قدم (ریشه)
ریشه «قدم» (QDM)؛ گام، جلو رفتن، پیشی گرفتن. این ریشه در معانی گوناگون خود جمعا 48 بار در قرآن کریم بهکار رفته است.
معنای لغوی
قدم: (بر وزن فرس) پا. جمع آن اقدام است يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيماهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّواصِي وَ الْأَقْدامِ رحمن: 41. گناهكاران با علامتشان شناخته ميشوند و از موهاى پيشانى و پاهايشان گرفتار ميگردند.
راغب گفته: قَدَم پاى شخص و جمع آن أَقْدام و تقدّم و تأخّر باعتبار آن است. طبرسى ذيل آيه فوق فرموده قدم عضوى است كه شخص براى راه رفتن بجلو ميگذارد.
بنا بتعبير طبرسى علت تسميه پا بقدم، جلو انداختن آنست براى راه رفتن و بتعبير راغب اصل در قدم پا و تَقَدُّم بمعنى پيش افتادن باعتبار آن است.
وَ قَدِمْنا إِلى ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً فرقان: 23. و آمديم بسوى عمليكه كرده بودند و آنرا غبارى پراكنده ساختيم.
تَقْدِيم: جلو انداختن. مقدّم كردن. ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ آل عمران: 182 اين عذاب بعلّت اعمالى است كه دستهايتان از پيش فرستاده است (و گرنه) خدا به بندگان ستمكار نيست (قاموس قرآن، ج5، ص258).
ساختهای صرفی در قرآن
قَدِمَ (فعل مجرد): 1 بار
قَدمَ-ُ (فعل مجرد): 1 بار
قَدَم (اسم): 8 بار
قَدَّمَ (فعل باب تفعیل): 27 بار
تَقَدَّمَ (فعل باب تفعّل): 2 بار
اِستَقدَمَ (فعل باب استفعال): 4 بار
مُستَقدِم (اسم فاعل باب استفعال): 1 بار
اَقدَم (صفت تفضیل): 1 بار
قَدیم (صفت فعیل): 3 بار
ریشهشناسی
زبان | لفظ | لفظ با آوانویسی عربی | معنای انگلیسی | معنای فارسی | توضیح | منبع |
قرآن | قَدِمَ | قَدِمَ | قَدِمَ | قدم: پا | قاموس قرآن، ج5، ص: 256 | |
آفروآسیایی | ||||||
سامی | *ḳdm | قدم | to precede, be in front | پیشی گرفتن، جلو بودن | ||
عربی | ḳadam- | قَدَم- | 'le premier pas; pas; pied' | اولین گام؛ پا | (BK 2 691] | |
عربی جدید | Mec. gadam | جَدَم | 'foot' < *ḳadam | «پا» |