سوره حدید: تفاوت میان نسخه‌ها

از قرآن پدیا
جز (جایگزینی متن - '<!--googleoff: index-->' به '')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۶۷: خط ۶۷:
}}
}}
[[رده:معرفی سوره ها]]
[[رده:معرفی سوره ها]]
[[رده:سوره های جزء بیست و هفتم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۰۷

Title5d.jpg

سوره حَدید؛ پنجاه و هفتمین سوره و از سوره‌های مدنی است که در جزء ۲۷ قرآن جای دارد. نامگذاری این سوره به مناسبت یادکرد حدید (آهن) در آیه ۲۵ است.

معرفی سوره

سوره حدید ۲۹ آیه دارد در مدینه نازل شده لذا جزء سوره‌های مدنی است و از نظر تقسیمات جزء سور مسبحات است و این سوره با تسبیح خدا آغاز شده است. بنا بر مشهور هفت سوره قرآن ازجمله اسراء، حدید، حشر، صف، جمعه، تغابن و اعلی جزء سوره‌های مسبحات هستند چون با تسبیح خدا آغاز شده‌اند.[۱]

محتوای سوره

سوره حدید از نظر محتوا شامل معارف عقلی و مباحث اخلاقی است در این سوره بحث مفصلی راجع‌به توحید و صفات الهی مطرح شده است کمااینکه ۲۰ صفت از صفات الهی در این سوره ذکر شده است و علاوه‌بر این در این سوره از عظمت قرآن، نبوت و رسالت و همچنین در رابطه با انفاق، عدالت اجتماعی، جهاد در راه خدا، پرهیز از رهبانیت سخن به میان آمده است. نام سوره حدید از آیه ۲۵ این سوره گرفته شده است، این سوره از نظر نزول نود و چهارمین سوره قرآن و از نظر ترتیب کتابت پنجاه‌و هفتمین سوره است.در این سوره در رابطه با علوم قرآنی بحث شده است، گفت: امام سجاد(ع) در حدیثی فرموده است: «خدای متعال می‎دانست که در آخرالزمان گروهی از انسان‌ها می‎آیند که ژرف‌اندیش هستند لذا سوره توحید و آیاتی از سوره حدید را نازل کرد» پس این سوره سوره تفکر است و می‎طلبد متفکران، عاقلان، اندیشمندان و دانشمندان در این سوره تامل، تفکر و تدبر کنند کمااینکه هرچه درباره توحید می‎خواهید بدانید در سوره حدید وجود دارد. سوره حدید سوره خداشناسی است که صفات الهی در این سوره بیان شده است، ادامه داد: سوره حدید دو خاصیت مهم دارد تفسیر این سوره در درون انسان قوت، شجاعت و شهامت ایجاد می‎کند و خواندن این سوره انسان را از عذاب الهی در روز قیامت در امان نگه می‎دارد و از مشکلات و گرفتاری‎ها در دنیا ایمن هستند. در آیه اول سوره حدید با این مضمون «سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ» تسبیح خدای متعال مطرح شده و فرموده است: «آنچه در آسمان‌ها و زمين است‏خدا را به پاكى می‎‏ستايند و اوست ارجمند حكيم» که این می‎رساند تسبیح مال خداست، خدا منزه و پاک از هر عیب و نقصی است و نه تنها انسان بلکه آنچه در اسمان و زمین است چه جاندار و چه غیر جاندار چه ذی‎شعور و چه بدون شعور  تسبیح خدای متعال را می‎کنند.[۱]

ویژگی دنیا طلبان

خداوند در این آیه می فرماید:« عْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ ..که زندگی دنیا جز بازی و غفلت، زینت، فخر فروشی به یکدیگر و سبقت گرفتن بر یکدیگر در جمع آوری مال و افزودن فرزندان نیست..» این خصلت‌ها ویژگی زندگی انسان‌های دنیا محور است، شیخ بهایی در رابطه با این آیه می‌گوید این ویژگی‌ها بر دوره‌های زندگی انسان (کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و پیری) تطبیق می‌شود.لعب به معنای بازی بر دوران کودکی انسان صدق می‌کند، البته این جا منظور از لعب آن دسته از بازی‌های دوران کودکی که زمینه رشد انسان‌ها را فراهم می‌کند نیست، چرا که بی‌شک بازی برای کودکان یکی از عوامل تقویت استعدادها است. لهو به معنای غفلت هم بر دوران نوجوانی صدق می‌کند و افرادی که دنیا و مادیات محور زندگی آنان است، دوران نوجوانی شان در غفلت و با بیهودگی می‌گذرد در حالی که از همین فرصت می‌توان برای تعالی استفاده کرد. در دوران جوانی نیز زینت و خودنمایی برای افراد و انسان‌های فاصله گرفته از معنویات حائز اهمیت می‌شود و واژه زینت بر این این دوره از زندگی انسان‌ها صدق می‌کند.

