سوره بقره: تفاوت میان نسخهها
Parsaeiyan (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
<div style="text-align: center;"> | <div style="text-align: center;"> | ||
<div id="source-digit" style="background: #f5faff; font-size:95%;"> | <div id="source-digit" style="background: #f5faff; font-size:95%;"> | ||
<div style="text-align: center;"> '''[[سوره بقره(متن و ترجمه)|برای مشاهده متن سوره اینجا کلیک کنید.]]''' | <div style="text-align: center;"> '''[[سوره بقره(متن و ترجمه)|برای مشاهده متن سوره اینجا کلیک کنید.]]''' | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
{{الگو:فهرست معرفی سوره | {{الگو:فهرست معرفی سوره | ||
|سوره=2.[[سوره بقره| | |سوره=2.[[سوره بقره|بقره]] | ||
|قبلی=1.[[سوره حمد|حمد]] | |قبلی=1.[[سوره حمد|حمد]] | ||
|بعدی=3.[[سوره آل عمران|آل عمران]] | |بعدی=3.[[سوره آل عمران|آل عمران]] | ||
}} | }} | ||
[[رده:معرفی سوره ها]] | [[رده:معرفی سوره ها]] | ||
[[رده:سوره های جزء اول]] | |||
[[رده:سوره های جزء دوم]] | |||
[[رده:سوره های جزء سوم]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۵۸
سوره بقره؛ بزرگترین سوره قرآن، دومین سوره و از سورههای مدنی قرآن است که در جزءهای اول، دوم و سوم قرار گرفته است. نامگذاری این سوره به نام «بقره» به دلیل وجود داستان گاو بنیاسرائیل در آن است.
معرفی سوره
سوره بقره جزو سورههای مدنی و در ترتیب نزول، هشتاد و هفتمین سورهای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف، دومین سوره است و در جزءهای اول، دوم و سوم قرآن جای دارد. سوره بقره بعد از سوره مطففین و قبل از سوره آل عمران، به عنوان اولین سورهای دانسته شده که در مدینه بر پیامبر نازل شد.نام سوره بقره (گاو ماده) از داستان گاو بنیاسرائیل (در آیات ۶۷ تا ۷۳) گرفته شده که قرآن در این داستان به «بهانههای بنیاسرائیل» پرداخته است. فُسْطاط القرآن، سَنام القرآن، سید القرآن و زهرا نامهای دیگر سوره بقره هستند. سوره بقره و سوره آل عمران را با هم، زَهراوان نامیدهاند. همچنین در روایتی، امام علی(ع) از دو سوره بقره و سوره آلعمران به عنوان جمال القرآن یاد کرده است.[۱][۲]
محتوای سوره
سوره بقره را به لحاظ موضوعات مورد بحث، سوره جامعی دانستهاند که هم از اصول عقاید سخن گفته و هم احکام مسائل عبادى، اجتماعى، سياسى و اقتصادى را مطرح کرده است. لذا برخی آیات مشهور و نامدار در این سوره بیان شده است که عبارت است از: آیه انفاق، تحدی، عدم اکراه دین، نسخ، سحر و...تفسیر نمونه مطالب سوره بقره را به صورت زیر خلاصه کرده است:
- توحيد و شناسايى خدا؛
- معاد و زندگى پس از مرگ؛
- اعجاز قرآن و اهميت آن؛
- يهود و منافقان و اقدامات آنها در برابر اسلام؛
- تاريخ پيامبران، بهویژه حضرت ابراهيم(ع) و حضرت موسى (ع)؛
- احکام نماز؛
- احکام روزه؛
- جهاد در راه خدا؛
- حج و تغيير قبله؛
- ازدواج و طلاق؛
- احكام تجارت و دِين؛
- احكام ربا؛
- انفاق در راه خدا؛
- قصاص؛
- گوشتهاى حرام؛
- قمار؛
- شراب؛
- احكام وصيت[۳]
پیروزی حق بر باطل
آیه ۲۵۷ سوره «بقره» «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ» «خداوند سرور كسانى است كه ايمان آوردهاند. آنان را از تاريكيها به سوى روشنايى به در مىبرد. ولى كسانى كه كفر ورزيدهاند، سرورانشان [همان عصيانگران=] طاغوتند، كه آنان را از روشنايى به سوى تاريكیها به در مىبرند. آنان اهل آتشند كه خود، در آن جاودانند.»
