گرسنگی (مترادف): تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «==مترادفات قرآنی گرسنگی== مترادف های این واژه در قرآن عبارت است از «جوع»، «مسغبة»، «مخمصة»، «خصاصة». ==مترادفات «گرسنگی» در قرآن== {| class="wikitable" |+ !واژه !مشاهده ریشه شناسی واژه !مشاهده مشتقات واژه !نمونه آیات |- |جوع |ریشه جوع |جوع (واژگ...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
|[[جوع (ریشه)|ریشه جوع]] | |[[جوع (ریشه)|ریشه جوع]] | ||
|[[جوع (واژگان)|مشتقات جوع]] | |[[جوع (واژگان)|مشتقات جوع]] | ||
| | |{{AFRAME|Surah=106|Ayah=4}} | ||
|- | |- | ||
|مسغبة | |مسغبة | ||
|[[سغب (ریشه)|ریشه سغب]] | |[[سغب (ریشه)|ریشه سغب]] | ||
|[[سغب (واژگان)|مشتقات سغب]] | |[[سغب (واژگان)|مشتقات سغب]] | ||
| | |{{AFRAME|Surah=90|Ayah=14}} | ||
|- | |- | ||
|مخمصة | |مخمصة | ||
|[[خمص (ریشه)|ریشه خمص]] | |[[خمص (ریشه)|ریشه خمص]] | ||
|[[خمص (واژگان)|مشتقات خمص]] | |[[خمص (واژگان)|مشتقات خمص]] | ||
| | |{{AFRAME|Surah=5|Ayah=3}} | ||
|- | |- | ||
|خصاصة | |خصاصة | ||
|[[خصص (ریشه)|ریشه خصص]] | |[[خصص (ریشه)|ریشه خصص]] | ||
|[[خصص (واژگان)|مشتقات خصص]] | |[[خصص (واژگان)|مشتقات خصص]] | ||
| | |{{AFRAME|Surah=59|Ayah=9}} | ||
|} | |} | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
=== «جوع» === | === «جوع» === | ||
الجُوع، احساس و دردى كه از خالى بودن معده از طعام و يا از گرسنگى به حيوان (ذى حيات و جاندار مىرسد). | |||
مَجَاعَة- زمان قحطى. | |||
رجل جَائِع و جَوْعَان- مردى كه زياد گرسنه است. | |||
(از اين واژه در 5 آيه قرآن اشاره شده است: كه يكى از آنها آيه 155/ بقره است كه در باره انسانهاى خود ساخته و وارسته و از آزمايش و مشكلات بيرون آمده مىفرمايد: وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ- كه در اين آيه بانسهاى طراز نوين و پايدارى كه براى هدف خدائى، و اللّه در برابر تمام مشكلات پايدارند مژده داده شده).<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج1، ص: 436-435</ref> | |||
=== «مسغبة» === | === «مسغبة» === | ||
خداى تعالى گويد: (أَوْ إِطْعامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَة14/ بلد) كه از- سغب- يعنى گرسنگى با درد و رنج و يا گرسنگى با عطش و تشنگى و رنج گرفته شده. | |||
سَغِبَ سَغَباً و سُغُوباً: كه اسمش.- سَاغِب و سَغْبَان- است، مثل عطشان (سغبان يعنى گرسنه و عطشان يعنى تشنه).<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج2، ص: 223-222</ref> | |||
=== «مخمصة» === | === «مخمصة» === | ||
خداى تعالى گويد: فِي مَخْمَصَةٍ- 3/ مائده) يعنى در گرسنگى كه باعث كوچك شدن و ضعيف شدن شكمشان مىشود. | |||
رجل خَامِص- مردى لاغر اندام. | |||
أَخْمَصُ القدم- گودى كف پا براى اينكه پوستش ضعيف و نازك است.<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج1، ص: 640</ref> | |||
=== «خصاصة» === | === «خصاصة» === | ||
التَّخْصِيص و الاخْتِصَاص و الخُصُوصِيَّة و التَّخَصُّص يعنى اختصاص يافتن و مربوط شدن جزئى از چيزى بآنچه كه در كلّى با آن چيز همسان نيست و مشاركت ندارد (مثل اختصاص يافتن ابرو به چهره آدمى در حالى كه از جنس پوست و گوشت چهره نيست امّا جزئى از چهره است) و اين واژه بر خلاف واژه- عموم و تعميم و تعمّم- است. | |||