در میانسانی که اندکی زندگی انسان سامان گرفته است نیز تفاخر بین انسان‌ها مشاهده می‌شود، همان طور که آیه اشاره دارد وقت انسان‌ها به « وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ » می‌گذرد و در پیری نیز که گرایش انسان به دنیا بیشتر می‌شود « وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ » بر انسان صدق می‌کند. در آیه ۲۳ این سوره مبارکه نیز آمده است« لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ....که برای آنچه از دست داده‌اید تأسف نخورید و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید و خداوند هیچ متکبر فخرفروشی را دوست ندارد» آیه ۲۳ سوره مبارکه حدید در حقیقت زهد را تعریف می‌کند چرا که انسان‌های زاهد وقتی چیزی از دنیا را از دست می‌دهند دچار افسردگی و ناراحتی نمی‌شوند .از جنبه دیگر کسی که اهل زهد است، وقتی چیزی از مادیات دنیا نصیب او می‌شود دچار سرمستی‌ها، غرور و شادمانی‌های کاذب نمی‌شود و همواره در مسیر اعتدال حرکت می‌کند.[۲]

استوا بر عرش

آیه چهارم سوره مبارکه حدید با این مضمون «هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَمَا يَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا يَنزِلُ مِنَ السَّمَاء وَمَا يَعْرُجُ فِيهَا وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ» پنج قسمت دارد که به پنج موضوع خداشناسی و ارتباط انسان با خدا اشاره دارد. شش آیه اول سوره مبارکه حدید راجع به صفات الهی و توحید است این در حالی‌است که در این آیات ۲۰ صفت از صفات خداوند متعال آمده است.مطلب اول آیه چهارم سوره مبارکه حدید راجع به آفرینش انسان‌ها و زمین در شش روز است این در حالی‌است که مقصود از آفرینش آسمان‌ها و زمین در شش روز یعنی شش روزگار و شش دوره بدین معنا که از دوره‌ای که زمین توده‌ای از گاز بوده است سپس به زمین تبدیل شده و پس‌از آن آمادگی برای سکونت در آن به‌وجود آمده است و خداوند از این دوره‌ها تعبیر به روز کرده است.در بیان معنای «ثم استوی علی العرش» باید دانست که معنای اصطلاح و معنای استوی و عرش در لغت و در زبان عرب به چه معناست.

معنای اول استوی یعنی استقرار و قرار گرفتن چیزی بر روی چیز دیگر این در حالی‌است که معنای دوم این واژه به‌معنای استیلا و احاطه و تسلط بر امور است، که این معنا در مواردی به‌کار می‌رود که زمامداری بر تخت دولتش تکیه بزنند و بر آن حکومت داشته باشد.کلمه عرش در لغت یعنی چیزی‌که مسقف باشد یا سقف داشته باشد، البته گاهی به خود سقف هم عرش گفته می‌شود و گاهی عرش به‌معنای تخت است این در حالی‌است که معنای سومی این لغت داربست است مثلاً داربستی که برای نگه‌داشتن درختان مانند انگور به‌کار می‌رود. عده‌ای از مفسران در تفسیر آیه چهارم سوره مبارکه حدید می‌گویند که جمله «ثم استوی علی العرش» کنایه از استیلا و احاطه خداوند بر تمام جهان است این در حالی‌است که این جمله با خواندن جملات قبل و بعد از آن روشن می‌شود.شاهد ما این است که در برخی آیات ثم استوی علی العرش، به‌معنای احاطه بر هستی پیدا کردن خداوند است.

