سوره فتح

از قرآن پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۳۳ توسط Shojaei (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

سوره فتح؛ چهل و هشتمین سوره قرآن، سوره‌ای مدنی در جزء 26 و دارای 29 آیه. این سوره به ماجرای صلح حدیبیه اشاره کرده و آن را «فتح مبین» و مقدمه سایر پیروزی‌های پیامبر اکرم (ص) معرفی می‌کند.

معرفی سوره

سوره «فتح»، چهل و هشتمین سوره قرآن کریم است. این سوره با ۲۹ آیه در جزء ۲۶ قرآن کریم جای گرفته است. فتح که سوره‌ای مدنی است، در ترتیب نزول صد و دوازدهمین سوره‌ای است که بر پیامبر اسلام (ص) نازل شده است.

«‌فتح» نامیدن این سوره به دلیل آن است که در ابتدای سوره، از فتح مبین (پیروزی درخشان) سخن می‌گوید. فتحی که در جریان صلح حدیبیه، در سال ششم هجری اتفاق افتاد. این صلح، آتش بسی ۱۰ ساله است که میان پیامبر(ص) و مشرکان مکه بسته شد. این قرارداد، پیروزی‌های بزرگ دیگری را در پی داشت؛ مانند: فتح خیبر در سال هفتم هجری، فتح مکه در سال هشتم هجری و مسلمان شدن تعداد زیادی از مشرکان در این فاصله. این‌ها آن «فتح مبین» است که سوره به آن نام مشهور شده است[۱].

غرض و محتوای سوره

محتوای اصلی سوره فتح، پیام‌آور پیروزی مسلمانان و منتی است که خداوند بر رسولش و مومنان می‌گذارد و نیز ستایش آنان و وعده‌های زیبا به آنان در دنیا و آخرت داده شده و در این سوره مژده زیاد شدن مردم توحیدگرا و رسیدن به آرامش دل و جان به آنان و همچنین مژده دریافت پاداش ایمان، جهاد و اخلاص در آخرت و آمرزش اشتباهات مجاهدان راه خدا، هشدار به کافران و منافقان و ترسیم موقعیت والای پیامبر و هدف‌های وحی و رسالت مورد اشاره قرار گرفته شده است.

این سوره با مسئله بشارت پیروزی آشکار آغاز می‌شود و بر تحقق خواب پیامبر اسلام(ص) مبنی بر وارد شدن به مکه تأکید دارد. در بخش دیگری، از مقام پیامبر و هدف والای او سخن می‌گوید. در قسمت دیگری، از کارشکنی‌های منافقان و نمونه‌هایی از عذرهای بی‌اساس و عدم شرکت در میدان جنگ سخن می‌گوید و به تقاضاهای نابجای منافقان می‌پردازد. سپس گروه‌هایی که نیازی نیست در میدان جنگ حاضر باشند را معرفی می‌کند و بالاخره در بخشی نیز از ویژگی‌های پیروان مکتب پیامبر اسلام(ص) و صفات مخصوص آنها سخن می‌گوید[۲].

تفسیر سوره

تفسیر آیه 1

متن آیه: «إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُّبِينًا».

مفسرين در خصوص اینکه منظور از «فتح مبین» (پیروزی آشکار)، کدام واقعه است، نظريات متفاوتی داده‌اند كه عمده آن‌ها به شرح ذيل می‌باشد:

۱- مراد، فتحی است كه خداوند به واسطه صلح حديبيه نصيب مسلمانان نمود. اكثر مفسران قائل به اين نظريه می‌باشند، هم‌چون: ابوالفتوح رازی، فيض كاشانی، صاحب كتاب فی ظلال القرآن و هم‌چنين علامه طباطبايی. علامه در الميزان می‌فرمايند: «تمامی پيشرفت‌هايی كه اين سوره اشاره‌ای به آن‌ها دارد‌، از روزی شروع شده كه حضرت از مدينه به‌سوی مكه بيرون رفت و سرانجام مسافرتش به صلح حديبيه منتهی گرديد. مانند منت نهادن بر رسول خدا(ص) ومؤمنين؛ مدح مؤمنين و خشنوديش از بيعت ايشان؛ وعده جميلی كه به ايشان داده و مذمت عرب‌های متخلف كه رسول خدا خواست آنان را به سوی جنگ حركت دهد ولی حاضر نشدند؛ مذمت مشركين در اين‌كه سد راه رسول خدا صلی الله عليه وآله وسلم و همراهان ايشان شدند، همه اين‌ها اگر صريح نباشد، نزديك به صريح است».

