سوره ق: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:Utled.jpg|چپ|بیقاب|300x300پیکسل]] | [[پرونده:Utled.jpg|چپ|بیقاب|300x300پیکسل]] | ||
{{#css: | |||
#source-digit{ | |||
display: inline-block; | |||
padding: 0.5em 0.5em 0.5em 0.5em; | |||
border: 1px solid #a7d7f9; | |||
width:430px; | |||
border-radius: 0.5em; | |||
line-height: 2em; | |||
} | |||
@media (max-width: 501px) { | |||
#source-digit{ | |||
width:90%; | |||
font-size:85%; | |||
} | |||
}} | |||
<div style="text-align: center;"> | |||
<div id="source-digit" style="background: #f5faff; font-size:95%;"> | |||
<div style="text-align: center;"> '''[[سوره ق(متن و ترجمه)|برای مشاهده متن سوره اینجا کلیک کنید.]]''' | |||
</div> | |||
<p> | |||
</div></div> | |||
'''سوره ق؛''' پنجاهمین سوره و از سورههای مکی قرآن است که در جزء ۲۶ قرار دارد. این سوره را «قاف» مینامند؛ زیرا با حرف مقطعه «ق» آغاز شده است. | '''سوره ق؛''' پنجاهمین سوره و از سورههای مکی قرآن است که در جزء ۲۶ قرار دارد. این سوره را «قاف» مینامند؛ زیرا با حرف مقطعه «ق» آغاز شده است. | ||
خط ۴۰: | خط ۶۴: | ||
== ارجاعات == | == ارجاعات == | ||
<references | |||
/> | |||
== فهرست سورهها == | |||
{{الگو:فهرست معرفی سوره | |||
|سوره=2.[[سوره -|-]] | |||
|قبلی=1.[[سوره -|-]] | |||
|بعدی=3.[[سوره -|-]] | |||
}} | |||
[[رده:معرفی سوره ها]] | |||
[[رده:سوره های جزء بیست و ششم]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۰۴
سوره ق؛ پنجاهمین سوره و از سورههای مکی قرآن است که در جزء ۲۶ قرار دارد. این سوره را «قاف» مینامند؛ زیرا با حرف مقطعه «ق» آغاز شده است.
معرفی سوره
سوره «ق» جزو سورههای مکی و در ترتیب نزول، سی و چهارمین سورهای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف، پنجاهمین سوره است و در جزء ۲۶ قرآن جای دارد. نامگذاری این سوره را به نام قاف به دلیل شروع آن با حرف مُقَطَّعه «ق» دانستهاند. نام دیگر این سوره باسقات (به معنای درختان بلند) است که این واژه در آیه دهم به کار رفته است. کلمه باسقات یکبار در قرآن و آن هم در سوره «ق» استفاده شده است.[۱][۲]
محتوای سوره
محور بحثهاى اين سوره مساله معاد است و تقريبا تمام آيات بر همين محور بوده اند:
1 -انكار و تعجب كافران از مساله معاد ( معاد جسمانى).
2 -استدلال بر مساله معاد از طريق توجه به نظام آفرينش ، و مخصوصا احياى زمينهاى مرده به وسيله نزول باران.
3 -استدلال بر مساله معاد از طريق توجه به خلقت نخستين.
4 -اشاره به مساله ثبت اعمال و اقوال براى يوم الحساب.
5 -مسائل مربوط به مرگ و انتقال از اين جهان به سراى ديگرى.
6 -گوشهاى از حوادث روز قيامت و اوصاف بهشت و دوزخ.
