خرطوم (ریشه)

از قرآن پدیا

ریشه «خُرطوم» (H̬urṭūm)؛ بینی. این واژه تنها 1 بار در قرآن به‌کار رفته است.

معنای لغوی

خرطوم: بينى (قاموس- اقرب- صحاح) سَنَسِمُهُ عَلَى‏ الْخُرْطُومِ‏ قلم: 16 حتما روى بينى او علامت ميگذاريم گويا منظور از علامت، عار و ننگى است كه هميشگى باشد مثل داغى روى بينى (قاموس قرآن، ج2، ص237).

ساخت‌های صرفی در قرآن

خُرطوم (اسم): 1 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن خُرطوم خُرطوم خُرطوم خرطوم: بينى (قاموس- اقرب- صحاح) سَنَسِمُهُ عَلَى‏ الْخُرْطُومِ‏ قلم: 16 حتما روى بينى او علامت ميگذاريم گويا منظور از علامت، عار و ننگى است كه هميشگى باشد مثل داغى روى بينى قاموس قرآن، ج‏2، ص: 237
آفروآسیایی
سامی *h_arṭūm- خرطم (long) nose, beak, trunk, etc. بینی (دراز)، منقار، خرطوم فیل و غیره.
عبری PB ḥarṭōm حَرطُم 'nose, beak' "بینی، منقار" [Ja 501]
سریانی ḥarṭūmā حَرطُمَ 'proboscis (elephanti)' خرطوم (فیل) [Brock 256]
مندایی ḥarṭum(a) حَرطُم(َ) 'long bill, nose, snout, trunk' منقار بلند، بینی، پوزه، خرطوم (فیل) [DM 127]
عربی h_urṭum-, h_urṭūm- خُرطُم-\ خُرطُم- 'nez, bout du nez, tronc de l'élephant, etc.' بینی، نوک بینی، خرطوم فیل و غیره. [BK 1 561]

منابع

خرطم (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2