۲- مراد از فتح مبين، فتح مكه است. شيخ طوسی در تبيان، زمخشری در كشاف ، فخر رازی در تفسيركبير و طبرسی در مجمع البيان ، اين قول را پسنديده‌اند.

۳- مراد از فتح مبين، فتح خيبر است.

۴- مراد از فتح مبين، برتری اسلام بر تمامی دشمنان از طريق قدرت منطق برتری دلايل معجزات آشكار می‌باشد.

۵- مراد از فتح مبين، گشودن تمام اسرار علوم بر پيامبر صلی الله عليه وآله وسلم است.

با دقت در اقوال فوق و بررسی محققانه در دلايل و روايات، قول اول بر ديگر اقوال ترجيح می‌يابد منظور از فتح مبين، پيروزی آشكار و چشم‌گيری است كه از رهگذر صلح حديبيه نصيب مؤمنان حقيقی می‌گردد[۳].

تفسیر آیه 2: مسأله عصمت رسول اکرم (ص)

متن آیه 2: «لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا».

برخی گفته‌اند در آیه، «لِیَغفِر» نبوده و «لَیَغفِر» بوده است که علامه طباطبایی این مسئله ادبی را رد می‌کند. ایشان نتیجه می‌گیرد که مفاهیم «ذنب» به‌معنی گناه و «مغفرت» به‌معنی بخشش که در دوره حاضر با این معنا استعمال می‌شوند، ولی معنای اصلی ذنب، گناه نیست؛ بلکه تبعه و نتیجه و دنباله یک کار است.

از منظر علامه غفر در اصل لغت به معنای پوشاندن و جبران کردن است. بنابراین این واژه همه جا به معنای بخشیدن نیست، بلکه امروزه به صورت غالب در این معانی استعمال می‌شود. لذا مراد این است که تلاش‌های نزدیک به ۲۰ ساله پیامبر و جنگ ها و صلح ها و ... که  با ذائقه برخی افراد سازگار نبوده و نخواهد بود، با این فتح مبین جبران می‌شود. بنابراین این آیه هیچ ارتباطی با عصمت پیامبر ندارد و پیامبر در هیچ مقطع و فصلی از زندگیشان مرتکب خطا و گناهی نشده‌اند و آیه نیز هیچ منافاتی با عصمت تامه آن حضرت ندارد[۴].

تفسیر آیه 4

متن آیه: «هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا».

ترجمه آیه: «اوست آن كس كه در دلهاى مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ايمانى بر ايمان خود بيفزايند و سپاهيان آسمان‌ها و زمين از آن خداست، و خدا همواره داناى سنجيده‌كار است».

مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان پیرامون این آیه بیان می‌دارد «ظاهرا مراد از سكينت، آرامش و سكون نفس و ثبات و اطمينان آن به عقایدى است كه به آن ايمان آورده و لذا علت نزول سكينت را اين دانسته كه: تا ايمانى جديد به ايمان سابق خود بيفزايند. همچنین ایشان در تعریف ایمان می‌فرماید: «ايـمان عبارت شد از علم به چيزى به التزام به مقتضاى آن، به طورى كه آثار آن عـلم در عمل هويدا شود و نيز از آنجايى كه علم و التزام هر دو از امورى است كه شدت و ضعف و زيادت و نقصان مى‌پذيرد، ايمان هم كه از آن دو تأليف شـده قابل زيادت و نقصان و شدت و ضعف است».

با تدبر در آیه چهارم سوره فتح می‌توان دریافت که در رابطه میان سکینه و ایمان؛ هم سکینه زاییده ایمان است و هم افزایش مراتب ایمان نیازمند آرامش درونی است و این آرامش اگر از عرصه فردی فراتر رفته و جامعه اسلامی خود را در حالت سکینه الهی ببیند، آنگاه بر درجات ایمان و معنویت جامعه اسلامی افزوده می‌شود، لذا «برای یک مجموعه‌ مسلمان، مجموعه‌ مؤمن مهم است که به خدا حسن ظن داشته باشد»[۵].

تفسیر آیه 29

آیه ۲۹ سوره فتح: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا».

ترجمه آیه: «محمد [ص‌] پيامبر خداست؛ و كسانى كه با اويند، بر كافران، سختگير [و] با همديگر مهربانند. آنان را در ركوع و سجود مى‌بينى. فضل و خشنودى خدا را خواستارند. علامت [مشخصّه‌] آنان بر اثر سجود در چهره‌هايشان است. اين صفت ايشان است در تورات، و مثَل آنها در انجيل چون كشته‌اى است كه جوانه خود برآورد و آن را مايه دهد تا ستبر شود و بر ساقه‌هاى خود بايستد و دهقانان را به شگفت آورد، تا از [انبوهى‌] آنان [خدا] كافران را به خشم دراندازد. خدا به كسانى از آنان كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌اند، آمرزش و پاداش بزرگى وعده داده‌است.»

