وجد (ریشه)

از قرآن پدیا

ریشه «وجد» (WǦD)؛ جستن، یافتن، پیدا کردن. این ریشه 107 بار در قرآن کریم به‌کار رفته است.

معنای لغوی

وجد: وجد- جدة وجد- وجود- وجدان بمعنى پيدا كردن، رسيدن، دست يافتن و غيره است. آن در خدا چنانكه راغب گفته بمعنى علم است مثل‏ وَ ما وَجَدْنا لِأَكْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ اعراف: 102. در بسيارى از آنها وفائى بعهد نيافتيم و دانستيم كه وفائى بعهد خدا ندارند. وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلى‏ آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَ لَمْ‏ نَجِدْ لَهُ عَزْماً طه: 115.

گاهى مراد از آن تمكّن است مثل‏ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ‏ وَجَدْتُمُوهُمْ‏ توبه: 5. وَ لَمْ‏ تَجِدُوا كاتِباً فَرِهانٌ مَقْبُوضَةٌ بقره: 283.

أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ‏ وُجْدِكُمْ‏ وَ لا تُضآرُّوهُنَ‏ طلاق: 6. وُجد (بر وزن قفل) بمعنى تمكّن است زنان مطلّقه را در بعضى از آنچه قادر هستيد و سكنى گزيده‏ايد ساكن كنيد و ضررى بآنها نرسانيد (قاموس قرآن، ج7، ص182).

ساخت‌های صرفی در قرآن

وُجد (اسم): 1 بار

وَجَدَ (فعل مجرد): 106 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن وُجد وُجد وُجد وُجد: تمکن- أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ‏ وُجْدِكُمْ‏ وَ لا تُضآرُّوهُنَ‏ طلاق: 6. قاموس قرآن، ج‏7، ص: 182
آفروآسیایی *gud- جد find, seek پیدا کردن، جستجو کردن
سامی *wVgVd- وجد 'find, seek' "یافتن، جستجو کردن"
عربی wgd وجد

منابع

وجد (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2