انف (بینی): تفاوت میان نسخه‌ها

از قرآن پدیا
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== معنای لغوی ==
== معنای لغوی ==
أَنْف: بينى. «وَ الْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَ الْأَنْفَ‏ بِالْأَنْفِ‏» (مائده: 45). یعنی: چشم در مقابل چشم و بينى در مقابل بينى است (قاموس قرآن، ج1، ص133).
أَنْف: بينى. «وَ الْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَ الْأَنْفَ‏ بِالْأَنْفِ‏» (مائده: 45). یعنی: چشم در مقابل چشم و بينى در مقابل بينى است.
 
آنفا يعنى هم اكنون‏ «ما ذا قالَ‏ آنِفاً» محمد: 16 يعنى هم اكنون چه گفت، در مجمع البيان گويد: آنِفاً يعنى در اوّلين وقتيكه بما نزديك است. آن يكبار بيش در قرآن نيست (قاموس قرآن، ج1، ص133).


== ساخت‌های صرفی در قرآن ==
== ساخت‌های صرفی در قرآن ==
أنف (بینی): 2 بار
أنف (بینی): 2 بار
آنِف (ظرف زمان): 1 بار


برای مشاهده تفصیلی آیات، نک: [[انف (واژگان)]]
برای مشاهده تفصیلی آیات، نک: [[انف (واژگان)]]

نسخهٔ ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۰۷

ریشه «انف» (ˀNF)؛ از این ریشه، دو ساخت در قرآن وجود دارد. نخست واژه «أنف» به‌معنای بینی (2 بار) و دوم واژه «آنِفاً» که ظرف زمان است و به‌معنای «هم‌اکنون» (1 بار).

معنای لغوی

أَنْف: بينى. «وَ الْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَ الْأَنْفَ‏ بِالْأَنْفِ‏» (مائده: 45). یعنی: چشم در مقابل چشم و بينى در مقابل بينى است.

آنفا يعنى هم اكنون‏ «ما ذا قالَ‏ آنِفاً» محمد: 16 يعنى هم اكنون چه گفت، در مجمع البيان گويد: آنِفاً يعنى در اوّلين وقتيكه بما نزديك است. آن يكبار بيش در قرآن نيست (قاموس قرآن، ج1، ص133).

ساخت‌های صرفی در قرآن

أنف (بینی): 2 بار

آنِف (ظرف زمان): 1 بار

برای مشاهده تفصیلی آیات، نک: انف (واژگان)

ریشه‌شناسی

زبان واژه آوانگاری معنا توضیحات ارجاع
فارسی بین‌المللی فارسی انگلیسی
آفروآسیایی باستان ˀap اَپ دهان mouth Orel, 13 (no. 46)
سامی باستان ˀanp اَنپ بینی nose
عبری אַף اَپ ˀap سوراخ بینی، بینی، صورت، عصبانیت nostril, nose, face, anger Gesenius, 60
اوگاریتی ap اپ بینی، پوزه، منقار، خشم، جلو، ورودی nose, muzzle, beak, anger, front, entrance DelOlmo, 87-88
آرامی אַפָּא اَپا ˀapā چهره، حضور، جلوه؛ بینی face, presence; nose Jastrow, 99, 86
אַנְפָּא اَنپا ˀanpā صورت و چهره، جلو face, front
سریانی ܐܦܐ اپا ˀapa سوراخ های بینی، صورت، قیافه the nostrils, the face, countenance PayneSmith, 25
مندایی anpia اَنپیا چهره، جلوه face, presence Macuch, 27
فنیقی -
اکدی/آشوری appu اَپّو بینی nose Black, 20
حبشی ˀanf اَنف بینی، سوراخ بینی nose, nostril Leslau, 28
سبائی -
عربی أنف بینی مشکور، ج1، ص42-43

Zammit, 81

منابع

انف (واژگان)

منابع ریشه شناسی