سوره لقمان: تفاوت میان نسخهها
Parsaeiyan (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
}} | }} | ||
[[رده:معرفی سوره ها]] | [[رده:معرفی سوره ها]] | ||
[[رده:سوره های جزء بیست و یکم]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۵۴
سوره لقمان؛ سی و یکمین سوره قرآن کریم «لقمان» نام دارد. این سوره با ۳۴ آیه در جزء ۲۱ قرار دارد. سوره لقمان مکی است و پنجاه و هفتمین سورهای است که بر پیامبر اسلام(ص) نازل شده است.
معرفی سوره
سوره لقمان جز سورههای مکی و در ترتیب نزول، پنجاه و هفتمین سورهای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف، سی و یکمین سوره است و در جزء ۲۱ قرآن جای دارد. [۱]این سوره را به آن جهت لقمان میگویند که نام لقمان دو بار در این سوره آمده است و تنها سورهای است که از این حکیم الهی سخن گفته است. لقمان یکی از حکیمانی بود که در دوره داوود نبی(ع) زندگی میکرده است. در مورد محل تولد و طول عمرش اختلاف وجود دارد با این حال تفکر عمیق، ایمان و یقین عالی، سکوت، امانتداری، راستگویی و حل اختلافات مردم از ویژگیهای لقمان نام برده شده است.[۲]
محتوای سوره
در این سوره لقمان به عنوان پدری خیرخواه فرزند خود را نصیحت میکند. نصیحتهای لقمان به فرزندش در مورد توحیدگرایی و عدم شرک به خدا، احترام به پدر و مادر و اطاعت از آن دو، اقامه نماز، امر به معروف و نهی از منکر، صبر، تواضع، عدم تکبر و گفتار نرم و آرام است. همچنین این سوره انسانها را به طور کلی به دو دسته تقسیم میکند؛ یک گروه، نیکوکاران و صالحان و گروه دوم، گمراهان و مستکبران. سپس قسمتهایی از اعمال، صفات و نشانههای آنان را توضیح میدهد و عاقبت کار هر دو گروه را در دنیا و آخرت نشان میدهد.در قسمتی دیگر از آیات این سوره، به این نکته اشاره شده که زمین و آسمانها بدون تکیهگاه و بدون ستون و با پایههای نامرئی در میان فضا معلق هستند.همچنین در این سوره به نشانههای توحید، خداشناسی، قدرت و عظمت و بزرگی خداوند متعال، دلایل و برهانهای وجود خداوند پرداخته است.
در بخشی دیگر از این سوره خداوند متعال برخی از صحنهها، اموال و اوضاع تأثربرانگیز روز قیامت را بیان میکند که انسان در این دنیای فانی و زودگذر از آن صحنهها و اوضاع غافل است.در قسمت پایانی سوره نیز، به پنج موضوعی اشاره دارد که فقط خداوند از آن اطلاع دارد؛ موضوعهای پنجگانه عبارت است از: زمان برپایی روز قیامت، نزول باران و تعداد قطرات و آثار و خصوصیات آن، آنچه در رحم مادران قرار دارد، سرنوشتی که در انتظار انسان استف انسان در کجا و چگونه خواهد مرد.[۲]
غنا و موسیقی در قرآن
در آيه ۶ سوره مباركه «لقمان» آمده است: «وَ مِنَ الّناسِِ مَن یَشتََری لَهَوالحَديثِ لِیُضِلَّ عَن سَبيلِ اللهِ بِغَيرِ عِلمٍ وَ یَتَّخِذَها هُزُواً اوُلئِكَ لَهُم عَذابٌ مُهينٌ»؛ «بعضی از مردم سخنان باطل و بيهوده خريداری میكنند تا مردم را از روی جهل و نادانی گمراه سازند و آيات الهی را به استهزا و سخریّه گيرند، برای آنها عذاب خوار كننده است».
به نقل از واجدی نكته مهمی كه از اين آيه برداشت میشود وجود جمعيتی است كه سرمايههای خود را برای بيهودگی و گمراه ساختن مردم بهكار میگيرند و بدبختی دنيا و آخرت را برای خود میخرند. سخن از كسانی است كه سرمايه عمر را خرج مطالب باطل و بيهوده كرده آيات الهی را ناديده میگيرند.
مفهوم «لهو الحديث» در آيه فوق میتواند شامل مفهوم هر گونه سخنان و آهنگهای سرگرم كننده و غفلتزا كه انسان را به بيهودگی میكشاند و يا غنا و آهنگهای شهوتانگيز و هوسآلود باشد و يا سخنانی كه از طريق محتوی نه از طريق آهنگ انسان را به بيهودگی و فساد سوق دهد. واجدی در بخشی از مقاله بيان كردهاست لهوالحديث میتواند گفتوگوهای ساده بشری اما گمراه كننده، اشعار عاشقانه، داستانهای خرافی و اساطير كه سبب انحراف مردم از صراط مستقيم الهی میشوند، باشد. تعبير «بغيرعلم» اشاره به اين است كه اين گروه منحرف حتی به مذهب باطل خود نيز ايمان ندارند، آنها جاهلانی هستند كه ديگران را نيز به جهل و نادانی خود گرفتار میسازند. آنچه از مجموع كلمات فقها و سخنان اهل سنت در زمينه غنا میتوان استفاده كرد اين است كه غنا، آهنگهای طربانگيز و لهو و باطل است، غنا، آهنگهايی است كه متناسب مجالس فسق و فجور و اهل گناه و فساد باشد. غنا بهمعنی عام دو نوع است؛ غنای حلال و غنای حرام، كه غنای حلال صدای زيبا خوشی است كه مفسدهانگيز نباشد و متناسب با مجالس فسق و فجور نباشد. صداها و آهنگهای حماسی كه متناسب ميدانهای نبرد و يا ورزش و يا مانند آن است كه دليلی بر تحريم آن نيست. امام صادق(ع) در روايتی فرمود: خانهای كه در آن غنا است ايمن از مرگ و مصيبت دردناك نيست و دعا در آن به اجابت نمیرسد و فرشتگان وارد آن نمیشوند. آثار زيانبخش غنا بر اعصاب تا سر حد جنون، فشار خون و تحريكات نامطلوب ديگر به حد زيادی مشاهده شده و مرگهای ناگهانی كه نسبت به گذشته افزايش زيادی يافته بیارتباط با اين موضوع نيست.[۳]
نکات تربیتی سوره
یکی از مهمترین مباحث که در حوزه علوم انسانی، توجه ویژهای به آن شده، تربیت انسان است، چرا که مهمترین هدف از بعثت انبیا تربیت و تزکیه انسانها و به سعادت رساندن آنهاست. همه مکاتب و مذاهب برای تربیت آدمی در دوران کودکی و نوجوانی به دلایل متعدد، اهمیت ویژهای قائل شدهاند. اسلام نیز بر تربیت در این دوران تأکید فراوان دارد و آن را از وظایف والدین و حقوق فرزندان عنوان میکند.با بررسی قرآن کریم این نکته به خوبی آشکار میشود که کلام خداوند، به تمام معنی یک الگو تربیتی کامل برای تمامی جامعه است. مسائل تربیتی در قرآن به قدری گسترده است که اگر انسان سالها تلاش کند شاید بتواند گوشهای از آن را بیان کند. به همین دلیل سعی ما بر این است که با رجوع به آیات سوره مبارکه لقمان، گوشهای از نکات تربیتی این سوره مبارکه را که دارای نصایح خاصی است بیان کنیم. از آداب معاشرت صحیح اسلامی آن است که انسان در برخوردها و جداییهای خود از مردم، اصول متانت و محبت را رعایت کند، و رفتارش با سلام و لبخند مهرانگیز باشد، از روی بیاعتنایی و خشمآلود، از کنار مردم عبور ننماید، چنین روی گردانی که از تکبر و خودپسندی نشات میگیرد، باعث تیره شدن روابط، و سرد شدن کانون گرم پیوندها، و احیانا موجب تخریب آن کانون خواهد شد. مساله روی گردانی مغرورانه از مردم، یک جسارت و توهین است که از آثار شوم آن کینه پروری و کاشتن بذر عداوت و دشمنی است، و چنین کاری موجب تباهی اخلاق و شیوههای خداپسندانه انسانی خواهد شد.
«وَ لَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَ لَا تَمْشِ فىِ الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لَا يحِبُّ كلُ مخُتَالٍ فَخُور؛ و رخسار خود را از مردم بر متاب. و در زمين خرامان راه مرو. بى گمان خداوند هيچ متكبر فخر فروشى را دوست نمىدارد». در این آیه به مسائل اخلاقی در ارتباط با مردم و خویشتن پرداخته، نخست تواضع و فروتنی و خوشرویی را توصیه کرده و میکند.
با مردم، چه مسلمان و چه غير مسلمان، با خوشرويى رفتار كنيم. «لا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ»
تكبّر ممنوع است، حتّى در راه رفتن. «لا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحاً»
از عامل خشنودى خداوند براى تشويق و از ناخشنودى او براى ترك زشتىها و گناهان استفاده كنيم. «إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ»
به موهومات، خيالات و بلندپروازىها خود را گرفتار نسازيم. «مُخْتالٍ»
بر مردم فخر فروشى نكنيم. «إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ»
«صعر» در اصل یکنوع بیماری است که شتر به آن مبتلا می شود و گردنش کج می گردد. «مرح» به معنی مستی ناشی از نعمت است. «مختال» به معنی کسی است که با یک سلسله تخیلات و پندارها خود را بزرگ می بیند.«فخور» به معنی کسی است که نسبت به دیگران فخر فروشی می کند. به این ترتیب لقمان حکیم در اینجا دو صفت بسیار زشت که مایه از هم پاشیده شدن روابط صمیمانه اجتماعی است، اشاره می کند: یکی تکبر و بی اعتنایی و دیگری غرور و خود پسندی.