خاصان و ويژهگان انسان نيز كسانى هستند كه با نوعى از جوانمردى و بخشش و كرامت بانسان وابسته مىشوند. | |||
خَاصَّة ضد عامّه است: خداى تعالى گويد: وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً- 25/ انفال) يعنى: بكله آن فتنه عموميت و فراگيرى خواهد داشت و عموم شما را در بر مىگيرد. | |||
فعل آن- خَصَّهُ بكذا و يَخُصُّهُ و اخْتَصَّهُ يَخْتَصُّهُ است، خداى تعالى فرمايد: | |||
يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشاءُ- 105/ بقره). | |||
خَصَاصُ البيت: شكاف و سوراخهاى خانه. | |||
خَصَاصَة- يعنى فقر و تنگدستى كه تعبيرى است از همان شكاف و روزنه خانه و سوراخهاى غربال كه بسته و مسدود نشده باشد و نيز به يارى و دوستى بىخللى كه يافت نمىشود تعبير شده است. | |||
و آيه وَ يُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ- 9/ حشر). | |||
يعنى: (با اينكه خويشتن بچيزهائى نياز دارند ديگران را بر خويش مقدّم دارند). | |||
بجاى- خصاصة- در آيه ممكن است- خصاص- بگويى باز در يك معنى است. | |||
الْخُصُ- خانه و اتاقى كه از نى يا شاخه درخت ساخته مىشود زيرا چنان اتاقى و خانهاى داراى (خصاصه) يعنى سوراخ و منفذ است.<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج1، ص: 605-604</ref> | |||
==ارجاعات== | ==ارجاعات== | ||
[[رده:فرهنگنامه مترادفات قرآن]] | [[رده:فرهنگنامه مترادفات قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۴۸
مترادفات قرآنی گرسنگی
مترادف های این واژه در قرآن عبارت است از «جوع»، «مسغبة»، «مخمصة»، «خصاصة».
مترادفات «گرسنگی» در قرآن
واژه | مشاهده ریشه شناسی واژه | مشاهده مشتقات واژه | نمونه آیات |
---|---|---|---|
جوع | ریشه جوع | مشتقات جوع | ٱلَّذِىٓ أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ وَءَامَنَهُم مِّنْ خَوْفٍۭ
|
مسغبة | ریشه سغب | مشتقات سغب | أَوْ إِطْعَٰمٌ فِى يَوْمٍ ذِى مَسْغَبَةٍ
|
مخمصة | ریشه خمص | مشتقات خمص | حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ ٱلْمَيْتَةُ وَٱلدَّمُ وَلَحْمُ ٱلْخِنزِيرِ وَمَآ أُهِلَّ لِغَيْرِ ٱللَّهِ بِهِۦ وَٱلْمُنْخَنِقَةُ وَٱلْمَوْقُوذَةُ وَٱلْمُتَرَدِّيَةُ وَٱلنَّطِيحَةُ وَمَآ أَكَلَ ٱلسَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى ٱلنُّصُبِ وَأَن تَسْتَقْسِمُوا۟ بِٱلْأَزْلَٰمِ ذَٰلِكُمْ فِسْقٌ ٱلْيَوْمَ يَئِسَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ مِن دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَٱخْشَوْنِ ٱلْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلْإِسْلَٰمَ دِينًا فَمَنِ ٱضْطُرَّ فِى مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
|
خصاصة | ریشه خصص | مشتقات خصص | وَٱلَّذِينَ تَبَوَّءُو ٱلدَّارَ وَٱلْإِيمَٰنَ مِن قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِى صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّآ أُوتُوا۟ وَيُؤْثِرُونَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِۦ فَأُو۟لَٰٓئِكَ هُمُ ٱلْمُفْلِحُونَ
|
معانی مترادفات قرآنی گرسنگی
«جوع»
الجُوع، احساس و دردى كه از خالى بودن معده از طعام و يا از گرسنگى به حيوان (ذى حيات و جاندار مىرسد).