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان درباره این آیه بیان میدارد «اينگونه امورى كه خدا از آنها خبر داده كه بندگان هنگام اطاعت و معصيت آنها را ايجاد مىكنند، امورى حقيقى و واقعى هستند، مثلاً اگر مىفرمايد كه بنده مطيع را از ظلمت به سوى نور و گناهكار را از نور به سوى ظلمت میبريم، نخواسته است مجازگویى كند، الا اينكه اين نور و ظلمت چيزى جاى از اطاعت و معصيت نيست، بلكه همواره با آنهاست و در باطن اعمال ما قرار دارد.پس دو جمله مورد بحث يعنى جمله (يخرجهم من الظلمات الى النور) و جمله (يخرجونهم من النور الى الظلمات) كنايه از هدايت و ضلالت مىباشند و گرنه لازم مىآيد كه هر مؤمن و كافرى، هم در نور باشد و هم در ظلمت. مؤمن قبل از آنكه به فضاى نور برسد در ظلمت باشد و كافر قبل از رسيدن به فضاى ظلمانى كفر، در نور باشد و قبل از رسيدن به اين دو فضا، يعنى دوران كودكى، هم در نور باشد و هم در ظلمت و وقتى به حد تكليف مىرسد اگر ايمان بياورد به سوى نور در آيد و اگر كافر شود به سوى ظلمت در آيد و معلوم است كه چنين سخنى صحيح نيست.
ليكن ممكن است اين گفتار را تصحيح كرد و چنين گفت كه انسان از همان آغاز خلقت داراى نورى فطرى است كه نورى است اجمالى، اگر مراقب او باشند ترقى مىكند و تفصيل مىپذيرد، چون در همان اوان خلقت نسبت به معارف حقه و اعمال صالح به تفصيل نور ندارد، بلكه در ظلمت است، چون تفصيل اين معارف براى او روشن نشده، پس نور و ظلمت به اين معنا با هم جمع مىشوند و اشكالى هم ندارد، مؤمن فطرى كه داراى نور فطرى و ظلمت دينى است وقتى در هنگام بلوغ ايمان مىآورد، به تدريج از ظلمت دينى به سوى نورمعارف و اطاعتهاى تفصيلى خارج مىشود و اگر كافر شود از نور فطريش به سوى ظلمت تفصيلى كفر و معصيت بيرون مىشود و اگر در آيه شريفه كلمه نور را مفرد و كلمه ظلمت را جمع آورده، اشاره به اين است كه حق هميشه يكى است و در آن اختلاف نيست، همچنان كه باطل متشتت و مختلف است و هيچ وقت وحدت ندارد.» تفسیر نمونه چنین آورده است که «این آیه وضع مؤمنان و كافران را از نظر راهنما و رهبر مشخص مىكند و مىفرمايد: خداوند ولى و سرپرست كسانى است كه ايمان آوردهاند و در پرتو اين ولايت و رهبرى آنها را از ظلمتها به سوى نور خارج مىسازد. البته مؤمنان در مسير هدايت و قرب الى الله، به شدت محتاج راهنماییهاى الهى در هر مرحله و نيازمند هدايتهاى او در هر قدم و در هر كار و برنامه هستند.
تشبيه ايمان و كفر به نور و ظلمت رساترين تشبيهى است كه در اين مورد به نظر مىرسد. نور منبع حيات و همه بركات و آثار حياتى و سرچشمه رشد و نمو و تكامل و جنبش و تحرک است؛ نور آرامبخش و مطمئنكننده و آگاهكننده و نشاندهنده است در حالى كه ظلمت رمز سكوت و مرگ، خواب و نادانى، ضلالت و وحشت مىباشد و به تبع آن ايمان و كفر نيز چنين هستند.