با توجه به آیات مسئله استیلای خداوند بر عرش دو نتیجه مهم دارد، نتیجه اول استیلای خداوند بر عرش تبدیل امور و تنظیم جهان هستی است بدین معنا که وقتی خداوند حاکمیت مطلق دارد تنظیم کننده جهان هستی است و امور را تدبیر می‌کند. وی در خصوص نتیجه دوم استیلای خداوند بر عرش، نتیجه دوم استیلای خداوند بر عرش، علم و آگاهی خدا بر امور و حوادث جهان است. در برخی روایات عرش را به علم معنا کرده‌اند، اضافه کرد: وقتی خداوند استیلا پیدا کند آنچه را در زمین نفوذ پیدا می‌کند می‌داند مانند آنچه در زمین مانند گنج‌ها، انواع حشرات، ریشه گیاهان و اجساد مردگان است می‌داند.خداوند شمارش قطرات باران را می‌داندو از آنچه در آسمان‌ها نازل می‌شود خبر دارد خداوند از آنچه که از زمین به آسمان صعود می‌کند خبر دارد خداوند از عروج ارواح بندگان، اعمال بندگان و انواع دعاها به‌سمت آسمان خبر دارد که این‌ها نشان دهنده  علم خداوند است.[۳]

عدالت هدف رسالت

همه پيامبران الهی كه از طرف خدای متعال در ميان بشر مبعوث شده ‏اند، برای دو هدف اساسی بوده است؛ يكی از اين دو هدف، برقراری ارتباط صحيح ميان بنده و خالق خودش ميان بنده و خدا است، و به تعبير ديگر منع بشر از پرستش هر موجودی غير از خالق خودش كه در كلمه طيبه «لا اله‏ الا الله» خلاصه می‏شود. هدف دومی كه برای بعثت پيامبران عظام از طرف‏ خداوند متعال هست، برقراری روابط حسنه و صالحه ميان افراد بشر، بعضی‏ با بعضی ديگر بر اساس عدالت و صلح و صفا و تعاون و احسان و عاطفه و خدمت به يكديگر است. در قرآن‌كريم ضمن اينكه به همه اين معانی اشاره يا تصريح شده، دو معنی‏ و دو مفهوم مشخص ذكر شده كه می‏رساند هدف اصلی، اين دو امر است، يعنی‏ همه تعليمات پيامبران مقدمه‌ای است برای اين دو امر آن دو امر عبارت‏ است از شناختن خدا و نزديك شدن به او و ديگر برقراری عدل و قسط در جامعه بشری.

قرآن كريم راجع به هدف اول درباره خاتم الانبياء می‏فرمايد: «يا ايها النبی انا ارسلناك شاهدا و مبشرا و نذيرا و داعيا الی الله‏ باذنه و سراجا منيرا » (احزاب/۴۵و۴۶ )، ای پيامبر! ما ترا گواه (گواه امت) و نويد دهنده و اعلام خطر كننده‏ و دعوت‌كننده به سوی خدا به اذن و رخصت خود او و چراغی نورده‏ فرستاديم. در ميان همه جنبه‌هايی كه در اين آيه آمده است، پيداست كه دعوت‏ به سوی خدا تنها چيزی است كه می‏تواند هدف اصلی به شمار آيد. از طرف ديگر درباره همه پيغمبران می‏گويد: «لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم‏ الناس بالقسط» (حديد/۲۵)، ما پيامبران خويش را با دلايل روشن فرستاديم و با آنها كتاب و معيار فرود آورديم تا مردم عدل و قسط را به پا دارند. اين آيه صريحآ به پاداشتن عدل و قسط را هدف رسالت و بعثت پيامبران‏ معرفی كرده است. ببينيد قرآن با چه صراحتی عنايت انبياء و بلكه‏ مأموريت و رسالت انبيا برای برقراری عدل در ميان بشر را بيان می‏كند. در اين آيه می‏فرمايد ما فرستادگان خودمان را با دلائل روشن فرستاديم و همراه آنها كتاب و دستور و نوشته فرستاديم «ليقوم الناس بالقسط »، برای اينكه همه‏ افراد بشر به عدالت رفتار كنند و اصل عدالت در ميان افراد بشر بر قرار گردد. بنابراين مسأله برقراری عدالت آن هم با مقياس بشريت، هدف اصلی و عمومی همه انبيا بوده است، يعنی انبيا كه آمده‏اند يك كار، يك‏ وظيفه، يك مأموريت و يك رسالتی كه داشته‏اند به نص قرآن مجيد عدالت بوده است بنابراين از قرآن اين مطلب استفاده می‌شود كه هدف اساسی‏ انبياء دو چيز است؛ توحيد و بر قراری عدالت. اولی مربوط است به‏ ارتباط انسان با خدا و دومی مربوط است به ارتباط انسان‌ها با يكديگر. دعوت به خدا و شناختن او و نزديك شدن به او يعنی دعوت به توحيد نظری و توحيد عملی فردی، اما اقامه عدل و قسط در جامعه يعنی‏ برقرار ساختن توحيد عملی اجتماعی.[۴]

