روزه دار (مترادف)
مترادفات قرآنی روزه دار
مترادف های این واژه در قرآن عبارت است از «صائم»، «سائح».
مترادفات «روزه دار» در قرآن
واژه | مشاهده ریشه شناسی واژه | مشاهده مشتقات واژه | نمونه آیات |
---|---|---|---|
صائم | ریشه صوم | مشتقات صوم | إِنَّ ٱلْمُسْلِمِينَ وَٱلْمُسْلِمَٰتِ وَٱلْمُؤْمِنِينَ وَٱلْمُؤْمِنَٰتِ وَٱلْقَٰنِتِينَ وَٱلْقَٰنِتَٰتِ وَٱلصَّٰدِقِينَ وَٱلصَّٰدِقَٰتِ وَٱلصَّٰبِرِينَ وَٱلصَّٰبِرَٰتِ وَٱلْخَٰشِعِينَ وَٱلْخَٰشِعَٰتِ وَٱلْمُتَصَدِّقِينَ وَٱلْمُتَصَدِّقَٰتِ وَٱلصَّٰٓئِمِينَ وَٱلصَّٰٓئِمَٰتِ وَٱلْحَٰفِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَٱلْحَٰفِظَٰتِ وَٱلذَّٰكِرِينَ ٱللَّهَ كَثِيرًا وَٱلذَّٰكِرَٰتِ أَعَدَّ ٱللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا
|
سائح | ریشه سیح | مشتقات سیح | ٱلتَّٰٓئِبُونَ ٱلْعَٰبِدُونَ ٱلْحَٰمِدُونَ ٱلسَّٰٓئِحُونَ ٱلرَّٰكِعُونَ ٱلسَّٰجِدُونَ ٱلْءَامِرُونَ بِٱلْمَعْرُوفِ وَٱلنَّاهُونَ عَنِ ٱلْمُنكَرِ وَٱلْحَٰفِظُونَ لِحُدُودِ ٱللَّهِ وَبَشِّرِ ٱلْمُؤْمِنِينَ
|
معانی مترادفات قرآنی روزه دار
«صائم»
الصوم: در اصل خوددارى از كار است خواه خوردن، گفتن يا راه رفتن باشد از اين روى- صائم- اسبى است كه از رفتن و علف خوردن بازمىايستد.
شاعر گويد:خيل صيام و أخرى غير صائمة.
(ستورانى كه بى حركت و بى غذا هستند و ديگر ستوران آنطور نيستند) صوم: بادى كه راكد و ايستاده است (كه در فارسى مىگوئيم باد نمىآيد و هوا صاف است).
و همچنين نيمروز و سر ظهر كه به تصور ايستادن خورشيد در ميان آسمان- صوم- ناميده شده و لذا گفتهاند- قام قائم الظهيرة: سر ظهر شد و نيمروز شده است.
مصام الفرس و مصامته: جايگاه و طويله اسب (اصطبل اسبان) و نوشيدن و همبسترى است كه خوددارى از اين امور از وقتى است كه در پايان شب، سپيدى روز از سياهى شب مشخص شود.
آيه: (إني نذرت للرحمن صوما- 26/ مريم) گفته شده مقصود خوددارى از سخن گفتن است بدلالت آيه: (فلن أكلم اليوم إنسيا- 26/ مريم) (امروز هرگز با انسانى سخن نمىگويم).[۱]
«سائح»
السائح: آبى كه دائما در ميدانى جارى است.
ساح فلان فى الارض: او مثل گذشتن و جريان آب، در زمين شتافت.
آيه: (فسيحوا في الأرض أربعة أشهر- 2/ توبه) (چهار ماه در اين سرزمين بگرديد).
رجل سائح فى الارض و سياح : مردى است سياح و جهانگرد.
و در آيه: (السائحون- 112/ توبه) يعنى روزهداران، و (سائحات- 5/ تحريم) يعنى زنان روزهدار. بعضى گفتهاند- صوم- دو گونه است:
اول- صوم و روزه حقيقى و آن نخوردن غذا و ترك همبسترى در روز با همسران است.
دوم- صوم و روزه حكمى، و آن نگهداشتن اعضاء و جوارح از گناهان است مثل:
گوش و چشم و زبان. پس- سائح: كسى است كه اين روزه دوم را بجا مىآورد با روزه اول- و نيز گفته شده- سائحون: همان كسانى هستند كه مقتضاى مفهوم آيه: (أ فلم يسيروا في الأرض فتكون لهم قلوب يعقلون بها أو آذان يسمعون بها- 46/ حج)را مىطلبند و پى مىگيرند.[۲]