سوره لیل: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
== ارجاعات == | == ارجاعات == | ||
<references | |||
/> | |||
== فهرست سورهها == | |||
{{الگو:فهرست معرفی سوره | |||
|سوره=2.[[سوره -|-]] | |||
|قبلی=1.[[سوره -|-]] | |||
|بعدی=3.[[سوره -|-]] | |||
}} | |||
[[رده:معرفی سوره ها]] | |||
[[رده:سوره های جزء سی]] | [[رده:سوره های جزء سی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۰۳
سوره لیل؛ نود و دومین سوره و از سورههای مکی قرآن در جزء سیام، دارای 21 آیه. از آنجا که در آغازِ این سوره به لیل (شب) سوگند یاد شده، آن را «لیل» نامیدهاند[۱].
معرفی سوره
سوره لیل، نود و دومین سوره قرآن کریم و دارای 21 آیه میباشد. سوره لیل براساس قرائن و شواهدی که در متن سوره دیده میشود در شمار سوری است که قبل از هجرت بر پیامبر مکرم اسلام(ص) نازل شده است یعنی سوره مکی است. به لحاظ محتوا نیز بحث، بحث اعتقادی و اخلاقی است و حکمی از احکام فقهی قرآن در این سوره دیده نمیشود[۲].
شأن نزول سوره
آنچه در این سوره به عنوان شأن نزول وارد شده این است که شخصی نخل خرمایی در خانهای داشت و خانه را به فرد دیگری فروخته بود. وقتی خرمای درخت روی زمین میریخت و کودکان از آن برمیداشتند، آن فرد خرما را از دهان کودکان بیرون میکشید. صاحب خانه به پیامبر(ص) شکایت کرد. پیامبر(ص) برای صاحب نخل از فضیلت انفاق و گذشت گفت ولی او نپذیرفت تا اینکه یکی از پیروان پیامبر(ص) حاضر شد نخل خرما را بخرد. مالک نخل گفت که این درخت را با چهل نخل خرما عوض میکنم. صحابی پیامبر(ص) نخل خرمای آن مرد را معامله کرد و آن را به پیامبر(ص) هدیه کرد. پیامبر(ص) نیز آن را پدر فرزندان بخشید.
مفسران چنین شأن نزولی را برای سوره نقل کردهاند. این شأن نزول حاکی از وجود این ماجرا در مدینه است و با مکی بودن این سوره سازگاری ندارد و از سویی ساختار سوره با مکی بودن آن هماهنگی دارد. آنچه به ذهن میآید این است که شاید این شأن نزول، داستانی باشد که از استفادههای سوره است نه اینکه زمان نزول این سوره را تعیین کند[۲].
فضیلت سوره
پیامبر(ص) فرمود: کسی که مداومت بر قرائت این سوره داشته باشد خداوند بخششی به او میدهد که خرسند باشد و خداوند او را از دشواریها عافیت میدهد و کارها را برای او آسان میکند[۲].
علت قسمخوردن خداوند به «زمانها»
خداوند سوگند یاد میکند تا ذهن انسان به پدیدههایی که به آنها قسم یاد میشود معطوف سازد یا به دلیل اینکه اهمیت نتیجه قسم و آنچه برایش سوگند میخورد، مطرح شود و توجه انسانها را به خود جلب کند. همچنین در فضایی سوگند یاد میشود که مخاطبان در مقام تسلیم کامل نیستند. اگر طرف مقابل دربست در مقام قبول باشد برای مطلب خودمان قسم نمیخوریم، بلکه در جایی قسم میخوریم که طرف مقابل تردیدها و تشکیکهایی دارد. بنابراین قرآن در مواردی سوگند یاد میکند که تردیدها و تشکیکهایی از سوی مخاطبان وجود دارد.
از موضوعاتی که مورد سوگند و قسم حضرت احدیت در قرآن واقع شده است مقوله زمان است. در سوره عصر خداوند به کلیت زمان قسم یاد میکند و در برخی سورههای دیگر به اجزای زمان قسم یاد میکند. این بسیار نکته مهمی است و شاید بتوان ادعا کرد از نکات و آموزههای بسیار مهم قرآن کریم سوگند به زمان است چون ما سرمایهای مهمتر از زمان نداریم و میزان درنگ انسان در دنیا عمر نامیده میشود و عمر، حرکت زمان است. خداوند به اجزای زمان سوگند یاد میکند و آدمیان را به تک تک دقائق و زمانی که بر آنها میگذرد متوجه میسازد. زمان از معدود مقولاتی است که قابل بازگشت و تکرار نیست. نه قابل تکرار است و نه قابل بازیافت و بازتولید[۲].