فضایل سوره

سوره حدید آثار و خواص فراوانی دارد، ادامه داد: ابى بن كعب از پیامبر اکرم(ص) روايت كرده كه فرمودند هر كس سوره «حديد» را بخواند نوشته می‎شود از كسانى‌كه ايمان به خدا و پيامبران او آورده‌اند.عرباض بن ساريه گويد كه پيامبر اکرم(ص) قبل از آن كه بخوابد «مسبّحات» را می‌خواند و می‎فرمود در آنها آيه‌اى هست كه از هزار آيه افضل است. و عمر بن شمر از جابر بن يزيد جعفى از امام باقر(ع) روايت كرده كه فرمود: كسى‌كه تمام مسبحات را پيش‌از خوابيدن بخواند، نميرد تا اين‌كه درک كند حضرت قائم(ع) را و اگر بميرد در جوار حضرت رسول خدا  خواهد بود، همچنین حسين بن ابى العلاء از امام صادق(ع) روايت كرده كه فرمود هر كس كه سوره «حديد» و «مجادله» را در نماز واجب بخواند و آن‌را ادامه دهد خداوند ابدا او را عذاب نكند تا بميرد و در خودش و خاندانش ابدا بدى نبيند و هيچ بيمارى به بدنش نرسد.[۵]

منابع

خبرگزاری ایکنا

ارجاعات

فهرست سوره‌ها

سوره قبلی:

1.-

2.- سوره بعدی:

3.-

۱.الفاتحة ۲.البقرة ۳.آل عمران ۴.النساء ۵.المائدة ۶.الأنعام ۷.الأعراف ۸.الأنفال ۹.التوبة ۱۰.يونس ۱۱.هود ۱۲.يوسف ۱۳.الرعد ۱۴.ابراهيم ۱۵.الحجر ۱۶.النحل ۱۷.الإسراء ۱۸.الكهف ۱۹.مريم ۲۰.طه ۲۱.الأنبياء ۲۲.الحج ۲۳.المؤمنون ۲۴.النور ۲۵.الفرقان ۲۶.الشعراء ۲۷.النمل ۲۸.القصص ۲۹.العنكبوت ۳۰.الروم ۳۱.لقمان ۳۲.السجدة ۳۳.الأحزاب ۳۴.سبإ ۳۵.الفاطر ۳۶.يس ۳۷.الصافات ۳۸.ص ۳۹.الزمر ۴۰.غافر ۴۱.فصلت ۴۲.الشورى ۴۳.الزخرف ۴۴.الدخان ۴۵.الجاثية ۴۶.الأحقاف ۴۷.محمد ۴۸.الفتح ۴۹.الحجرات ۵۰.ق ۵۱.الذاريات ۵۲.الطور ۵۳.النجم ۵۴.القمر ۵۵.الرحمن ۵۶.الواقعة ۵۷.الحديد ۵۸.المجادلة ۵۹.الحشر ۶۰.الممتحنة ۶۱.الصف ۶۲.الجمعة ۶۳.المنافقون ۶۴.التغابن ۶۵.الطلاق ۶۶.التحريم ۶۷.الملك ۶۸.القلم ۶۹.الحاقة ۷۰.المعارج ۷۱.نوح ۷۲.الجن ۷۳.المزمل ۷۴.المدثر ۷۵.القيامة ۷۶.الانسان ۷۷.المرسلات ۷۸.النبإ ۷۹.النازعات ۸۰.عبس ۸۱.التكوير ۸۲.الإنفطار ۸۳.المطففين ۸۴.الإنشقاق ۸۵.البروج ۸۶.الطارق ۸۷.الأعلى ۸۸.الغاشية ۸۹.الفجر ۹۰.البلد ۹۱.الشمس ۹۲.الليل ۹۳.الضحى ۹۴.الشرح ۹۵.التين ۹۶.العلق ۹۷.القدر ۹۸.البينة ۹۹.الزلزلة ۱۰۰.العاديات ۱۰۱.القارعة ۱۰۲.التكاثر ۱۰۳.العصر ۱۰۴.الهمزة ۱۰۵.الفيل ۱۰۶.قريش ۱۰۷.الماعون ۱۰۸.الكوثر ۱۰۹.الكافرون ۱۱۰.النصر ۱۱۱.المسد ۱۱۲.الإخلاص ۱۱۳.الفلق ۱۱۴.الناس