غلب (ریشه): تفاوت میان نسخه‌ها

از قرآن پدیا
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''ریشه «غلب»''' (ĠLB)؛ غلبه، پیروزی؛ گردن‌کلفتی؛ متراکم. این ریشه در معانی مذکور، جمعا 31 بار در قرآن آمده است. == معنای لغوی == غلب: و غلبه: پيروزى. مقهور كردن حريف. كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ‏ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ ... بقره: 249....» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:


[[منابع ریشه شناسی 2]]
[[منابع ریشه شناسی 2]]
[[رده:ریشه شناسی واژگان قرآن]]
[[رده:غ (ریشه)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۵۸

ریشه «غلب» (ĠLB)؛ غلبه، پیروزی؛ گردن‌کلفتی؛ متراکم. این ریشه در معانی مذکور، جمعا 31 بار در قرآن آمده است.

معنای لغوی

غلب: و غلبه: پيروزى. مقهور كردن حريف. كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ‏ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ ... بقره: 249.

اى بسا گروه كم كه باذن و يارى خدا بر گروه كثير پيروز شدند وَ اللَّهُ‏ غالِبٌ‏ عَلى‏ أَمْرِهِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ‏ يوسف: 21. خدا بر كار خود پيروز است و در كار خود عاجز نيست ليكن بيشتر مردم نميدانند. غُلِبَتِ‏ الرُّومُ. فِي أَدْنَى الْأَرْضِ‏ روم: 2 و 3.

غُلْب: (بر وزن قفل) جمع غلباء است و غلباء بمعنى باغ انبوه است در اقرب الموارد گويد: «الْغَلْبَاءُ: الْحَدِيقَهُ الْمُتَكَاثِفَةُ» راغب گفته: اغلب مرد گردن كلفت و غلباء زن گردن كلفت است و غلباء بمعنى باغ انبوه از آن گرفته شده‏ وَ زَيْتُوناً وَ نَخْلًا. وَ حَدائِقَ‏ غُلْباً. وَ فاكِهَةً وَ أَبًّا عبس: 29- 31. زيتون، درخت خرما، باغهاى انبوه، ميوه و چراگاه رويانديم (قاموس قرآن، ج5، ص114).

ساخت‌های صرفی در قرآن

معنای غلبه کردن

غَلَبَ (فعل مجرد): 15 بار

غالِب (اسم فاعل): 13 بار

مَغلوب (اسم مفعول): 1 بار

غَلَب (اسم): 1 بار

معنای گردن (کلفت)

غُلب (جمع اغلب-غَلباء): 1 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن غُلب غُلب غُلب غُلْب: جمع غلباء است و غلباء بمعنى باغ انبوه است در اقرب الموارد گويد: «الْغَلْبَاءُ: قاموس قرآن، ج‏5، ص: 114
آفروآسیایی *ḫ/ʕalVb- (<*ɣalb-?) خلب

غلب

forest, tree جنگل، درخت
آفروآسیایی *ɣilab- (?) غلب neck گردن
سامی *ḫal(V)b- خلب 'forest' 1, 'wooded hill' 2 "جنگل" 1، "تپه جنگلی" 2
سامی *ɣ/ʕilb- غلب 'have a thick neck' "گردن کلفتی داشتن"
اکدی ḫalb/pu 1 خَلب/فُ
اگاریتی ḫlb 2 خلب
عربی ʔaɣlab- ءَغلَب- 'qui a le cou gros et épais' BK 2 490, ʕilbāʔ- 'grand muscle de chaque côté du cou' 2 337 کسی که گردن بزرگ و کلفتی دارد؛ 'عضله بزرگ در هر طرف گردن'


رابطه معنای «غلبه» با گردن؟ گردن کلفتی کردن/ گردن کشی کردن؟

منابع

غلب (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2