وقت (ریشه)
ریشه «وقت» (WQT)؛ وقت، زمان معین، اندازهگیری زمان. این ریشه 13 بار در قرآن کریم آمده است.
معنای لغوی
وقت: مقدارى از زمان كه براى كارى معين شده است. فيومى در مصباح گويد: «الْوَقْتُ: مقدار من الزّمان مفروض لامر ما»- قالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ. إِلى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ حجر: 37 و 38. گفت تو از مهلت شدگانى تا روز وقت معلوم كه قيامت باشد.
وَ إِذَا الرُّسُلُ أُقِّتَتْ. لِأَيِّ يَوْمٍ أُجِّلَتْ. لِيَوْمِ الْفَصْلِ مرسلات: 11- 13. «أُقِّتَتْ» در اصل با واو است بجاى الف. و آن بمعنى تعيين وقت و بيان وقت است. يعنى: آنگاه كه فرستادهها و رها شدهها موقوت و معيّن الوقت گردند براى متوقّف شدن. براى چه روزى آنها با مدّت رها شدهاند؟ براى روز فصل و جدائى.
إِنَّ الصَّلاةَ كانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتاباً مَوْقُوتاً نساء: 103. كتاب كنايه از وجوب و موقوت بمعنى وقتدار است يعنى نماز براى مؤمنان واجبى است محدود الوقت كه بايد در اوقاتش خوانده شود.
مِيقَات: وقت معين براى كارى. و وعده وقتدار و نيز مكانيكه معين شده براى عملى مثل مواقيت حجّ كه مكانهائى است براى احرام بستن چنانكه طبرسى فرموده است. عبارت راغب در بيان معنى اخير گنگ است.
وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَ مِيقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً اعراف: 142. ميقات در آيه بمعنى وعده معين است چنانكه در صدر آيه فرموده وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثِينَ لَيْلَةً ... يعنى: بموسى سى شب را وعده كرديم و آنرا با ده شب از اتمام نموديم پس وعده وقتدار خدا چهل شب گرديد. ايضا در آيه وَ اخْتارَ مُوسى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِمِيقاتِنا اعراف: 155. و نيز در آيه فَجُمِعَ السَّحَرَةُ لِمِيقاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ شعراء: 38.
در آيه إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ كانَ مِيقاتاً نباء: 17. ظاهرا بمعنى وقت است يعنى: روز فصل وقت رسيدن بحساب است. يا وقت از هم پاشيدگى اين عالم است.
يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَواقِيتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِ بقره: 189. از تو از هلالها پرسند بگو آنها (براى روشن شدن) وقتها است براى مردم و حجّ (قاموس قرآن، ج7، ص232).
ساختهای صرفی در قرآن
وَقَّتَ (فعل باب تفعیل. مجهول): 1 بار
وَقت (اسم): 3 بار
میقات (اسم زمان. جمع: مَواقیت): 8 بار
مَوقوت (اسم مفعول): 1 بار
ریشهشناسی
زبان | لفظ | لفظ با آوانویسی عربی | معنای انگلیسی | معنای فارسی | توضیح | منبع |
قرآن | وَقَّتَ | وَقَّتَ | وَقَّتَ | وقت: مقدارى از زمان كه براى كارى معين شده است | قاموس قرآن، ج7، ص: 232 | |
آفروآسیایی | *ḳit- | قت | measure | اندازه گرفتن | ||
سامی | *ḳit- | قت | 'measure' 1, 'all' 2 | "اندازه گیری" 1، "همه" 2 | ||
جبالی | ? ḳɛt-k | قِت-ک | 'maybe' | 'شاید' | ||
سقطری | ḳɛt | قِت | 'to measure time' | " اندازه گیری زمان" | JJ 154 |