ذرأ (ریشه): تفاوت میان نسخه‌ها

از قرآن پدیا
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''ریشه «ذرأ»''' (D̠Rˀ)؛ پراکندن، پخش کردن. این ریشه 6 بار در قرآن کریم به‌کار رفته است. == معنای لغوی == ذرء: آفريدن. «وَ هُوَ الَّذِي‏ ذَرَأَكُمْ‏ فِي الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ» مؤمنون: 79. يعنى اوست كه شما را در زمين آفريد و بسوى او جمع ميش...» ایجاد کرد)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۴۶

ریشه «ذرأ» (D̠Rˀ)؛ پراکندن، پخش کردن. این ریشه 6 بار در قرآن کریم به‌کار رفته است.

معنای لغوی

ذرء: آفريدن. «وَ هُوَ الَّذِي‏ ذَرَأَكُمْ‏ فِي الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ» مؤمنون: 79. يعنى اوست كه شما را در زمين آفريد و بسوى او جمع ميشوند (قاموس قرآن، ج3، ص4).

ساخت‌های صرفی در قرآن

ذَرَأَ (فعل مجرد): 6 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن ذَرَأَ ذَرَأَ ذَرَأَ آفريدن. «وَ هُوَ الَّذِي‏ ذَرَأَكُمْ‏ فِي الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ» قاموس قرآن ؛ ج‏3 ؛ ص4
آفروآسیایی *ǯrr/w/y/ʔ ~ *wǯr وذر to scatter, spread (seed), winnow پراکنده کردن، پخش کردن (دانه)، باد دادن و بو جارى كردن (غله)
آفروآسیایی *ʒVry/ʔ/ʕ- ~ *ǯVry/ʔ/ʕ 1, /w/ʔ/ʕ ~ *ʒry/wʔ/ʕ 2 ذرع seed, sowing, sown field 1, to sow, cultivate 2 بذر، کاشت، کاشت مزرعه 1، کاشتن، کشت 2
آفروآسیایی
سامی *ǯrr/w/y/ʔ ذرو 'to scatter, spread (seed), winnow' پراکنده کردن، پخش کردن (دانه)، باد دادن و بو جارى كردن (غله)
سامی *ʒVry/ʔ/ʕ- ~ *ǯVry/ʔ/ʕ 1, *ʒry/wʔ/ʕ ~ *ǯry/w/ʔ/ʕ 2 زرء seed, sowing, sown field 1, to sow, cultivate 2 بذر، کاشت، کاشت مزرعه 1، کاشتن، کشت 2
سامی *d_ry/w/ʔ- ذرو 'to seed, sow, sown field' "بذر کردن، کاشت، کاشت مزرعه"
اکدی zarû زَرُ 'to sow seed broadcast; scatter, sprinkle; winnow' OB on   کاشت بذر، پخش; پراکنده کردن، پاشیدن، بوجاری کردن (CAD z, 70)
اکدی zēru (zarʔu) زِرُ (زَرءُ) 'seed (of cereals and of other plants); acreage, arable land' OAkk. on بذر (غلات و سایر گیاهان)؛ سطح زیر کشت، زمین قابل کشت (CAD z, 89)
اگاریتی d/d_rʕ د/ذرع 'simiente, grano de siembta, sementera; semilla', drʕ 'sembrar, diseminar' دانه، بستر بذر; بذر، «کاشتن، پخش کردن» (DLU, 137)
فنیقی Ph. Yaud. zrʕ (HAL, 1867-8) Yَُد. زرع (HAL\ 867-8)
عبری zry زری 'to scatter, winnow' «پراکنده کردن، باد دادن و بو جارى كردن (غله)» (HAL, 280)
عبری zrʕ زرع 'to sow', zäraʕ 'seed' "کاشتن"، "بذر" (HAL, 1867-8)
آرامی Bib. zǝraʕ   زرَع 'seed, descendance', Emp. Eg. zrʕ "بذر، نسل و تبار" (HAL, 1867-8)
آرامی یهودی dry, drʔ دری\ درء 'to scatter, strew; winnow', zry, zrʔ 'to scatter' پراکنده کردن، ریختن، ، باد دادن و بو جارى كردن (غله)؛ «پراکنده کردن» (Ja., 322)

(Ibid., 413; likely borrowed from Hbr.)