اشاره به مشاغل گوناگون در آیه 4
آیه 4 سوره لیل (إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّى) اشاره به مشاغل و فعالیتهای گوناگون بشر دارد. در قرآن کریم، مواردی وجود دارد که درباره مشاغل گوناگون اشاراتی رفته است. این موارد عبارتند از شیشهگری سلیمان(ع)، کسب و تجارت، کشتیسازی توسط نوح(ع)، توربافی و خیمهدوزی، زرهسازی داود(ع)، ذوب کردن فلزات، آجرپزی (وزیر فرعون هامان) و صید، غواصی و دریانوردی که آیاتی درباره آنها آمده است[۳].
اشاره به مقوله اخلاص در آیات 19و20
«وَمَا لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزَى إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلَی» (لیل/19-20): انسان مومن اگر انفاقی میکند، برای این نیست که کسی به او خوبی کرده و میخواهد متقابلا خوبی کند بلکه فقط به خاطر خدا است. در تمام کارها توجه دارد کارش برای او باشد. باید خواستههای دیگر، هدفهای دیگر انگیزههای دیگر را کنار بزند[۴].
منابع
ایکنا
ویکی شیعه
ارجاعات
فهرست سورهها
سوره قبلی:
1.- |
2.- | سوره بعدی:
3.- |
۱.الفاتحة ۲.البقرة ۳.آل عمران ۴.النساء ۵.المائدة ۶.الأنعام ۷.الأعراف ۸.الأنفال ۹.التوبة ۱۰.يونس ۱۱.هود ۱۲.يوسف ۱۳.الرعد ۱۴.ابراهيم ۱۵.الحجر ۱۶.النحل ۱۷.الإسراء ۱۸.الكهف ۱۹.مريم ۲۰.طه ۲۱.الأنبياء ۲۲.الحج ۲۳.المؤمنون ۲۴.النور ۲۵.الفرقان ۲۶.الشعراء ۲۷.النمل ۲۸.القصص ۲۹.العنكبوت ۳۰.الروم ۳۱.لقمان ۳۲.السجدة ۳۳.الأحزاب ۳۴.سبإ ۳۵.الفاطر ۳۶.يس ۳۷.الصافات ۳۸.ص ۳۹.الزمر ۴۰.غافر ۴۱.فصلت ۴۲.الشورى ۴۳.الزخرف ۴۴.الدخان ۴۵.الجاثية ۴۶.الأحقاف ۴۷.محمد ۴۸.الفتح ۴۹.الحجرات ۵۰.ق ۵۱.الذاريات ۵۲.الطور ۵۳.النجم ۵۴.القمر ۵۵.الرحمن ۵۶.الواقعة ۵۷.الحديد ۵۸.المجادلة ۵۹.الحشر ۶۰.الممتحنة ۶۱.الصف ۶۲.الجمعة ۶۳.المنافقون ۶۴.التغابن ۶۵.الطلاق ۶۶.التحريم ۶۷.الملك ۶۸.القلم ۶۹.الحاقة ۷۰.المعارج ۷۱.نوح ۷۲.الجن ۷۳.المزمل ۷۴.المدثر ۷۵.القيامة ۷۶.الانسان ۷۷.المرسلات ۷۸.النبإ ۷۹.النازعات ۸۰.عبس ۸۱.التكوير ۸۲.الإنفطار ۸۳.المطففين ۸۴.الإنشقاق ۸۵.البروج ۸۶.الطارق ۸۷.الأعلى ۸۸.الغاشية ۸۹.الفجر ۹۰.البلد ۹۱.الشمس ۹۲.الليل ۹۳.الضحى ۹۴.الشرح ۹۵.التين ۹۶.العلق ۹۷.القدر ۹۸.البينة ۹۹.الزلزلة ۱۰۰.العاديات ۱۰۱.القارعة ۱۰۲.التكاثر ۱۰۳.العصر ۱۰۴.الهمزة ۱۰۵.الفيل ۱۰۶.قريش ۱۰۷.الماعون ۱۰۸.الكوثر ۱۰۹.الكافرون ۱۱۰.النصر ۱۱۱.المسد ۱۱۲.الإخلاص ۱۱۳.الفلق ۱۱۴.الناس