پرش به محتوا

تهمت (مترادف): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «==مترادفات قرآنی تهمت== مترادف های این واژه در قرآن عبارت است از «بهتان»، «افک»، «افتراء». ==مترادفات «تهمت» در قرآن== {| class="wikitable" |+ !واژه !مشاهده ریشه شناسی واژه !مشاهده مشتقات واژه !نمونه آیات |- |بهتان |ریشه بهت |بهت (واژگان)|مشتقات...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:


=== «بهتان» ===
=== «بهتان» ===
بُهِتَ‏ (سراسيمه و دهشت زده شد)، خداى عزّ و جلّ فرمايد: (فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ- 258/ بقره) يعنى متحيّر و مدهوش شد و- قد بَهَتَهُ‏- يعنى سراسيمه‏اش كرد.
و آيه (هذا بُهْتانٌ‏ عَظِيمٌ‏- 16/ نور) يعنى دروغى كه شنونده‏اش را مبهوت و متحيّر مى‏كند.
بُهْتان‏ از- بهت- است خداى تعالى فرمايد: (يَأْتِينَ بِبُهْتانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَ أَرْجُلِهِنَ‏- 12/ ممتحنه)كنايه از بهتان زنا زدن به زنان پاك است و گفته‏اند بلكه انجام هر كار شنيعى با دست و پا است، يعنى گرفتن چيزى كه جايز نيست آنرا با دست گرفت و رفتن به جايى كه قبيح و ناروا است با پاى بآن جا رفت.
گفته شده- جاء بِالْبَهِيتَةِ- يعنى دروغ.<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏1، ص: 317-316</ref>


=== «افک» ===
=== «افک» ===
إفك‏ هر چيزى كه وجهه شايسته و نيكويش كه بحقّ سزاوار آن است تغيير يافته از اينرو هر بادى و نسيمى كه از مسير اصليش عدول كند (مؤتفكة) گويند، خداى تعالى فرمايد:
(وَ الْمُؤْتَفِكاتُ‏ بِالْخاطِئَةِ- 9/ حاقّه) و (الْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوى‏- 53/ نجم) كه هر دو آيه اشاره بعذاب قوم لوط است كه با بادهاى ويران كننده عذاب شدند و سخن خداى تعالى (قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى‏ يُؤْفَكُونَ‏- 30/ توبه).
يعنى: در اعتقاد از ايمان و حقّ به باطل، و در سخن از صدق و راستى به دروغ، و در عمل از كار پسنديده به عمل زشت و قبيح روى گرداندند.
و آيات (يُؤْفَكُ‏ عَنْهُ مَنْ‏ أُفِكَ‏- 9/ ذاريات) و (أَنَّى يُؤْفَكُونَ‏- 30/ توبه) و (أَ جِئْتَنا لِتَأْفِكَنا عَنْ آلِهَتِنا- 22/ احقاف) به معنى عدول كردن و روى برگرداندن از حقّ است، بكار بردن- افك در اين آيات بنابر اعتقاد آنهاست كه باطل را حقّ پنداشته‏اند و مى‏گويند:
«آمده‏اى ما را از خدايانمان روى گردان كنى» چنانكه گفتيم افك در آيه اخير در مورد دروغ بكار برده شده است (إِنَّ الَّذِين‏جاؤُ بِالْإِفْكِ‏ عُصْبَة مِنْكُمْ‏- 22/ نور) و (لِكُلِ‏ أَفَّاكٍ‏ أَثِيمٍ‏- 7/ جاثيه) و (أَ إِفْكاً آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِيدُونَ‏- 86/ صافات) تقدير معنى صحيح افك در اين آيات اين است كه گوئى مى‏گويند- أ تريدون آلهة من الإفك- يعنى ابراهيم (ع) به عمو و قومش مى‏گويد آيا خدايانى دروغين مى‏خواهيد و مى‏خوانيد كه- إِفْكاً- مفعول‏ تُرِيدُونَ‏ است و- آلِهَةً- بدل از افك است.- رجل‏ مأفوك‏، يعنى مردى كه از حقّ به باطل روى گردانده است، شاعر گويد:فإن تك عن أحسن المرؤة مأفو/كا ففي آخرين قد أفكوا(اگر تو از بهترين جوانمرديها رو گردانى پس در ميان ديگران متّهم، و روى گردانده هستى). أُفِكَ‏، يُؤْفَكُ‏- يعنى عقل و خردش زايل شد و- رجل‏ مأفوك‏ العقل- مردى كه عقلش از دست رفته است.<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏1، ص: 180-178</ref>


=== «افتراء» ===
=== «افتراء» ===
الفَرْي‏: بريدن پوست براى زينت و يا اصلاح و استحكام چيزى است ولى.
إِفْرَاء: بريدن براى فساد و خرابى است.
افْتِرَاء: در فساد و صلاح هر دو بكار ميرود ولى در مورد فساد بيشتر است.
و در قرآن در مورد دروغ و شرك و ستم بكار رفته است مثل آيات: وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرى‏ إِثْماً عَظِيماً (48/ نساء). انْظُرْ كَيْفَ‏ يَفْتَرُونَ‏ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ‏ (50/ نساء). و در معنى كذب مثل آيات: افْتِراءً عَلَى اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا (140/ انعام).وَ لكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يَفْتَرُونَ‏ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ‏ (103/ مائده). أَمْ يَقُولُونَ‏ افْتَراهُ‏ (3/ سجده). وَ ما ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ‏ (60/ يونس). أَنْ‏ يُفْتَرى‏ مِنْ دُونِ اللَّهِ‏ (37/ يونس). إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُفْتَرُونَ‏ (50/ هود).
در آيه: لَقَدْ جِئْتِ شَيْئاً فَرِيًّا (27/ مريم) گفته‏اند معنايش كار بزرگ و عجيب يا تازه است [يعنى تو بكار عجيبى و بزرگ و نوى دست يازيدى‏] كه همه آنها اشاره به يك معنى واحد دارد.<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏3، ص: 52-51</ref>


==ارجاعات==
==ارجاعات==
[[رده:فرهنگنامه مترادفات قرآن]]
[[رده:فرهنگنامه مترادفات قرآن]]
ویراستار
۸٬۳۴۱

ویرایش