شب (مترادف)
مترادفات قرآنی شب
مترادف های این واژه در قرآن عبارت است از «لیل»، «بیاتا».
مترادفات «شب» در قرآن
واژه | مشاهده ریشه شناسی واژه | مشاهده مشتقات واژه | نمونه آیات |
---|---|---|---|
لیل | ریشه لیل | مشتقات لیل | وَٱلَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ
|
بیاتا | ریشه بات | مشتقات بات | وَٱلَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِيَٰمًا
|
معانی مترادفات قرآنی شب
«لیل»
ليل و ليلة بمعنى شب جمعش- ليال- و ليلات و ليائل- است صفت- ليل أليل- و ليلة ليلاء- بكار ميرود- يعنى- شبى بسيار تاريك، اصل- ليله- ليلاه- است بدليل اسم مصغر آن كه- لييلة- است در آيه گفت:
و سخر لكم الليل و النهار- ابراهيم/ 33).
و الليل إذا يغشى- الليل/ 1).
و واعدنا موسى ثلاثين ليلة- الاعراف/ 142).
إنا أنزلناه في ليلة القدر- القدر/ 1).
و و ليال عشر- الفجر/ 2).
و ثلاث ليال سويا- مريم/ 10).
(كه در قرآن هم ليل و هم ليلة بكار رفته است).[۱]
«بیاتا»
بيت: مسكن. اعم از آنكه از سنگ باشد يا موى و غيره (اطاق- خيمه) (اقرب الموارد، مفردات) طبرسى ذيل آيه 125 بقره فرمايد: بيت و منزل و مأوى نظير هماند و بيت شعر را از آن بيت گويند كه حروف و كلام را جمع كرده مثل منزل كه اهلش را جمع ميكند. راغب گويد: جمع بيت، بيوت و ابيات است ليكن بيوت مخصوص بمسكن و ابيات مخصوص بشعر است. «فمن حج البيت أو اعتمر فلا جناح عليه أن يطوف بهما» بقره:
158 هر كه خانه خدا را قصد كند (حج آورد) يا عمره آورد بر او گناه نيست كه بصفا و مروه بگردد و طواف كند. «فتلك بيوتهم خاوية بما ظلموا» نمل: 52 اينك خانههايشان- در اثر ظلميكه كردند خالى مانده است.
در اينجا در باره چند آيه بايد توضيح بدهيم.
1- «و الذين يبيتون لربهم سجدا و قياما» فرقان: 64 در اقرب الموارد گويد: «بات يبيت بيتوتة ... أدركه الليل نام او لم ينم» يعنى بيتوته آن است كه شب آدمى را درك كند بخوابد يا نه. در قاموس و نهايه نيز چنين گفته و در مجمع البيان آنرا از زجاج نقل ميكند. زمخشرى گفته: بيتوته آنست كه شب تو را دريابد خواه بخوابى يا نه.
على هذا معنى آيه اين است: بندگان خدا آنهائىاند كه شب آنها را در مييابد در حاليكه براى پروردگار خود ساجد و قائماند. در اين صورت احياء تمام شب در عبادت، از آيه فهميده نميشود و اگر كمى ساجد و قائم باشد، مصداق آيه واقع ميشود.
بعضى از بزرگان در تفسير خود گويد: بيتوته درك شب است خواهد بخوابد يا نه. و اين بر خلاف آنست كه از اهل لغت نقل شد زيرا در نقل اهل لغت، شب فاعل است نه مفعول.
2- «فإذا برزوا من عندك بيت طائفة منهم غير الذي تقول» نساء:81.
بيوت (بر وزن قيوم) آن است كه در شب انجام داده شود (مفردات) در اقرب الموارد هست: «بيت الأمر: عمله أو دبره ليلا» همچنين است در نهايه ابن اثير و صحاح، طبرسى آنرا از مبرد نقل كرده است.
بنا بر اين معنى آيه چنين است:پس چون از پيش تو بيرون روند عدهاى از آنها، شب هنگام غير از آنچه تو ميگوئى تدبير ميكنند.
همچنين آيه «و هو معهم إذ يبيتون ما لا يرضى من القول» نساء: 108 خدا با آنهاست آنگاه كه شب هنگام آنچه خدا راضى نيست تدبير ميكنند.