در اين آيه و آيات مشابه آن در قرآن مجيد ظلمت به صيغه جمع آورده شده (ظلمات) و نور به صيغه مفرد و اين اشاره به آن است كه در راه حق هيچگونه پراكندگى و دوگانگى وجود ندارد بلكه سراسر وحدت و يگانگى است. مسير حق مانند خط مستقيمى است كه ميان دو نقطه كشيده میشود كه هميشه يكى است و تعدد در آن ممكن نيست اما باطل و كفر مركز انواع اختلافها و پراكندگيها است حتى اهل باطل در باطل خود هماهنگ نيستند و وحدت هدف ندارند؛ درست مانند خطوط انحرافى است كه در ميان دو نقطه كشيده مىشود كه تعداد آن در دو طرف خط مستقيم بىشمار و نامحدود است. همچنین اين احتمال را نيز بعضى دادهاند كه صفوف باطل نسبت به اهل حق زيادتر است. ناگفته پيداست كه خداوند نه به اجبار مؤمنان را از ظلمات به نور خارج مىكند و نه كفار را به اجبار از فطرت توحيدى بيرون مىبرد بلكه اعمال آنهاست كه ايجاب چنين سرنوشتى را از سوى پروردگار مىكند.»[۴]
ویژگی زمامداران در قرآن
سران بنىاسرائيل چون دريافتند كه طالوت فرمانرواى آنها شده است، اعتراض كردند كه اولًا ما خود براى فرمانروايى از طالوت سزاوارتريم، و ثانياً او مال فراوانى ندارد. سران بنىاسرائيل دليلى بر شايستگى خود نياوردند، زيرا دليل آن روشن بود و آن چيزى جز اين نبود كه آنان از تبارى بودند كه پادشاهان بنىاسرائيل از ميان آنان برگزيده مىشدند، و طالوت از آن دودمان نبود.در روايتى كه از امام باقر (ع) نقل شده آمده است كه: نبوت به خاندان «لاوى» و سلطنت به خاندان «يوسف» (ع) اختصاص داشت، و طالوت از تبار «ابْنيامين» برادرِ پدر و مادرى يوسف (ع) بود. تفسير قمى، سران بنىاسرائيل با اينكه پيامبرشان حضرت اشموئيل تصريح كرده بود كه طالوت برگزيده خداست، اعتراض كردند، زيرا آنان بر اين باور بودند كه خداوند پس از آنكه چيزى را مقرر كرد ديگر نمىتواند آن را دگرگون سازد، و چون خود مقرر كرده است كه فرمانروايى در دودمان يوسف باشد، از غير آن دودمان كسى را برنخواهد گزيد. قرآن اين عقيده را از قول آنان چنين حكايت مىكند: «و قالت اليهود يد اللّه مغلولة غلت أيديهم» و يهوديان گفتند: دست خدا بسته است. دستهاى خودشان بسته باد(مائده، ۶۴). به همين جهت سران بنىاسرائيل در صحت سخن پيامبرشان ترديد كردند و از او نشانهاى بر درستى سخنش درخواست کردند و آن پيامبر آمدن «تابوت» را كه در آيه بعد آمده است نشانه درستى سخن خود دانست.«و اللّه يؤتى ملكه من يشاء» این جمله بيانگر اين نكته است كه بخششهاى الهى را چيزى جز اراده او رقم نمىزند؛ از اين رو به هر كه بخواهد عطا مىكند و از هر كه بخواهد باز مىستاند. با اين حال، آنچه مىكند، خالى از حكمت و مصلحت نيست، لذا در بيان علت گزينش طالوت براى فرمانروايى، به حكمت آن تصريح كرده كه او هم از دانش برخوردار است و هم فردى نيرومند است، و اين دو در اداره امور و فرمانروايى كافى است.همچنين در پايان آيه پس از آنكه خود را به «واسع» وصف كرد، وصف «عليم» را نيز به دنبال آن آورد تا به اين نكته اشاره كند كه هر چه مىكند و هر چه مىبخشد، از روى علم و آگاهى است و به كسانى كه درخور بخششاند آگاه است. پس نبايد تصور شود كه چون هستى و شؤون آن از آنِ خداست، هر كارى كه بخواهد هرچند گزاف و از مصلحت و حكمت تهى باشد انجام مىدهد، اين سخنى است كه دليل عقلى و نقلى آن را مردود مىشمرد.[۵]