مَجَاعَة- زمان قحطى.
رجل جَائِع و جَوْعَان- مردى كه زياد گرسنه است.
(از اين واژه در 5 آيه قرآن اشاره شده است: كه يكى از آنها آيه 155/ بقره است كه در باره انسانهاى خود ساخته و وارسته و از آزمايش و مشكلات بيرون آمده مىفرمايد: وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ- كه در اين آيه بانسهاى طراز نوين و پايدارى كه براى هدف خدائى، و اللّه در برابر تمام مشكلات پايدارند مژده داده شده).[۱]
«مسغبة»
خداى تعالى گويد: (أَوْ إِطْعامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَة14/ بلد) كه از- سغب- يعنى گرسنگى با درد و رنج و يا گرسنگى با عطش و تشنگى و رنج گرفته شده.
سَغِبَ سَغَباً و سُغُوباً: كه اسمش.- سَاغِب و سَغْبَان- است، مثل عطشان (سغبان يعنى گرسنه و عطشان يعنى تشنه).[۲]
«مخمصة»
خداى تعالى گويد: فِي مَخْمَصَةٍ- 3/ مائده) يعنى در گرسنگى كه باعث كوچك شدن و ضعيف شدن شكمشان مىشود.
رجل خَامِص- مردى لاغر اندام.
أَخْمَصُ القدم- گودى كف پا براى اينكه پوستش ضعيف و نازك است.[۳]
«خصاصة»
التَّخْصِيص و الاخْتِصَاص و الخُصُوصِيَّة و التَّخَصُّص يعنى اختصاص يافتن و مربوط شدن جزئى از چيزى بآنچه كه در كلّى با آن چيز همسان نيست و مشاركت ندارد (مثل اختصاص يافتن ابرو به چهره آدمى در حالى كه از جنس پوست و گوشت چهره نيست امّا جزئى از چهره است) و اين واژه بر خلاف واژه- عموم و تعميم و تعمّم- است.
خاصان و ويژهگان انسان نيز كسانى هستند كه با نوعى از جوانمردى و بخشش و كرامت بانسان وابسته مىشوند.
خَاصَّة ضد عامّه است: خداى تعالى گويد: وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً- 25/ انفال) يعنى: بكله آن فتنه عموميت و فراگيرى خواهد داشت و عموم شما را در بر مىگيرد.
فعل آن- خَصَّهُ بكذا و يَخُصُّهُ و اخْتَصَّهُ يَخْتَصُّهُ است، خداى تعالى فرمايد:
يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشاءُ- 105/ بقره).
خَصَاصُ البيت: شكاف و سوراخهاى خانه.
خَصَاصَة- يعنى فقر و تنگدستى كه تعبيرى است از همان شكاف و روزنه خانه و سوراخهاى غربال كه بسته و مسدود نشده باشد و نيز به يارى و دوستى بىخللى كه يافت نمىشود تعبير شده است.
و آيه وَ يُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ- 9/ حشر).
يعنى: (با اينكه خويشتن بچيزهائى نياز دارند ديگران را بر خويش مقدّم دارند).
بجاى- خصاصة- در آيه ممكن است- خصاص- بگويى باز در يك معنى است.
الْخُصُ- خانه و اتاقى كه از نى يا شاخه درخت ساخته مىشود زيرا چنان اتاقى و خانهاى داراى (خصاصه) يعنى سوراخ و منفذ است.[۴]