روح: تفاوت میان نسخه‌ها

از قرآن پدیا
جز (جایگزینی متن - ' ها ' به '‌ها ')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
روح؛ مبدأ حیات و موجودی از سنخ فرشتگان. اعتقاد به موجودی ماورایی به نام روح قدمتی طولانی در میان بشر دارد. در قرآن روح به طور کلی در دو معنا استفاده شده است: روح انسان و موجودی از سنخ فرشتگان. از  قرآن تقدم وجود روح بر بدن، تفاوت روح با بدن، تفاوت روح و نفس برداشت می¬شود. از جمله اموری که آنها را موجب آرامش روح و روان دانسته¬¬اند می¬توان به دعا، یاد خدا و تلاوت قرآن اشاره کرد.  
'''روح'''؛ مبدأ حیات و موجودی از سنخ فرشتگان. اعتقاد به موجودی ماورایی به نام روح قدمتی طولانی در میان بشر دارد. در قرآن روح به طور کلی در دو معنا استفاده شده است: روح انسان و موجودی از سنخ فرشتگان. از  قرآن تقدم وجود روح بر بدن، تفاوت روح با بدن، تفاوت روح و نفس برداشت می‌شود. از جمله اموری که آنها را موجب آرامش روح و روان دانسته‌‌اند می‌توان به دعا، یاد خدا و تلاوت قرآن اشاره کرد.  


== تعریف ==
== تعریف ==
«روح» در لغت به معنای «مبدأ [https://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D8%AA حیات]» است که موجود زنده بوسیله آن بر [https://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%A7%D8%AD%D8%B3%D8%A7%D8%B3 احساس] و حرکت ارادی تواناست.<ref>مفردات، ص ۳۶۹، «روح»؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۱۹۵.</ref> لفظ مذکر و مؤنث آن یکسان است و گاهی به صورت مجازی بر چیزی اطلاق می‌شود که مایه بروز آثار نیکویی است<ref> المیزان، ج ۱۳، ص ۱۹۵.</ref>.<ref>مقاله «روح»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۴.</ref> اعتقاد به روح سابقه¬ای طولانی در میان بشر دارد و علاوه بر ادیان ابراهیمی در فرهنگ¬ها و ادیان دیگری همچون هندو و بودا نیز مشاهده می¬شود.
«روح» در لغت به معنای «مبدأ حیات» است که موجود زنده بوسیله آن بر احساس و حرکت ارادی تواناست.<ref>مفردات، ص ۳۶۹، «روح»؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۱۹۵.</ref> لفظ مذکر و مؤنث آن یکسان است و گاهی به صورت مجازی بر چیزی اطلاق می‌شود که مایه بروز آثار نیکویی است<ref> المیزان، ج ۱۳، ص ۱۹۵.</ref>.<ref>مقاله «روح»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۴.</ref> اعتقاد به روح سابقه‌ای طولانی در میان بشر دارد و علاوه بر ادیان ابراهیمی در فرهنگ‌ها و ادیان دیگری همچون هندو و بودا نیز مشاهده می‌شود.