انفاق در دین
در آیه «الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ لَا یُتْبِعُونَ مَا أَنفَقُوا مَنًّا وَلَا أَذًى لَّهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ؛ آنان كه دارايی خود را در راه خدا بخشش میكنند و در پی آنچه بخشیدهاند، به رخ کشيدن و آزردنی نمیآورند، پاداش خود را نزد پروردگار خود دارا هستند، نه ترسی بر آنان خواهد بود و نه هيچ اندوهگين میشوند». در اینجا میبینیم خداوند تأکید فرموده که آنچه انفاق میکنید، اگر به عنوان فرمانی از سوی خدا است، باید بدون منت و آزار باشد، در یک تعبیر وسیعتر رویکرد شما به فرمانهای الهی و دین که مجموعهای از سوی خداست، باید دلخواهانه باشد و اگر اکراهی در انجام آنها داشته باشید، خلاف فلسفه این فرمانها خواهد بود؛ یعنی بر خلاف تمایل به فیضان حیات از سوی خدا و استمرار آن بر جهان عمل کردهاید. چنانکه ملاحظه میشود بحث انفاق در این فراز که در مقابل تنگچشمی و ربا خواری به آن پرداخته شده، بازگشتی و اشارهای دارد به نخستین آیات این سوره در فراز نخست که دیدیم در کنار ایمان به غیب و اقامه نماز بهعنوان یکی از ارکان ایمان از آن سخن به میان آمده است، چنانکه آدمی وادار به تسلیم در برابر این دیدگاه میشود که از نظر دین، انفاق یکی از بزرگترین رویکردها و فرمانهای الهی برای جامعه انسانی است و خداوند پیرامون آن سفارشات بسیاری کرده و پاداشها و شیوههای بسیاری را وعده داده است. بخشی از پیامها و اهدافی را که این سوره بر اساس فرازهای دوازدهگانه، دنبال میکند، میتوان در این موارد خلاصه کرد: «شناساندن آیین جدید به جهانیان به مثابه یک دین الهی که در راستای تکامل ادیان الهی پیشین برای بشر فرود آمده است»، «اثبات و سپس تثبیت راستینبودن و حقیقتداشتن نزول وحی بر محمد(ص) و صحت رسالت او به سوی بشر»، «جذب پیروان برای این آیین از میان تمامی آحاد جامعه، بهویژه ادیان توحیدی که آیین جدید در دنباله آنها فرود آمده است؛ مانند یهودیت و مسیحیت، با تبیین نشانههای صحت و درستی آن که در کتب آنها آمده است و سایر ادیان توحیدی در شبه جزیره، مانند صابئان و آیین زرتشت»، «استحکام و قوتبخشیدن به ایمان و باور کسانی که به آئین جدید میگروند»، «آوردن احکام و فرمانهای جدید از سوی خداوند و فروخواندن آنها بر جامعه جهت اصلاح روش زندگی گرویدگان».[۶]
رویکرد همدلانه آیات سوره بقره
آيه ۱۸۳ سوره بقره تا آيه ۱۸۷ اين سوره «یَا أَیُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَیْكُمُ الصِّیَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴿۱۸۳﴾ أَیَّامًا مَّعْدُودَاتٍ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِينَ یُطِيقُونَهُ فِدْیَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَیْرًا فَهُوَ خَیْرٌ لَّهُ وَأَن تَصُومُواْ خَیْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۱۸۴﴾ شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِیَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْیُسْرَ وَلاَ یُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُواْ اللّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۱۸۵﴾ وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِيبُواْ لِی وَلْیُؤْمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ ﴿۱۸۶﴾ أُحِلَّ لَكُمْ لَیْلَةَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَآئِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللّهُ أَنَّكُمْ كُنتُمْ تَخْتانُونَ أَنفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَیْكُمْ وَعَفَا عَنكُمْ فَالآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُواْ مَا كَتَبَ اللّهُ لَكُمْ وَكُلُواْ وَاشْرَبُواْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَكُمُ الْخَیْطُ الأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّواْ الصِّیَامَ إِلَى الَّلیْلِ وَلاَ تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاكِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ یُبَیِّنُ اللّهُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ؛ اى كسانىكه ايمان آوردهايد روزه بر شما مقرر شده است همانگونه كه بر كسانىكه پيش از شما [بودند] مقرر شده بود باشد كه پرهيزگارى كنيد(۱۸۳)[روزه در] روزهاى معدودى [بر شما مقرر شده است] [ولى] هركس از شما بيمار يا در سفر باشد [به همان شماره] تعدادى از روزهاى ديگر [را روزه بدارد] و بر كسانىكه [روزه] طاقتفرساست كفارهاى است كه خوراك دادن به بينوایى است و هركس به ميل خود بيشتر نيكى كند پس آن براى او بهتر است و اگر بدانيد روزه گرفتن براى شما بهتر است(۱۸۴)ماه رمضان [همان ماه] است كه در آن قرآن فرو فرستاده شده است[كتابى ] كه مردم را راهبر و [متضمن] دلايل آشكار هدايت و [ميزان] تشخيص حق از باطل است پس هركس از شما اين ماه را درك كند بايد آن را روزه بدارد و كسىكه بيمار يا در سفر است [بايد به شماره آن] تعدادى از روزهاى ديگر [را روزه بدارد] خدا براى شما آسانى مىخواهد و براى شما دشوارى نمىخواهد تا شماره [مقرر] را تكميل كنيد و خدا را به پاس آنكه رهنمونيتان كرده است به بزرگى بستاييد و باشد كه شكرگزارى كنيد(۱۸۵) و هرگاه بندگان من از تو درباره من بپرسند [بگو] من نزديكم و دعاى دعاكننده را به هنگامىكه مرا بخواند اجابت مىكنم پس [آنان] بايد فرمان مرا گردن نهند و به من ايمان آورند باشد كه راه يابند(۱۸۶) در شبهاى روزه همخوابگى با زنانتان بر شما حلال گرديده است آنان براى شما لباسى هستند و شما براى آنان لباسى هستيد خدا مىدانست كه شما با خودتان ناراستى مىكرديد پس توبه شما را پذيرفت و از شما درگذشت پس اكنون [در شبهاى ماه رمضان مىتوانيد] با آنان همخوابگى كنيد و آنچه را خدا براى شما مقرر داشته طلب كنيد و بخوريد و بياشاميد تا رشته سپيد بامداد از رشته سياه [شب] بر شما نمودار شود سپس روزه را تا [فرا رسيدن] شب به اتمام رسانيد و درحالىكه در مساجد معتكف هستيد [با زنان] درنياميزيد اين استحدود احكام الهى پس [زنهار به قصد گناه] بدان نزديك نشويد اينگونه خداوند آيات خود را براى مردم بيان مىكند باشد كه پروا پيشه كنند» درباره روزه و ماه رمضان و احكام روزه است.
