عفف (ریشه)
ریشه «عفف» (ˁFF)؛ عفّت، پاکی، گذشت. این ریشه در این معنا 4 بار در قرآن کریم بهکار رفته است.
معنای لغوی
عفف: عفّت بمعنى مناعت است در شرح آن گفتهاند: حالت نفسانى در شرح آن گفتهاند: حالت نفسانى است كه از غلبه شهوت باز دارد پس بايد عفيف بمعنى خود نگه دار و با مناعت باشد يَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ بقره: 273. بىخبر آنها را از مناعتشان غنى مىپندارد.
وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لا يَجِدُونَ نِكاحاً حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ نور: 33. آنانكه قدرت تزويج ندارند خود نگهدارى و عفّت پيش گيرند تا خدا از كرم خويش آنها را بىنياز گرداند (قاموس قرآن، ج5، ص19).
ساختهای صرفی در قرآن
اِستَعفَفَ (فعل باب استفعال): 3 بار
تَعَفُّف (مصدر باب تفعّل): 1 بار
ریشهشناسی
زبان | لفظ | لفظ با آوانویسی عربی | معنای انگلیسی | معنای فارسی | توضیح | منبع |
قرآن | اِستَعفَفَ | اِستَعفَفَ | اِستَعفَفَ | عفف: عفّت بمعنى مناعت است در شرح آن گفتهاند: حالت نفسانى در شرح آن گفتهاند: حالت نفسانى است كه از غلبه شهوت باز دارد پس | قاموس قرآن، ج5، ص: 18 | |
آفروآسیایی | ||||||
سامی | *ʕāpiy- | عفی | 'heal, cure' 1, 'health' 2 | "شفا، درمان" 1، "سلامت" 2 | ||
مهری | ʔafyēt 2 | ءَفیِت | ||||
حرصوصی | ʔafyet 2 | ءَفیِت | ||||
عربی | ʕfw 1, ʕāfiy-at- 2 | عفو \ عَفِی-َت- |