== روح در قرآن ==
== روح در قرآن ==
خط ۸: خط ۸:
=== معانی روح در قرآن ===
=== معانی روح در قرآن ===
روح در قرآن بسيار به كار رفته كه از جهت موارد استعمال و چگونگی كاربرد متفاوتند.<ref>[https://iqna.ir/fa/news/1761735/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D9%83%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D9%88%D8%A7%DA%98%D9%87%E2%80%8C-%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86- نگاهی به موارد كاربرد واژه‌ روح در قرآن]</ref> معانی گوناگون این کلمه در آیات مختلف، با توجه به آن‌چه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان (ذیل آیه ۸۵ سوره اسراء) بیان کرده است، به این شرح است: ۱. در برخی آیات همچون آیه 4 سوره قدر<ref>«تَنزَّلُ الْمَلَئكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبهِّم مِّن كُلِّ‏ أَمْر؛ در آن [شب‏] فرشتگان، با روح، به فرمان پروردگارشان، براى هر كارى [كه مقرّر شده است‏] فرود آيند» (قدر/ 4).</ref> منظور از روح غیر از روح انسانی و غیر از ملائکه است. ۲. با توجه به آیات 97 بقره؛<ref>«قُلْ مَن كاَنَ عَدُوًّا لِّجِبرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلىَ‏ قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِّمَا بَینَ يَدَيْهِ وَ هُدًى وَ بُشْرَى‏ لِلْمُؤْمِنِين؛ بگو: «كسى كه دشمن جبرئيل است [در واقع دشمن خداست‏] چرا كه او، به فرمان خدا، قرآن را بر قلبت نازل كرده است، در حالى كه مؤيد [كتابهاى آسمانى‏] پيش از آن، و هدايت و بشارتى براى مؤمنان است.» (بقره/ 97).</ref> 193 شعراء؛<ref>«نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِين؛ «روح الامين» آن را بر دلت نازل كرد» (شعراء/ 193).</ref> و 102 نحل<ref>«قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّکَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هُدًى وَ بُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ‌؛ بگو : « آن را روح القدس از طرف پروردگارت به حق فرود آورده ، تا كسانى را كه ايمان آورده‏اند استوار گرداند ، و براى مسلمانان هدايت و بشارتى است» (نحل‏/ 102).</ref> جبرئیل آورندۀ روح و روح حامل قرآن است. ۳. در آیاتی همچون 72 ص،<ref>فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ‌؛ پس چون او را [ كاملاً ] درست كردم و از روح خويش در آن دميدم ، سجده‏كنان براى او [ به خاك ] بيفتيد» (ص/ 72).</ref>  به‌معنای روح انسانی است که در عموم آدمیان دمیده می‌شود. ۳. در آیه 22 مجادله،<ref>لاَ تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ کَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولٰئِکَ کَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ يُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولٰئِکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلاَ إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌؛ قومى را نيابى كه به خدا و روز بازپسين ايمان داشته باشند [ و ] كسانى را كه با خدا و رسولش مخالفت كرده‏اند هر چند پدرانشان يا پسرانشان يا برادرانشان يا عشيره آنان باشند دوست بدارند . در دل اينهاست كه [ خدا ] ايمان را نوشته و آنها را با روحى از جانب خود تأييد كرده است ، و آنان را به بهشتهايى كه از زير [ درختان ] آن جويهايى روان است در مى‏آورد هميشه در آنجا ماندگارند. خدا از ايشان خشنود و آنها از او خشنودند. اينانند حزب خدا . آرى ، حزب خداست كه رستگارانند» (مجادلة/ 22).</ref> به‌معنای حقیقتی است که با مؤمنین است و خداوند به‌وسیلۀ او آن‌ها را تأیید می‌کند. ۴. در آیاتی همچون آیه 2 نَحل،<ref>يُنَزِّلُ الْمَلاَئِکَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لاَ إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاتَّقُونِ؛ فرشتگان را با «روح»، به فرمان خود، بر هر كس از بندگانش كه بخواهد نازل مى‏كند ، كه بيم دهيد كه معبودى جز من نيست. پس، از من پروا كنيد» (نحل‏/ 2).</ref> حقیقتی است که پیامبران با وی در تماس‌اند. ۵. گاهی نیز به‌معنای حقیقتی است که در حیوانات و نباتات وجود دارد و مایۀ زندگی آن‌هاست. بنابراین روح دارای مراتب مختلف است. در آیه 85 سوره اسراء،<ref>وَ يَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ مَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً؛ و در باره روح از تو مى‏پرسند ، بگو: «روح از [ سنخ ] فرمان پروردگار من است ، و به شما از دانش جز اندكى داده نشده است» (إسراء/ 85).</ref> خداوند در پاسخ به سئوالی که از چیستی روح از پیامبر (ص) می‌شد، آن را «امر پروردگار» می‌داند یعنی آن را از سنخ عالم امر و ملکوت می‌داند و اظهار می‌دارد که دانش آدمیان دربارۀ آن اندکی از بسیار است، زیرا روح موقعیتی در جهان هستی دارد و آثار و خواصی در این عالم بروز می‌دهد که بسیار بدیع است و آدمیان از آن بی‌خبرند.<ref>الميزان في تفسير القرآن، ج‏13، ص: 195</ref>
روح در قرآن بسيار به كار رفته كه از جهت موارد استعمال و چگونگی كاربرد متفاوتند.<ref>[https://iqna.ir/fa/news/1761735/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D9%83%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D9%88%D8%A7%DA%98%D9%87%E2%80%8C-%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86- نگاهی به موارد كاربرد واژه‌ روح در قرآن]</ref> معانی گوناگون این کلمه در آیات مختلف، با توجه به آن‌چه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان (ذیل آیه ۸۵ سوره اسراء) بیان کرده است، به این شرح است: ۱. در برخی آیات همچون آیه 4 سوره قدر<ref>«تَنزَّلُ الْمَلَئكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبهِّم مِّن كُلِّ‏ أَمْر؛ در آن [شب‏] فرشتگان، با روح، به فرمان پروردگارشان، براى هر كارى [كه مقرّر شده است‏] فرود آيند» (قدر/ 4).</ref> منظور از روح غیر از روح انسانی و غیر از ملائکه است. ۲. با توجه به آیات 97 بقره؛<ref>«قُلْ مَن كاَنَ عَدُوًّا لِّجِبرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلىَ‏ قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِّمَا بَینَ يَدَيْهِ وَ هُدًى وَ بُشْرَى‏ لِلْمُؤْمِنِين؛ بگو: «كسى كه دشمن جبرئيل است [در واقع دشمن خداست‏] چرا كه او، به فرمان خدا، قرآن را بر قلبت نازل كرده است، در حالى كه مؤيد [كتابهاى آسمانى‏] پيش از آن، و هدايت و بشارتى براى مؤمنان است.» (بقره/ 97).</ref> 193 شعراء؛<ref>«نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِين؛ «روح الامين» آن را بر دلت نازل كرد» (شعراء/ 193).</ref> و 102 نحل<ref>«قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّکَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هُدًى وَ بُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ‌؛ بگو : « آن را روح القدس از طرف پروردگارت به حق فرود آورده ، تا كسانى را كه ايمان آورده‏اند استوار گرداند ، و براى مسلمانان هدايت و بشارتى است» (نحل‏/ 102).</ref> جبرئیل آورندۀ روح و روح حامل قرآن است. ۳. در آیاتی همچون 72 ص،<ref>فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ‌؛ پس چون او را [ كاملاً ] درست كردم و از روح خويش در آن دميدم ، سجده‏كنان براى او [ به خاك ] بيفتيد» (ص/ 72).</ref>  به‌معنای روح انسانی است که در عموم آدمیان دمیده می‌شود. ۳. در آیه 22 مجادله،<ref>لاَ تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ کَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولٰئِکَ کَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ يُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولٰئِکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلاَ إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌؛ قومى را نيابى كه به خدا و روز بازپسين ايمان داشته باشند [ و ] كسانى را كه با خدا و رسولش مخالفت كرده‏اند هر چند پدرانشان يا پسرانشان يا برادرانشان يا عشيره آنان باشند دوست بدارند . در دل اينهاست كه [ خدا ] ايمان را نوشته و آنها را با روحى از جانب خود تأييد كرده است ، و آنان را به بهشتهايى كه از زير [ درختان ] آن جويهايى روان است در مى‏آورد هميشه در آنجا ماندگارند. خدا از ايشان خشنود و آنها از او خشنودند. اينانند حزب خدا . آرى ، حزب خداست كه رستگارانند» (مجادلة/ 22).