در وسط اين آيات خداوند متعال میفرمايد« و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند [بگو] من نزديكم و دعاى دعاكننده را به هنگامىكه مرا بخواند اجابت مىكنم پس [آنان] بايد فرمان مرا گردن نهند و به من ايمان آورند باشد كه راه يابند». در اين آيه خداوند متعال ۷ بار خودش را بهعنوان «من» معرفی كرده است و اين آيه يكی از عاطفیترين آيات قرآن است چراكه خداوند در اين آيه فضای دعا را فضايی دوستانه و خودمانی قرار میدهد و دعا در ماه مبارك در حال روزه و در هنگام افطار و در سحرگاهان اجابت میشود. در ماه مبارك رمضان نه فقط دعای روزهدار مستجاب میشود بلكه خداوند به فرشتگان میفرمايد برای روزهدار دعا كنند و به فرموده پيامبر گرامی اسلام هنگامیكه خداوند به فرشتگان میفرمايد دعا كنيد، دعای آنها را مستجاب میكند. گفته شده است بهشت درهای مختلفی دارد و يكی از آن درها به نام بابالريان است و اين در، مخصوص روزهداران است و وقتی روزهداران به بهشت وارد شدند اين در بسته میشود.[۷]
فضایل سوره
سوره بقره، دومین سوره قرآن ودارای ۲۸۶ آیه و مدنی است سوره بقره در زمینه توحید و ایمان به غیب ، خداشناسى و پرهیز از وسوسه هاى شیطانى است، اگر کسى بخواند ومحتواى آن را در عمق جانش پیاده کند آن فضائل را خواهد داشت.
عن النبی صلی الله علیه و آله وسلم: من قرأها فصلوات الله علیه و رحمته و اعطی من الاجر کالمرابط فی سبیل الله سنة لا تسکن روعته. هر کس سوره بقره را بخواند درود و رحمت خدا بر اوست و خدا پاداش کسی را به او می دهد که یک سال در راه خدا جنگیده باشد و از اسلام دفاع کرده باشد.
قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم: من قرأ أربَعَ آیاتٍ من اولِ البقرةِ و آیَة الکرسی و ۀیتین بَعدَها و ثلاثَ آیات من آخرها لَم یَرَ فی نفسه و مالهِ شیئاً یَکرهُهُ و لا یَقرَبُهُ و لا یَنسی القرآن.
رسول خدا صلی الله علیه وآله سلم فرمودند: «هرکس ۴آیه از اول سوره بقره و آیة الکرسی را با دو آیه بعد از آن و سه آیه آخر سوره بقره را تلاوت کند هیچ بدی و ناراحتی در جان و مال خود نبیند و شیطان به وی نزدیک نشود و قرآن را فراموش نکند.»
قال رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم: ان اصفر البیوت بیت لا یقرأ فیه سورة البقرة فسطاط القرآن.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: «خالی ترین خانه [از خیر] خانه ای است که در آن سوره بقره خوانده نشود، سوره بقره سوره ایست که محل اجتماع قرآن است.»
عن ابی بن کعب عن النبی صلی الله علیه و آله وسلم قال لی یا ابی! مرّ المسلمین ان یتعلموا سورة البقرة فان تعلمها برکة و ترکها حسرة و لا یستطیها البطلة.
پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله به اُبّی بن کعب فرمودند:
« ای اُبّی! مسلمانان را به فراگیری این سوره فراخوان که در فراگیریش برکت و در رها ساختن آن حسرت است؛ و ساحران راهی برای نفوذ در سوره بقره را ندارند.»
قال رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم: من قرأها فی بیته نهاراً لم یدخل بیته شیطان ثلاثة ایام و من قرأها فی بیته لیلاً لم یدخله شیطان ثلاث لیال.
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: «هرکس سوره بقره را در خانهٔ خود قرائت کند سه روز آن خانه از گزند شیطان در امان است و همچنین اگر یک شب ٱن را در خانه خود تلاوت کند، سه شب ٱن خانه از آسیب شیطان محفوظ است و شیطان داخل ٱن خانه نمی گردد
عن ابی عبدالله علیه السلام: من قرأ البقرة و آل عمران جاء یوم القیامة تظلانه علی رأسه مثل الغمامتین أو العباءتین.
امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس سوره بقره و آل عمران را بخواند در روز قیامت این دو سوره مانند دو قطعه ابر یا دو عبا و یا دو سایبان بر او سایه می افکنند.
