وقف (ریشه)

از قرآن پدیا

ریشه «وقف» (WQF)؛ پشت سر، پس گردن. متوقف شدن. این ریشه 4 بار در قرآن کریم به‌کار رفته است.

معنای لغوی

وقف‏: حبس شدن و حبس كردن متوقف شدن و متوقّف كردن، وقف شرعى از آنست كه اصل چيزى را حبس و نفع آنرا آزاد ميگذارند «حبس العين و تسبيل المنفعة» وَ قِفُوهُمْ‏ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ‏ صافات: 24. آنها را باز داريد و متوقّف كنيد كه از اعمالشان مسئولند.

وَ لَوْ تَرى‏ إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقالُوا يا لَيْتَنا نُرَدُّ انعام: 27. وقف چون با حرف على متعدّى شود بمعنى اطّلاع دادن باشد «وَقَفَ‏ فلانا على الشّى‏ء: اطّلعه عليه» يعنى: اى كاش ببينى آنگاه كه بر آتش مشرف شدند و مطّلع گشتند و گفتند ايكاش بدنيا برگردانده ميشديم.

وَ لَوْ تَرى‏ إِذِ الظَّالِمُونَ‏ مَوْقُوفُونَ‏ عِنْدَ رَبِّهِمْ‏ سباء: 31. ايكاش ميديدى آنوقت كه ظالمان نزد پروردگارشان باز داشته شده‏اند (قاموس قرآن، ج7، ص236).

ساخت‌های صرفی در قرآن

وَقَفَ (فعل مجرد): 3 بار

مَوقوف (اسم مفعول): 1 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن وَقَفَ وَقَفَ وَقَفَ وقف‏: حبس شدن و حبس كردن متوقف شدن و متوقّف كردن، وَ قِفُوهُمْ‏ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ‏ صافات: 24 قاموس قرآن، ج‏7، ص: 236
آفروآسیایی *ḳapay- قفی occiput, back of the head پس سری، پشت سر
سامی *ḳapy- قفی occiput, back of the head پس سری، پشت سر
سریانی ḳāp(ǝ)yā, ḳǝpāyā, ḳapāyā قَف()یَ\ قفَیَ\ قَفَیَ 'postica pars cervicis' پشت گردن [Brock 683]
گعز ḳāf قَف 'shoulder blade' 'کتف' [LGz 423].
مهری ḳǝfē قفِ 'back' 'پشت' [JM 226]
جبالی ḳéfɛ́ do. قِفِ  [JJ 142]
حرصوصی ḳefē do. قِفِ  [JH 74]
عربی ḳafan قَفَن 'derrière du cou, nuque; derrière de la tête, occiput' پشت گردن؛ پشت سر، پس سری [BK 2 792]

منابع

وقف (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2