7 -اشاره به حوادث تكان دهنده پايان جهان كه سر آغازى است بر جهان ديگر .[۳]
ویژگی متقین
«وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ هَذَا مَا تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ مَنْ خَشِيَ الرَّحْمَنَ بِالْغَيْبِ وَجَاءَ بِقَلْبٍ مُنِيبٍ؛ و بهشت را براى پرهيزگاران نزديك گردانند بىآنكه دور باشد و به آنان گويند اين همان است كه وعده يافته ايد [و] براى هر توبه كار نگهبان [حدود خدا] خواهد بود آنكه در نهان از خداى بخشنده بترسد و با دلى توبهكار [باز] آيد» دراین آیه ابتدا میفرماید این بهشت آنی است که برای هر «اواب حفیظ» وعده داده شده است. اولین صفت «اواب» است؛ اواب از اوب میآید. اوب در لغت به معنای رجوع و بازگشت به سویی است. کلمه ایوب هم از همین ریشه اوب است و به معنای بندهای است که مدام بازگشت به سوی خدا دارد. تفاوت اوب و رجوع در چیست؟ اوب رجوع به سوی منتهای مقصد است، اگر کسی مدام به مقصد نهایی رجوع دارد اواب است. پس اواب کسی است که مدام مسیر زندگی را به گونهای قرار داده که به سوی خداوند بازمیگردد و مقصود زندگی خودش را خداوند سبحان قرار داده است.
کلمه حفیظ یعنی کسی که به شدت و پیوسته حفظ میکند. متعلق حفظ ذکر نشده است لذا باید به خود قرآن مراجعه کنیم. در کلام الهی دو حفظ وجود دارد و انسان میتواند حافظ دو چیز باشد. مورد اول حفظ نفس است که یک مصداق آن حفظ فروج است و غرایز جنسی است. حفظ نفس یعنی انسان توانایی داشته باشد تمنیات و شهوات نفس را در اختیار بگیرد و کنترل کند. نفس انسان باید تربیت و تهذیب شود والا اگر رها شود، سر از وادی اماره بودن و فراخواندن به سوء و زشتیها و پلیدیها در میآورد. نفس انسان چموشیهایی دارد که نیاز به مهار و کنترل و آموزش دارد. واکنشهای ما در صحنههای مختلف که گاه انتظارش را از خودمان نداریم نشان میدهد مراقبت و حفظی بر نفس نبوده است. بنابراین انسان موظف است اگر میخواهد مسیر سعادت و کمال را طی کند این نفس که گنجینه بزرگی در وجود انسان است کامل بشناسد و آسیبها و امتیازاتش را بداند.
پس معنای اول حفیظ حفظ نفس است. حفظ دوم، حفظ دین است. ارتباط ما با خداوند دوسویه است. رابطه ما با دین خدا هم دوسویه است یعنی دین عامل حفظ انسانها است و انسانها حافظ دین هستند. در اجزای دین هم همین رابطه دوسویه مطرح میشود. به عنوان نمونه، در مورد نماز صفتی در قرآن به کار برده میشود که بیانگر همین معناست: «والذین هم علی صلواتهم یحافظون» یعنی مومنین بر نمازهای خودشان محافظ هستند. ما آداب و شرایط و حضور و حال و وقت نماز را حفظ میکنیم. در مقابل، نماز هم ما را از فحشا و منکر حفظ میکند. به هر مقداری که نماز، نماز باشد به همان مقدار ما را حفظ میکند. اگر کسی ده درصد نماز را حفظ کرده است نماز هم ده درصد او را از فحشا و منکر باز میدارد.