همچنین از ایشان روایت شده: «هرکس آیة الکرسی را یک بار بخواند خداوند ۱۰۰۰رنج و گرفتاری از سختیهای دنیا و ۱۰۰۰رنج و گرفتاری از سختیهای ٱخرت را از او بر می گرداند؛ کمترین سختی دنیا فقر و تهیدستی است و کمترین سختی ٱخرت، عذاب قبر است.[۸]
منابع
خبرگزاری ایکنا
ارجاعات
- ↑ مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۵۹.
- ↑ تمیمی آمدی، غرر الحكم، ۱۴۱۰ق، ص۳۳۸.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۵۸.
- ↑ پیروزی مؤمنان بر طاغوت در سایه پذیرش ولایت الهی
- ↑ بیان ویژگیهای اساسى زمامدار در سوره بقره
- ↑ سوره «بقره»؛ دربرگیرنده ابعاد جهانشناسانه و انسانشناسانه یک مکتب
- ↑ آيه ۱۸۶ سوره بقره عاطفیترين سوره قرآن است
- ↑ فضائل سوره بقره
فهرست سورهها
سوره قبلی:
1.حمد |
2.بقره | سوره بعدی:
3.آل عمران |
۱.الفاتحة ۲.البقرة ۳.آل عمران ۴.النساء ۵.المائدة ۶.الأنعام ۷.الأعراف ۸.الأنفال ۹.التوبة ۱۰.يونس ۱۱.هود ۱۲.يوسف ۱۳.الرعد ۱۴.ابراهيم ۱۵.الحجر ۱۶.النحل ۱۷.الإسراء ۱۸.الكهف ۱۹.مريم ۲۰.طه ۲۱.الأنبياء ۲۲.الحج ۲۳.المؤمنون ۲۴.النور ۲۵.الفرقان ۲۶.الشعراء ۲۷.النمل ۲۸.القصص ۲۹.العنكبوت ۳۰.الروم ۳۱.لقمان ۳۲.السجدة ۳۳.الأحزاب ۳۴.سبإ ۳۵.الفاطر ۳۶.يس ۳۷.الصافات ۳۸.ص ۳۹.الزمر ۴۰.غافر ۴۱.فصلت ۴۲.الشورى ۴۳.الزخرف ۴۴.الدخان ۴۵.الجاثية ۴۶.الأحقاف ۴۷.محمد ۴۸.الفتح ۴۹.الحجرات ۵۰.ق ۵۱.الذاريات ۵۲.الطور ۵۳.النجم ۵۴.القمر ۵۵.الرحمن ۵۶.الواقعة ۵۷.الحديد ۵۸.المجادلة ۵۹.الحشر ۶۰.الممتحنة ۶۱.الصف ۶۲.الجمعة ۶۳.المنافقون ۶۴.التغابن ۶۵.الطلاق ۶۶.التحريم ۶۷.الملك ۶۸.القلم ۶۹.الحاقة ۷۰.المعارج ۷۱.نوح ۷۲.الجن ۷۳.المزمل ۷۴.المدثر ۷۵.القيامة ۷۶.الانسان ۷۷.المرسلات ۷۸.النبإ ۷۹.النازعات ۸۰.عبس ۸۱.التكوير ۸۲.الإنفطار ۸۳.المطففين ۸۴.الإنشقاق ۸۵.البروج ۸۶.الطارق ۸۷.الأعلى ۸۸.الغاشية ۸۹.الفجر ۹۰.البلد ۹۱.الشمس ۹۲.الليل ۹۳.الضحى ۹۴.الشرح ۹۵.التين ۹۶.العلق ۹۷.القدر ۹۸.البينة ۹۹.الزلزلة ۱۰۰.العاديات ۱۰۱.القارعة ۱۰۲.التكاثر ۱۰۳.العصر ۱۰۴.الهمزة ۱۰۵.الفيل ۱۰۶.قريش ۱۰۷.الماعون ۱۰۸.الكوثر ۱۰۹.الكافرون ۱۱۰.النصر ۱۱۱.المسد ۱۱۲.الإخلاص ۱۱۳.الفلق ۱۱۴.الناس