</ref> به‌معنای حقیقتی است که با مؤمنین است و خداوند به‌وسیلۀ او آن‌ها را تأیید می‌کند. ۴. در آیاتی همچون آیه 2 نَحل،<ref>يُنَزِّلُ الْمَلاَئِکَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لاَ إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاتَّقُونِ؛ فرشتگان را با «روح»، به فرمان خود، بر هر كس از بندگانش كه بخواهد نازل مى‏كند ، كه بيم دهيد كه معبودى جز من نيست. پس، از من پروا كنيد» (نحل‏/ 2).</ref> حقیقتی است که پیامبران با وی در تماس‌اند. ۵. گاهی نیز به‌معنای حقیقتی است که در حیوانات و نباتات وجود دارد و مایۀ زندگی آن‌هاست. بنابراین روح دارای مراتب مختلف است. در آیه 85 سوره اسراء،<ref>وَ يَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ مَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً؛ و در باره روح از تو مى‏پرسند ، بگو: «روح از [ سنخ ] فرمان پروردگار من است ، و به شما از دانش جز اندكى داده نشده است» (إسراء/ 85).</ref> خداوند در پاسخ به سئوالی که از چیستی روح از پیامبر (ص) می‌شد، آن را «امر پروردگار» می‌داند یعنی آن را از سنخ عالم امر و ملکوت می‌داند و اظهار می‌دارد که دانش آدمیان دربارۀ آن اندکی از بسیار است، زیرا روح موقعیتی در جهان هستی دارد و آثار و خواصی در این عالم بروز می‌دهد که بسیار بدیع است و آدمیان از آن بی‌خبرند.<ref>الميزان في تفسير القرآن، ج‏13، ص: 195</ref>
روی هم رفته می¬توان گفت روح در قرآن دو مورد استعمال حقيقی دارد: ۱. در مورد روح انسان؛ ۲. در مورد موجودی كه از سنخ فرشتگان است. يك آيه نيز داريم كه در آن مشخّص نيست كه منظور روح انسان است يا فرشته که همان آیه 85 سوره اسراء است.<ref>[https://iqna.ir/fa/news/1761735/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D9%83%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D9%88%D8%A7%DA%98%D9%87%E2%80%8C-%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86- نگاهی به موارد كاربرد واژه‌ روح در قرآن]</ref>
روی هم رفته می‌توان گفت روح در قرآن دو مورد استعمال حقيقی دارد: ۱. در مورد روح انسان؛ ۲. در مورد موجودی كه از سنخ فرشتگان است. يك آيه نيز داريم كه در آن مشخّص نيست كه منظور روح انسان است يا فرشته که همان آیه 85 سوره اسراء است.<ref>[https://iqna.ir/fa/news/1761735/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D9%83%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D9%88%D8%A7%DA%98%D9%87%E2%80%8C-%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86- نگاهی به موارد كاربرد واژه‌ روح در قرآن]</ref>


=== تقدم خلقت روح ===
=== تقدم خلقت روح ===
خط ۱۴: خط ۱۴:


=== تفاوت روح با بدن ===
=== تفاوت روح با بدن ===
شكی نيست كه قرآن، انسان را مركّب از روح و بدن می‌داند. روشن‌ترين آيات در اين زمينه، آيات خلقت نخستين انسان است كه در آن‌ها تعبير «نفخ روح» به كار رفته است: «فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ‌؛ پس وقتى آن را درست كردم و از روح خود در آن دميدم، پيش او به سجده درافتيد» (حجر، 29). از اين آيات استفاده می¬شود كه حقيقت روح، چيزی غير از بدن است و تا آن نباشد، انسان به‌وجود نمی‌آيد. كرامتی كه خدا به انسان داد و موجب سجده فرشتگان در برابر او شد با توجه به عبارت «نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِی» روح اوست، و تنها بدن شایسته سجده نیست.<ref>[https://iqna.ir/fa/news/1781281/%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D9%82%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%AD وجود و بقای روح]</ref>
شكی نيست كه قرآن، انسان را مركّب از روح و بدن می‌داند. روشن‌ترين آيات در اين زمينه، آيات خلقت نخستين انسان است كه در آن‌ها تعبير «نفخ روح» به كار رفته است: «فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ‌؛ پس وقتى آن را درست كردم و از روح خود در آن دميدم، پيش او به سجده درافتيد» (حجر، 29). از اين آيات استفاده می‌شود كه حقيقت روح، چيزی غير از بدن است و تا آن نباشد، انسان به‌وجود نمی‌آيد. كرامتی كه خدا به انسان داد و موجب سجده فرشتگان در برابر او شد با توجه به عبارت «نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِی» روح اوست، و تنها بدن شایسته سجده نیست.<ref>[https://iqna.ir/fa/news/1781281/%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D9%82%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%AD وجود و بقای روح]</ref>


