وقع (ریشه)

از قرآن پدیا

ریشه «وقع» (WQˁ)؛ افتادن، سقوط کردن، وقوع، ثبوت، اتفاق افتادن. این ریشه 24 بار در قرآن کریم آمده است.

معنای لغوی

وقع‏: وقوع بمعنى ثبوت و سقوط است، واقعه در شدائد و ناگواريها بكار رود (مفردات) اين دو معنى در قاموس و اقرب نيز گفته شده است آنرا وجوب نيز معنى كرده‏اند و هر سه معنى مورد تصديق قرآن مجيد است:

وَ مَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهاجِراً إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ‏ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ‏ نساء: 100. هر كه از خانه خود در حال هجرت بسوى خدا و رسول خارج شود، سپس مرگ او را دريابد پاداش او بر خدا حتمى و ثابت است.

وَ وَقَعَ‏ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ بِما ظَلَمُوا ... نمل: 85. وعده عذاب بآنها در اثر ظلمشان ثابت و حتمى گرديد.

وَ يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ‏ تَقَعَ‏ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ‏ حجّ: 65. آسمانرا باز ميدارد از اينكه بزمين بيفتد.

فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي‏ فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ‏ حجر: 29. «قعوا» فعل امر جمع است يعنى: چون او را پرداختم و از روحم در آن دميدم سجده‏كنان براى او بيفتيد.

إِذا وَقَعَتِ‏ الْواقِعَةُ. لَيْسَ‏ لِوَقْعَتِها كاذِبَةٌ واقعة: 1 و 2. واقعه چنانكه از راغب نقل شده و در مجمع نقل فرموده بمعنى حادثه شديد است. شايد اطلاق اين لفظ بعلت ثبوت و حتمى بودن قيامت باشد. وقعة بمعنى وقوع و ظهور و آمدن است. يعنى: آنگاه كه حادثه مهيب واقع و حادث شود. در وقوع آن دروغى نيست.

فَلا أُقْسِمُ‏ بِمَواقِعِ‏ النُّجُومِ. وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ‏ واقعة: 75 و 76. مواقع بمعنى مواضع است كه محل ايستادن نجوم باشد. قسم بمواضع ستارگان و اگر بدانيد آن سوگند بزرگى است.

وَ رَأَى الْمُجْرِمُونَ النَّارَ فَظَنُّوا أَنَّهُمْ‏ مُواقِعُوها كهف: 53. مراد از «مواقعون» ساقط شوندگانند يعنى‏ گناه كاران آتش را مى‏بينند و يقين ميكنند كه در آن خواهند افتاد (قاموس قرآن، ج7، ص234-235).

ساخت‌های صرفی در قرآن

وَقَعَ (فعل مجرد): 12 بار

اَوقَعَ (فعل باب افعال): 1 بار

مُواقِع (اسم فاعل، باب مفاعله): 1 بار

واقِع (اسم فاعل): 8 بار

وَقعَة (اسم): 1 بار

مَواقِع (اسم مکان. جمع مَوقِع): 1 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن وَقَعَ وَقَعَ وَقَعَ وقع‏: وقوع بمعنى ثبوت و سقوط است، واقعه در شدائد و ناگواريها بكار رود (مفردات) اين دو معنى در قاموس و اقرب نيز گفته شده است آنرا وجوب نيز معنى كرده‏اند و هر سه معنى مورد تصديق قرآن مجيد است: قاموس قرآن، ج‏7، ص: 234
آفروآسیایی *waḳaʕ- وقع fall سقوط کردن، پرتاب کردن
سامی *wVḳaʕ- وقع 'fall' سقوط کردن
عربی wqʕ وقع

منابع

وقع (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2