3- «قل أ رأيتم إن أتاكم عذابه بياتا أو نهارا» يونس: 50 گفتهاند: بيات و تبييت، قصد كردن دشمن است در شب. ترجمه آيه اين است: بگو خبر دهيد اگر عذاب خدا شب يا روز شما را دريابد ... و از اين معنى است «قالوا تقاسموا بالله لنبيتنه و أهله» نمل: 49 گفتند: بخدا قسم ياد كنيد كه صالح و اهل او را شب هنگام قصد كرده و بكشيم.
نا گفته نماند: آنچه در باره سه آيه فوق گفته شد نزديك بهم و بلكه مصداق هماند.
4- «و ليوفوا نذورهم و ليطوفوا بالبيت العتيق» حج: 29 مراد از بيت عتيق كعبه است، اين تركيب در آيه 33 همين سوره نيز واقع است. اما اينكه چرا بكعبه عتيق گفته شده، از وجوهيكه در مجمع- البيان نقل شده دو وجه اقرب بنظر ميرسد 1- چون كعبه و جاى آن از ملكيت مردم آزاد است و آنگاه كه بنا نهاده شد كسى مالك آنزمين نبود على هذا، آن آزاد مطلق است و مال كسى نيست بلكه براى همه است[1] «وضع للناس» 2- بواسطه قدمت آن كه اولين خانه براى مردم است، عتيق ناميده شده است.
راغب گويد: عتيق آنست كه در زمان يا مكان يا رتبه مقدم باشد لذا بقديم و شخص محترم و آزاد عتيق گويند. بنا بر اين ميشود گفت كه: عتيق در آيه بمعنى محترم است، بيت عتيق يعنى خانه محترم اين وجه از دو وجه گذشته بهتر است و مؤيد آن كلمه حرام است كه در بعض آيات صفت بيت واقع شده مثل «جعل الله الكعبة البيت الحرام قياما للناس» مائده: 97 و حرام چنانكه ميدانيم بمعنى محترم است.
5- كلمه بيت در قرآن در بيوت مردم و حشرات و چادر و غيره بكار رفته است مثل «و جعل لكم من جلود الأنعام بيوتا» نحل: 80 «و أوحى ربك إلى النحل أن اتخذي من الجبال بيوتا» نحل: 68 «كمثل العنكبوت اتخذت بيتا» عنكبوت: 41.
6- «و ليس البر بأن تأتوا البيوت من ظهورها و لكن البر من اتقى و أتوا البيوت من أبوابها» بقره: 189.
اهل تفسير گفتهاند: در جاهليت اشخاص محرم ماداميكه در حال احرام بودند بمنازل خود نقبى زده و از آن داخل ميشدند و آنرا كار خوب مىپنداشتند، در مجمع البيان آنرا از ابى جارود از امام باقر عليه السلام نقل كرده است.
بنا بر اين، آيه ميگويد خوبى آن نيست كه بخانهها از عقب آنها در آئيد بلكه خوبى در تقوى است و بمنازل از درهاى آنها در آئيد.
و در وجه ربط ما بعد آيه با ما قبل آن كه ميگويد «يسئلونك عن الأهلة قل هي مواقيت للناس و الحج» گفتهاند: چون در ما قبل از حج ياد شده بدان مناسبت اين عادت بد ذكر و رد آن تذكر داده شده است.
در اخبار اهل بيت عليهم السلام كه در تفسير عياشى و غيره نقل شده «و أتوا البيوت من أبوابها» باتيان امور از وجوه شرعى معنى شده و نيز نقل شده:
«آل محمد صلى الله عليه و آله و سلم أبواب الله و سبيله و الدعاة إلى الجنة و القادة إليها و الأدلاء عليها إلى يوم القيمة».
7- نا گفته نماند از اينكه نقل شد: بيت بمعنى مسكن است خواه از سنگ باشد يا پارچه و از اينكه در معنى «دار» ميگويند: محلى است كه جامع بناء و عرصه است (قاموس) روشن ميگردد كه ترجمه صحيح بيت، اطاق و ترجمه «دار» خانه است، اطلاقات قرآن نيز از اين قرار است، چنانكه با مراجعه به المعجم- المفهرس واضح ميگردد.
8- «إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت» احزاب: 33 در باره اين آيه به «اهل» رجوع شود[۲]