فتح (ریشه)

از قرآن پدیا

ریشه «فتح» (FTḤ)؛ گشودن، باز کردن (مادی و معنوی)، کلید. این ریشه در ساخت‌های گوناگون خودش جمعا 38 بار در قرآن کریم به‌کار رفته است.

معنای لغوی

فتح: گشودن. باز كردن. خواه محسوس باشد مثل‏ وَ لَمَّا فَتَحُوا مَتاعَهُمْ وَجَدُوا بِضاعَتَهُمْ رُدَّتْ إِلَيْهِمْ‏ يوسف: 65. چون متاع خويش گشودند ديدند سرمايه‏شان بخودشان برگردانده شده و خواه معنوى مثل‏ فَافْتَحْ‏ بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ‏ فَتْحاً وَ نَجِّنِي وَ مَنْ مَعِيَ ... شعراء: 118. كه مراد پيروزى و رهائى از ستمكاران است. قالُوا أَ تُحَدِّثُونَهُمْ بِما فَتَحَ‏ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَاجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ‏ بقره: 76.

فَتَّاحٌ‏: بسيار گشاينده و آن از اسماء حسنى است مراد از آن عموم است و از جمله فتح و فيصله ميان حق و ناحق ميباشد. وَ هُوَ الْفَتَّاحُ‏ الْعَلِيمُ‏ سباء: 26.

مفاتح: وَ عِنْدَهُ‏ مَفاتِحُ‏ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلَّا هُوَ انعام: 59. أَوْ بُيُوتِ خالاتِكُمْ أَوْ ما مَلَكْتُمْ‏ مَفاتِحَهُ‏ أَوْ صَدِيقِكُمْ‏ نور: 61. وَ آتَيْناهُ مِنَ الْكُنُوزِ ما إِنَ‏ مَفاتِحَهُ‏ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ قصص: 76.

مِفْتَح‏ (بكسر ميم و سكون فاء و فتح تاء) و مفتاح بمعنى كليد و مفتح (بر وزن مقعد) بمعنى خزانه و انبار است جمع اوّلى و دوّمى مفاتح و و مفاتيح و جمع سوّمى فقط مفاتح آيد (اقرب) (قاموس قرآن، 145-146).

ساخت‌های صرفی در قرآن

فَتَحَ (فعل مجرد): 16 بار

فَتَّحَ (فعل باب تفعیل، مجهول): 1 بار

مُفَتَّح (اسم مفعول، باب تفعیل): 1 بار

اِستَفتَحَ (فعل باب استفعال): 3 بار

فاتِح (اسم فاعل): 1 بار

فَتّاح (صیغه مبالغه): 1 بار

فَتح (اسم): 12 بار

مَفاتِح (اسم آلت. جمع مِفتاح): 3 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن فَتَحَ فَتَحَ فَتَحَ فتح: گشودن قاموس قرآن، ج‏5، ص: 145
آفروآسیایی *pitaḥ- فتح open باز کردن
سامی *pVtaḥ- فتح 'open, begin' "باز کردن، شروع"
اکدی petû فِتُ
اگاریتی ptḥ فتح
عبری ptḥ فتح
سریانی ptḥ فتح
گعز ftḥ فتح
مهری fōteḥ فُتِح
حرصوصی fetōh فِتُه
عربی ftḥ فتح

منابع

فتح (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2