کلیت دین این است که دین مسیری است که ما را حفظ میکند. اگر ما در مسیر دین قرار گرفتیم دین ما را از اشتباهات و گناهان حفظ میکند. مثلا در اقتصاد از حرامخواری حفظ میکند، در سیاست از استبداد و فساد حفظ میکند و ... . پس دین ما را حفظ میکند ولی لازمه آن این است که ما هم دین را حفظ کنیم. حالا چطور میشود دین را حفظ کرد؟ ما یک حفظ علمی داریم یک حفظ عملی. حفظ علمی این است که برای فهم تمام ابعاد دین تلاش کنیم و تحصیل کنیم. حفظ عملی یعنی در مقام عمل هنگامی که به دین خدا هجمه میشود و دشمنان قصد دین میکنند ایستادگی کنیم و در راه دین خداوند جهاد کنیم.[۴]
فضایل سوره
این سوره از پیامبر(ص) نقل شده هر كس سوره «ق» را تلاوت كند، خداوند سختیها و سكرات مرگ را بر وی آسان میكند.[۲۵] از امام باقر(ع) نیز آمده هر كس در نمازهای واجب یا مستحب خود سوره «ق» را قرائت کند، خداوند در روزی او وسعت ایجاد كرده و در روز قیامت كتاب اعمال او را به دست راستش میدهد و از او به آسانی حسابرسی می كند.[۵]
منابع
خبرگزاری ایکنا
ویکی شیعه
ارجاعات
فهرست سورهها
سوره قبلی:
1.- |
2.- | سوره بعدی:
3.- |
۱.الفاتحة ۲.البقرة ۳.آل عمران ۴.النساء ۵.المائدة ۶.الأنعام ۷.الأعراف ۸.الأنفال ۹.التوبة ۱۰.يونس ۱۱.هود ۱۲.يوسف ۱۳.الرعد ۱۴.ابراهيم ۱۵.الحجر ۱۶.النحل ۱۷.الإسراء ۱۸.الكهف ۱۹.مريم ۲۰.طه ۲۱.الأنبياء ۲۲.الحج ۲۳.المؤمنون ۲۴.النور ۲۵.الفرقان ۲۶.الشعراء ۲۷.النمل ۲۸.القصص ۲۹.العنكبوت ۳۰.الروم ۳۱.لقمان ۳۲.السجدة ۳۳.الأحزاب ۳۴.سبإ ۳۵.الفاطر ۳۶.يس ۳۷.الصافات ۳۸.ص ۳۹.الزمر ۴۰.غافر ۴۱.فصلت ۴۲.الشورى ۴۳.الزخرف ۴۴.الدخان ۴۵.الجاثية ۴۶.الأحقاف ۴۷.محمد ۴۸.الفتح ۴۹.الحجرات ۵۰.ق ۵۱.الذاريات ۵۲.الطور ۵۳.النجم ۵۴.القمر ۵۵.الرحمن ۵۶.الواقعة ۵۷.الحديد ۵۸.المجادلة ۵۹.الحشر ۶۰.الممتحنة ۶۱.الصف ۶۲.الجمعة ۶۳.المنافقون ۶۴.التغابن ۶۵.الطلاق ۶۶.التحريم ۶۷.الملك ۶۸.القلم ۶۹.الحاقة ۷۰.المعارج ۷۱.نوح ۷۲.الجن ۷۳.المزمل ۷۴.المدثر ۷۵.القيامة ۷۶.الانسان ۷۷.المرسلات ۷۸.النبإ ۷۹.النازعات ۸۰.عبس ۸۱.التكوير ۸۲.الإنفطار ۸۳.المطففين ۸۴.الإنشقاق ۸۵.البروج ۸۶.الطارق ۸۷.الأعلى ۸۸.الغاشية ۸۹.الفجر ۹۰.البلد ۹۱.الشمس ۹۲.الليل ۹۳.الضحى ۹۴.الشرح ۹۵.التين ۹۶.العلق ۹۷.القدر ۹۸.البينة ۹۹.الزلزلة ۱۰۰.العاديات ۱۰۱.القارعة ۱۰۲.التكاثر ۱۰۳.العصر ۱۰۴.الهمزة ۱۰۵.الفيل ۱۰۶.قريش ۱۰۷.الماعون ۱۰۸.الكوثر ۱۰۹.الكافرون ۱۱۰.النصر ۱۱۱.المسد ۱۱۲.الإخلاص ۱۱۳.الفلق ۱۱۴.الناس