فرث (ریشه): تفاوت میان نسخه‌ها

از قرآن پدیا
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''ریشه «فرث»''' (FRT̠)؛ محتویات روده، غذای هضم نشده، مدفوع. این ریشه تنها یک بار در قرآن کریم آمده است. == معنای لغوی == فرث: گياه جويده در شكمبه بعضى آنرا سرگين ترجمه كرده‏اند ولى سرگين مدفوع حيوان و فرث همان گياه جويده است كه هنوز مواد غذائى آن بوس...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:


[[منابع ریشه شناسی 2]]
[[منابع ریشه شناسی 2]]
[[رده:ریشه شناسی واژگان قرآن]]
[[رده:ف (ریشه)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۲۱

ریشه «فرث» (FRT̠)؛ محتویات روده، غذای هضم نشده، مدفوع. این ریشه تنها یک بار در قرآن کریم آمده است.

معنای لغوی

فرث: گياه جويده در شكمبه بعضى آنرا سرگين ترجمه كرده‏اند ولى سرگين مدفوع حيوان و فرث همان گياه جويده است كه هنوز مواد غذائى آن بوسيله روده‏ها جذب نشده است. در اقرب الموارد گفته: «الْفَرْثُ‏: السرجين مادام فى الكرش» يعنى سرگين مادام كه در شكمبه است‏.

وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِهِ مِنْ بَيْنِ‏ فَرْثٍ‏ وَ دَمٍ لَبَناً خالِصاً ... نحل: 66. براى شما در چهارپايان عبرتى است (بر تصوّر معاد) از آنچه در شكمهايشان هست از ميان علف جويده و خون، شير خالص بشما مينوشانيم. اين كلمه يكبار بيشتر در قرآن نيامده است (قاموس قرآن، ج5، ص156).

ساخت‌های صرفی در قرآن

فَرث (اسم): 1 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن فَرث فَرث فَرث فرث: گياه جويده در شكمبه بعضى آنرا سرگين ترجمه كرده‏اند ولى سرگين مدفوع حيوان و فرث همان گياه جويده است كه هنوز مواد غذائى آن بوسيله روده‏ها جذب نشده است قاموس قرآن، ج‏5، ص: 156
آفروآسیایی
سامی *part_- {} *parč- فرث non-digested food in the stomach غذای هضم نشده در معده
اکدی paršu فَرشُ 'Darminhalt, Kot' OB, SB محتویات روده، مدفوع [AHw 836]
عبری päräš (with suff. piršō) فَرَش (وِته  فِرشُ) 'contents of the gut, faeces' "محتویات روده، مدفوع" [KB 977]
آرامی یهودی partā فَرتَ 'secretion, excrements' ترشح، مدفوع [Ja 1244]; prt [Sok 452]
سریانی pertā فِرتَ 'stercus' کود کشاورزی [Brock 609]
مندایی parta فَرتَ 'discharge, uncleanness' "ترشح، ناپاکی" [DM 365]
مهری fart_ فَرث 'undigested food in the stomach and intestines of a slaughtered animal' "غذای هضم نشده در معده و روده حیوان ذبح شده" [JM 101]
جبالی fɔ́rt_ do. فَرث  [JJ 62]
حرصوصی fōret_ do. فُرِث  [JH 35]
سقطری fórt فُرت 'excréments' مدفوع [LS 343]
عربی fart_- فَرث- 'excrements dans l'intérieur des intestines' مدفوع در داخل روده [BK 2 561]

منابع

فرث (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2