آرامی یهودی drʕ درع 'to sow', dǝraʕ, darʕā 'seed, produce, offspring', zǝraʕ, zarʕā 'seed', zrʕ «کاشتن»، «بذر، تولید، نسل»"دانه" (Ja., 324)
سریانی drʔ درء 'sparsit, dispersit', madrǝyā 'vannus' پراکنده (Brock., 165)
سریانی zrʕ زرع 'seminavit', zarʕā 'semen' کاشته شدن (Brock., 207)
مندایی DRA 'to scatter (e.g. the yearly harvest, the seed)' «پراکنده کردن (مثلاً برداشت سالانه، دانه)» (DM, 114)
مندایی ZRA ZRA 'to sow, scatter', zira 'seed, semen' «بذر افشاندن، پراکنده کردن»«بذر، نطفه» (DM, 170)

(Ibid., 167)

عربی جنوبی Sab. m-d_rʔ-t   م-ذرء-ت 'sown field, sown ground' زمین کاشته شده (SD, 40)
عربی جنوبی m-d_rʔ-t م-ذرء-ت 'sown field, sown ground' زمین کاشته شده (SD, 40)
گعز zarawa زَرَوَ 'to scatter, spread around, disperse' «پراکنده کردن، پخش کردن، پراکنده کردن» (LGz., 644)
گعز zarʔa, zarʕa زَرءَ\ زَرعَ 'to seed, sow, scatter seed', zarʔ 'seed, seedling, plantation' «بذر کردن، بذرپاشی، دانه پراکنده کردن»، "بذر، نهال، مزرعه" (LGz., 642)
مهری d_ǝr ذر 'to spread out; to spread (gravy, curry, seed)' پخش شدن، پخش کردن (سبوس، کاری، دانه)» (JM, 47)
مهری zūra زُرَ '(plants) to grow', ha-zrē 'to cultivate', S. Mhr. zǝrɛ̄t 'plantation, cultivated area', d_ǝráyyǝt «(گیاهان) رشد کردن»، 'پرورش دادن'، "کاشت، منطقه کشت شده" (JM, 469)
مهری d_ǝráyyǝt ذرَییت 'offspring'; cf. d_ǝrēt 'sorghum, dhurah' <Arab? محصول (حاصل کشت) (JM, 81)

JM, 82

جبالی d_err ذِرر 'to spread out', d_ɔ́ttɔr 'to be spread around (as, e.g., rice, sugar)' «پخش شدن»، «در اطراف پخش شدن (مثلاً برنج، شکر)» (JJ, 47; -t- stem)
جبالی zéraʕ زِرَع '(plants) to grow', ezóraʕ 'to plant many seeds', zéraʕ 'farmer', d_ǝrrít "رشد کردن (گیاهان)"، "بذرهای فراوان کاشتن"، 'کشاورز' (JJ, 320)
جبالی d_ǝrrít ذررِت 'progeny, offspring'; cf. d_érɛ́t 'sorghum, dhurah' <Arab? «نتاج، محصول»، ذرت خوشه ای (JJ, 47)

JJ, 47

سقطری deri دِرِ 'semence' بذر (LS, 135)
سقطری deri دِرِ 'semence' بذر (LS, 135)
عربی d_ry/w ذری/و 'vanner, nettoyer (le grain) en le lanc̣ant au vent avec une pelle ou avec un van' با پرتاب کردن با بیل به سمت باد، (دانه) را تمیز کردن (BK 1, 771)
عربی d_ry/w ذری/و 'répandre la semence (en semant), semer', d_urat- 'dorra, espèce de millet', d_rʔ 'ensemencer (la terre)', zrʕ پاشیدن بذر- کاشتن (BK 1, 771)

(Ibid., 772)

(BK 1, 767)

عربی d_ry/w ذری/و 'répandre la semence (en semant), semer', d_urat- 'dorra, espèce de millet', d_rʔ 'ensemencer (la terre)' پاشیدن بذر- کاشتن (BK 1, 771)

(BK 1, 772)

(BK 1, 767)

منابع

ذرا (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2