« وَ اقْصِدْ فىِ مَشْيِكَ وَ اغْضُضْ مِن صَوْتِكَ إِنَّ أَنكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الحْمِير » و در رفتارت ميانه روى كن و آوازت را آهسته بدار، [بدانكه] بدترين آوازها آواز خران است.اسلام دین اعتدال است، اعتدال و میانه روی، و به عبارت روشن تر پرهیز از افراط و تفریط، در همه امور و شؤون زندگی، یک رکن کلی و اصل خلل ناپذیر در همه ابعاد دین مبین اسلام است، از این رو امت پیامبر اکرم(ص) در قرآن کریم به عنوان امت وسط، و از این جهت به عنوان الگوی جهانیان معرفی شده اند. اعتدال در صدا و صوت، یعنی رعایت ادب و انضباط در صدا و صوت که به گونه ای بلند و ناهنجار و نا به هنگام نباشد تا باعث آزردگی دیگران شود.[۴]
فضایل سوره
نقل است کسی که سوره لقمان را در هر شب بخواند، خداوند در آن شب، فرشتگانی را بر او میگمارد که تا صبح او را از شیطان و لشکریانش حفظ نمایند و اگر در روز آن را تلاوت کند، تا شب او را از شیطان و لشکریانش حفظ مینمایند.[۵]
منابع
خبرگزاری ایکنا
ارجاعات
- ↑ ثعلبی نیشابوری، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۳۰۹.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ نصیحتهای پدرانه از زبان لقمان حکیم + صوت
- ↑ آيه ۶ سوره «لقمان» به مسئله غنا و موسيقی اشاره دارد
- ↑ نکات تربیتی سوره مبارکه لقمان
- ↑ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ۱۴۰۶ق، ص۱۱۰.
فهرست سورهها
سوره قبلی:
1.- |
2.- | سوره بعدی:
3.- |
۱.الفاتحة ۲.البقرة ۳.آل عمران ۴.النساء ۵.المائدة ۶.الأنعام ۷.الأعراف ۸.الأنفال ۹.التوبة ۱۰.يونس ۱۱.هود ۱۲.يوسف ۱۳.الرعد ۱۴.ابراهيم ۱۵.الحجر ۱۶.النحل ۱۷.الإسراء ۱۸.الكهف ۱۹.مريم ۲۰.طه ۲۱.الأنبياء ۲۲.الحج ۲۳.المؤمنون ۲۴.النور ۲۵.الفرقان ۲۶.الشعراء ۲۷.النمل ۲۸.القصص ۲۹.العنكبوت ۳۰.الروم ۳۱.لقمان ۳۲.السجدة ۳۳.الأحزاب ۳۴.سبإ ۳۵.الفاطر ۳۶.يس ۳۷.الصافات ۳۸.ص ۳۹.الزمر ۴۰.غافر ۴۱.فصلت ۴۲.الشورى ۴۳.الزخرف ۴۴.الدخان ۴۵.الجاثية ۴۶.الأحقاف ۴۷.محمد ۴۸.الفتح ۴۹.الحجرات ۵۰.ق ۵۱.الذاريات ۵۲.الطور ۵۳.النجم ۵۴.القمر ۵۵.الرحمن ۵۶.الواقعة ۵۷.الحديد ۵۸.المجادلة ۵۹.الحشر ۶۰.الممتحنة ۶۱.الصف ۶۲.الجمعة ۶۳.المنافقون ۶۴.التغابن ۶۵.الطلاق ۶۶.التحريم ۶۷.الملك ۶۸.القلم ۶۹.الحاقة ۷۰.المعارج ۷۱.نوح ۷۲.الجن ۷۳.المزمل ۷۴.المدثر ۷۵.القيامة ۷۶.الانسان ۷۷.المرسلات ۷۸.النبإ ۷۹.النازعات ۸۰.عبس ۸۱.التكوير ۸۲.الإنفطار ۸۳.المطففين ۸۴.الإنشقاق ۸۵.البروج ۸۶.الطارق ۸۷.الأعلى ۸۸.الغاشية ۸۹.الفجر ۹۰.البلد ۹۱.الشمس ۹۲.الليل ۹۳.الضحى ۹۴.الشرح ۹۵.التين ۹۶.العلق ۹۷.القدر ۹۸.البينة ۹۹.الزلزلة ۱۰۰.العاديات ۱۰۱.القارعة ۱۰۲.التكاثر ۱۰۳.العصر ۱۰۴.الهمزة ۱۰۵.الفيل ۱۰۶.قريش ۱۰۷.الماعون ۱۰۸.الكوثر ۱۰۹.الكافرون ۱۱۰.النصر ۱۱۱.المسد ۱۱۲.الإخلاص ۱۱۳.الفلق ۱۱۴.الناس