عمد (قصد)
ریشه «عمد» (ˁMD)؛ قصد، تعمّد. این ریشه در این معنا 3 بار در قرآن کریم بهکار رفته است.
معنای لغوی
عمد: قصد. «عَمَدَ لِلشَّيْءِ وَ إِلَى الشَّيْءِ: قَصَدَ» همچنين است تَعَمَّدَ. وَ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ فِيما أَخْطَأْتُمْ بِهِ وَ لكِنْ ما تَعَمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ احزاب: 5. در آنچه خطا كردهايد گناهى نداريد ليكن در آنچه قلوب شما قصد كرده خطا كاريد. وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِيها نساء: 93. يعنى مؤمن را از روى قصد و دانسته بكشد (قاموس قرآن، ج5، ص41).
ساختهای صرفی در قرآن
تَعَمَّدَ (باب تفعّل): 1 بار
مُتَعَمِّد (اسم فاعل باب تفعّل): 2 بار
ریشهشناسی
زبان | لفظ | لفظ با آوانویسی عربی | معنای انگلیسی | معنای فارسی | توضیح | منبع |
قرآن | تَعَمَّدَ | تَعَمَّدَ | تَعَمَّدَ | عمد: قصد | قاموس قرآن، ج5، ص: 41 | |
آفروآسیایی | ||||||
سامی | *ʕVmVd- | عمد | lean against, support, stand | تکیه دادن، حمایت کردن، ایستادن | ||
اکدی | emēd- | ِمِد- | 'lean against, impose' | "تکیه کردن، تحمیل" | ||
عبری | ʕmd | عمد | 'stand in position, remain standing' HAL 840 | «در موقعیت ایستادن، ایستاده ماندن» | ||
عربی | ʕmd | عمد | 'to support; intend' | حمایت کردن، قصد داشتن - خواستن' |
رجوع کنید: عمد (ستون)