان ۳۲.السجدة ۳۳.الأحزاب ۳۴.سبإ ۳۵.الفاطر ۳۶.يس ۳۷.الصافات ۳۸.ص ۳۹.الزمر ۴۰.غافر ۴۱.فصلت ۴۲.الشورى ۴۳.الزخرف ۴۴.الدخان ۴۵.الجاثية ۴۶.الأحقاف ۴۷.محمد ۴۸.الفتح ۴۹.الحجرات ۵۰.ق ۵۱.الذاريات ۵۲.الطور ۵۳.النجم ۵۴.القمر ۵۵.الرحمن ۵۶.الواقعة ۵۷.الحديد ۵۸.المجادلة ۵۹.الحشر ۶۰.الممتحنة ۶۱.الصف ۶۲.الجمعة ۶۳.المنافقون ۶۴.التغابن ۶۵.الطلاق ۶۶.التحريم ۶۷.الملك ۶۸.القلم ۶۹.الحاقة ۷۰.المعارج ۷۱.نوح ۷۲.الجن ۷۳.المزمل ۷۴.المدثر ۷۵.القيامة ۷۶.الانسان ۷۷.المرسلات ۷۸.النبإ ۷۹.النازعات ۸۰.عبس ۸۱.التكوير ۸۲.الإنفطار ۸۳.المطففين ۸۴.الإنشقاق ۸۵.البروج ۸۶.الطارق ۸۷.الأعلى ۸۸.الغاشية ۸۹.الفجر ۹۰.البلد ۹۱.الشمس ۹۲.الليل ۹۳.الضحى ۹۴.الشرح ۹۵.التين ۹۶.العلق ۹۷.القدر ۹۸.البينة ۹۹.الزلزلة ۱۰۰.العاديات ۱۰۱.القارعة ۱۰۲.التكاثر ۱۰۳.العصر ۱۰۴.الهمزة ۱۰۵.الفيل ۱۰۶.قريش ۱۰۷.الماعون ۱۰۸.الكوثر ۱۰۹.الكافرون ۱۱۰.النصر ۱۱۱.المسد ۱۱۲.الإخلاص ۱۱۳.الفلق ۱۱۴.الناس