درباره این آیه، حریز از امام صادق علیه‌السلام روایت کند که این قسمت از آیه «ذلِک مَثَلُهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ» درباره یهود و نصارى نازل شده، زیرا خداوند صفات محمد و اصحاب و یاران و نیز هجرت او را در تورات و انجیل و زبور بیان داشته بود. همچنین از رسول خدا صلى الله علیه و آله درباره این قسمت از آیه «وَعَدَاللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِیماً» سؤال کردند که درباره چه کسى نازل شده است. ایشان در پاسخ فرمودند: در روز قیامت لوایى از نور سفید برپا می‌گردد و منادى ندا کند که على سید و آقاى مؤمنین از جاى برخیزد و این لواء را در دست بگیرد. امیرالمؤمنین على از جا برمی‌خیزد و لواء را در دست گرفته در حالتى که در تحت لواء مزبور جمیع سابقین اولین از مهاجرین و انصار خواهند بود و به وسیله لوایى که در دست على است به سوى جنت و بهشت راهنمایى خواهند گردید.

گفتنی است این آیه، بیشترین استناد را در بیانات مقام معظم رهبری، در سال 1401 شمسی داشته است[۶].

منابع

ایکنا

ارجاعات

فهرست سوره‌ها

سوره قبلی:

1.-

2.- سوره بعدی:

3.-

۱.الفاتحة ۲.البقرة ۳.آل عمران ۴.النساء ۵.المائدة ۶.الأنعام ۷.الأعراف ۸.الأنفال ۹.التوبة ۱۰.يونس ۱۱.هود ۱۲.يوسف ۱۳.الرعد ۱۴.ابراهيم ۱۵.الحجر ۱۶.النحل ۱۷.الإسراء ۱۸.الكهف ۱۹.مريم ۲۰.طه ۲۱.الأنبياء ۲۲.الحج ۲۳.المؤمنون ۲۴.النور ۲۵.الفرقان ۲۶.الشعراء ۲۷.النمل ۲۸.القصص ۲۹.العنكبوت ۳۰.الروم ۳۱.لقمان ۳۲.السجدة ۳۳.الأحزاب ۳۴.سبإ ۳۵.الفاطر ۳۶.يس ۳۷.الصافات ۳۸.ص ۳۹.الزمر ۴۰.غافر ۴۱.فصلت ۴۲.الشورى ۴۳.الزخرف ۴۴.الدخان ۴۵.الجاثية ۴۶.الأحقاف ۴۷.محمد ۴۸.الفتح ۴۹.الحجرات ۵۰.ق ۵۱.الذاريات ۵۲.الطور ۵۳.النجم ۵۴.القمر ۵۵.الرحمن ۵۶.الواقعة ۵۷.الحديد ۵۸.المجادلة ۵۹.الحشر ۶۰.الممتحنة ۶۱.الصف ۶۲.الجمعة ۶۳.المنافقون ۶۴.التغابن ۶۵.الطلاق ۶۶.التحريم ۶۷.الملك ۶۸.القلم ۶۹.الحاقة ۷۰.المعارج ۷۱.نوح ۷۲.الجن ۷۳.المزمل ۷۴.المدثر ۷۵.القيامة ۷۶.الانسان ۷۷.المرسلات ۷۸.النبإ ۷۹.النازعات ۸۰.عبس ۸۱.التكوير ۸۲.الإنفطار ۸۳.المطففين ۸۴.الإنشقاق ۸۵.البروج ۸۶.الطارق ۸۷.الأعلى ۸۸.الغاشية ۸۹.الفجر ۹۰.البلد ۹۱.الشمس ۹۲.الليل ۹۳.الضحى ۹۴.الشرح ۹۵.التين ۹۶.العلق ۹۷.القدر ۹۸.البينة ۹۹.الزلزلة ۱۰۰.العاديات ۱۰۱.القارعة ۱۰۲.التكاثر ۱۰۳.العصر ۱۰۴.الهمزة ۱۰۵.الفيل ۱۰۶.قريش ۱۰۷.الماعون ۱۰۸.الكوثر ۱۰۹.الكافرون ۱۱۰.النصر ۱۱۱.المسد ۱۱۲.الإخلاص ۱۱۳.الفلق ۱۱۴.الناس