فصل (ریشه): تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''ریشه «فصل»''' (FṢL)؛ بریدن، جدا کردن. این ریشه 43 بار در قرآن کریم بهکار رفته است. == معنای لغوی == فصل: بريدن و جدا كردن. «فَصَلَ الشّىء فَصْلًا: قطعه و ابانه» در مفردات گفته: آن جدا كردن دو چيز از همديگر است بطوريكه ميان آندو فاصله باشد هذا يَو...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
[[منابع ریشه شناسی 2]] | [[منابع ریشه شناسی 2]] | ||
[[رده:ریشه شناسی واژگان قرآن]] | |||
[[رده:ف (ریشه)]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۴۳
ریشه «فصل» (FṢL)؛ بریدن، جدا کردن. این ریشه 43 بار در قرآن کریم بهکار رفته است.
معنای لغوی
فصل: بريدن و جدا كردن. «فَصَلَ الشّىء فَصْلًا: قطعه و ابانه» در مفردات گفته: آن جدا كردن دو چيز از همديگر است بطوريكه ميان آندو فاصله باشد هذا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ صافات: 21. اين روز قيامت و روز جدا كردن حق از باطل است كه تكذيب ميكرديد.
فِصَال: باز كردن طفل از شير در اقرب الموارد آنرا اسم مصدر گفته است وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً احقاف: 15. بار داشتن و از شير گرفتنش سى ماه است. ايضا وَ فِصالُهُ فِي عامَيْنِ لقمان: 14.
فَصِيلَة: اقوام و عشيره است كه از شخص منفصلاند و فصيل بمعنى مفصول است يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ. وَ صاحِبَتِهِ وَ أَخِيهِ. وَ فَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ ... معارج: 11- 13. گناهكار دوست ميدارد كه ايكاش عوض دهد از عذاب آنروز پسران، زن، برادر و عشيره خويش را چنان عشيرهايكه او را بخودش منضمّ كرده و در كنار خود جا ميدهد (قاموس قرآن، ج5، ص 181).
ساختهای صرفی در قرآن
فَصَلَ (فعل مجرد): 5 بار
فَصَّلَ (فعل باب تفعیل): 17 بار
فاصِل (اسم فاعل): 1 بار
فَصل (اسم): 9 بار
فِصال (مصدر): 3 بار
فَصیلَة (صفت فعیل): 1 بار
تَفصیل (مصدر باب تفعیل): 5 بار
مُفَصَّل (اسم مفعول، باب تفعیل): 2 بار
ریشهشناسی
زبان | لفظ | لفظ با آوانویسی عربی | معنای انگلیسی | معنای فارسی | توضیح | منبع |
قرآن | فَصَلَ | فَصَلَ | فَصَلَ | فصل: بريدن و جدا كردن | قاموس قرآن، ج5، ص: 180 | |
آفروآسیایی | ||||||
سامی | *pVlVṣ- ~ *pVṣVl- | فلص/
فصل |
'cleave, cut through' 1, 'separate' 2, 'divide, split' 3 | «شکاف، برش» 1، «جدا کردن» 2، «تقسیم، منقسم کردن» 3 | ||
آرامی | pǝṣal 1 | فصَل | ||||
گعز | flṣ 3 | فلص | ||||
عربی | fṣl 2 | فصل |