رنگ (مترادف): تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «==مترادفات قرآنی رنگ== مترادف های این واژه در قرآن عبارت است از «لون»، «صبغة». ==مترادفات «رنگ» در قرآن== {| class="wikitable" |+ !واژه !مشاهده ریشه شناسی واژه !مشاهده مشتقات واژه !نمونه آیات |- |لون |ریشه لون |مشتقات لون | |- |صبغة |ص...» ایجاد کرد) |
(←«لون») |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
|[[لون (ریشه)|ریشه لون]] | |[[لون (ریشه)|ریشه لون]] | ||
|[[لون (واژگان)|مشتقات لون]] | |[[لون (واژگان)|مشتقات لون]] | ||
| | |{{AFRAME|Surah=35|Ayah=27}} | ||
|- | |- | ||
|صبغة | |صبغة | ||
|[[صبغ (ریشه)|ریشه صبغ]] | |[[صبغ (ریشه)|ریشه صبغ]] | ||
|[[صبغ (واژگان)|مشتقات صبغ]] | |[[صبغ (واژگان)|مشتقات صبغ]] | ||
| | |{{AFRAME|Surah=2|Ayah=138}} | ||
|} | |} | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
=== «لون» === | === «لون» === | ||
لون بمعنى رنگ است كه در باره رنگهاى سفيد و سياه و هر رنگى كه از اين دو رنگ تركيب شود بكار ميرود. | |||
تلون- در رنگ شدن چيزى بغير از رنگ اصلى آن است گفته ميشود. | |||
در آيه: | |||
و من الجبال جدد بيض و حمر مختلف ألوانها- النحل/ 13). | |||
و و اختلاف ألسنتكم و ألوانكم- الروم/ 22). | |||
كه اشاره به تمام رنگهاى آدمى (نژادها) و اختلاف صورتها كه ويژه هر نژادى غير از نژاد ديگر است (سرخ پوستان، سياه پوستان، سفيد پوستان ...) با تمام ويژگى رنگ پوستشان و با زيادى نفوسشان، كه اين نژادهاى گوناگون نشانهاى و هشدارى است بر گسترش قدرت خلاقيت خداوند. | |||
گاهى از واژه- لون- به جنس و نوع تعبير شده است، ميگويند- فلانى انواع سخن و حديث را بيان كرد و انواع غذاها را تناول كرد.<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج4، ص: 176-175</ref> | |||
=== «صبغة» === | === «صبغة» === | ||
الصبغ: رنگ كردن است، فعلش- صبغت. | |||
الصبغ: يعنى- مصبوغ- رنگ شده. | |||
در آيه: (صبغة الله- 138/ بقره) اشاره به چيزى است كه خداى تعالى از عقل و خرد يا شعور تميز دهنده كه متفاوت از حيوانات است مثل فطرت در انسانها ايجاد كرده است. | |||
وقتى كه نصارى صاحب فرزند مىشوند بعد از هفت روز او را در آبى غسل تعميد مىدهند و فرو مىبرند و گمان مىكنند آن كار صبغهاى است از اين روى خداى تعالى فرمود: (و من أحسن من الله صبغة- 38/ بقره) و آيه: (و صبغ للآكلين-20/ مؤمنون) (خورش و چاشنى خوراك براى خورندگان است) يعنى عصارههائى كه از ميوهها بدست مىآورند براى آنان چون نان خورش است مثل اينكه مىگويند- أصبغت بالخل: با سركه چاشنىاش زدم.<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج2، ص: 374</ref> | |||
==ارجاعات== | ==ارجاعات== | ||
[[رده:فرهنگنامه مترادفات قرآن]] | [[رده:فرهنگنامه مترادفات قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۵ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۴:۵۰
مترادفات قرآنی رنگ
مترادف های این واژه در قرآن عبارت است از «لون»، «صبغة».
مترادفات «رنگ» در قرآن
واژه | مشاهده ریشه شناسی واژه | مشاهده مشتقات واژه | نمونه آیات |
---|---|---|---|
لون | ریشه لون | مشتقات لون | أَلَمْ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءً فَأَخْرَجْنَا بِهِۦ ثَمَرَٰتٍ مُّخْتَلِفًا أَلْوَٰنُهَا وَمِنَ ٱلْجِبَالِ جُدَدٌۢ بِيضٌ وَحُمْرٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَٰنُهَا وَغَرَابِيبُ سُودٌ
|
صبغة | ریشه صبغ | مشتقات صبغ | صِبْغَةَ ٱللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ ٱللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُۥ عَٰبِدُونَ
|
معانی مترادفات قرآنی رنگ
«لون»
لون بمعنى رنگ است كه در باره رنگهاى سفيد و سياه و هر رنگى كه از اين دو رنگ تركيب شود بكار ميرود.
تلون- در رنگ شدن چيزى بغير از رنگ اصلى آن است گفته ميشود.
در آيه:
و من الجبال جدد بيض و حمر مختلف ألوانها- النحل/ 13).
و و اختلاف ألسنتكم و ألوانكم- الروم/ 22).
كه اشاره به تمام رنگهاى آدمى (نژادها) و اختلاف صورتها كه ويژه هر نژادى غير از نژاد ديگر است (سرخ پوستان، سياه پوستان، سفيد پوستان ...) با تمام ويژگى رنگ پوستشان و با زيادى نفوسشان، كه اين نژادهاى گوناگون نشانهاى و هشدارى است بر گسترش قدرت خلاقيت خداوند.
گاهى از واژه- لون- به جنس و نوع تعبير شده است، ميگويند- فلانى انواع سخن و حديث را بيان كرد و انواع غذاها را تناول كرد.[۱]
«صبغة»
الصبغ: رنگ كردن است، فعلش- صبغت.
الصبغ: يعنى- مصبوغ- رنگ شده.
در آيه: (صبغة الله- 138/ بقره) اشاره به چيزى است كه خداى تعالى از عقل و خرد يا شعور تميز دهنده كه متفاوت از حيوانات است مثل فطرت در انسانها ايجاد كرده است.
وقتى كه نصارى صاحب فرزند مىشوند بعد از هفت روز او را در آبى غسل تعميد مىدهند و فرو مىبرند و گمان مىكنند آن كار صبغهاى است از اين روى خداى تعالى فرمود: (و من أحسن من الله صبغة- 38/ بقره) و آيه: (و صبغ للآكلين-20/ مؤمنون) (خورش و چاشنى خوراك براى خورندگان است) يعنى عصارههائى كه از ميوهها بدست مىآورند براى آنان چون نان خورش است مثل اينكه مىگويند- أصبغت بالخل: با سركه چاشنىاش زدم.[۲]