روح و بدن در نظر اسلام دو واقعيت مخالف همديگر می‌باشند. بدن بواسطه مرگ خواص حيات را از دست می‌دهد و تدريجا متلاشى می‌شود ولى روح  اينگونه نیست بلكه حيات بالاصاله از آن روح است و تا روح به بدن متعلق است بدن نيز از وى كسب حيات می‌كند و هنگامی‌‌كه روح از بدن جدا شد و ارتباط خود را قطع کرد، بدن از كار می‌افتد و روح همچنان به حيات خود ادامه می‌دهد. خداى متعال در كتاب خود می‌فرمايد: « وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْانسَنَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ، ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فىِ قَرَارٍ مَّكِينٍ، ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَمًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا ءَاخَرَ  فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الخْالِقِين؛ و به يقين، انسان را از عصاره‏اى از گِل آفريديم، سپس او را [به صورت‏] نطفه‏اى در جايگاهى استوار قرار داديم، آن گاه نطفه را به صورت علقه درآورديم. پس آن علقه را [به صورت‏] مضغه گردانيديم، و آن گاه مضغه را استخوانهايى ساختيم، بعد استخوانها را با گوشتى پوشانيديم، آن گاه [جنين را در] آفرينشى ديگر پديد آورديم. آفرين باد بر خدا كه بهترين آفرينندگان است» (مؤمنون/ 14-12). از سياق آيات روشن است كه صدر آيات، آفرينش تدريجى مادى را وصف می‌كند و در ذيل كه به پيدايش روح يا شعور و اراده اشاره می‌كند آفرينش ديگرى را بيان می‌كند كه با نوع آفرينش قبلى مغاير است.<ref>[https://iqna.ir/fa/news/1695270/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D9%83%D9%8A%D8%A8-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D9%88-%D8%A8%D8%AF%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86%DB%8C بررسی تركيب انسان از روح و بدن در نگاه قرآنی]</ref>
روح و بدن در نظر اسلام دو واقعيت مخالف همديگر می‌باشند. بدن بواسطه مرگ خواص حيات را از دست می‌دهد و تدريجا متلاشى می‌شود ولى روح  اينگونه نیست بلكه حيات بالاصاله از آن روح است و تا روح به بدن متعلق است بدن نيز از وى كسب حيات می‌كند و هنگامی‌‌كه روح از بدن جدا شد و ارتباط خود را قطع کرد، بدن از كار می‌افتد و روح همچنان به حيات خود ادامه می‌دهد. خداى متعال در كتاب خود می‌فرمايد: « وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْانسَنَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ، ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فىِ قَرَارٍ مَّكِينٍ، ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَمًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا ءَاخَرَ  فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الخْالِقِين؛ و به يقين، انسان را از عصاره‏اى از گِل آفريديم، سپس او را [به صورت‏] نطفه‏اى در جايگاهى استوار قرار داديم، آن گاه نطفه را به صورت علقه درآورديم. پس آن علقه را [به صورت‏] مضغه گردانيديم، و آن گاه مضغه را استخوانهايى ساختيم، بعد استخوانها را با گوشتى پوشانيديم، آن گاه [جنين را در] آفرينشى ديگر پديد آورديم. آفرين باد بر خدا كه بهترين آفرينندگان است» (مؤمنون/ 14-12). از سياق آيات روشن است كه صدر آيات، آفرينش تدريجى مادى را وصف می‌كند و در ذيل كه به پيدايش روح يا شعور و اراده اشاره می‌كند آفرينش ديگرى را بيان می‌كند كه با نوع آفرينش قبلى مغاير است.<ref>[https://iqna.ir/fa/news/1695270/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D9%83%D9%8A%D8%A8-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D9%88-%D8%A8%D8%AF%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86%DB%8C بررسی تركيب انسان از روح و بدن در نگاه قرآنی]</ref>


=== تفاوت روح و نفس ===
=== تفاوت روح و نفس ===
اکثر مفسران، متکلمان و محدثان براساس مبانی نصوص دینی، به تمایز هرچه بیشتر میان نفس و روح اصرار می‌ورزند؛ لیکن در تفکر فلسفی صرفا به کاربرد مصداقی نفس و روح به عنوان حقیقت انسانی عنایت شده است؛ لذا آن دو را مترادف می‌گیرند. اگر چه مفسران و متکلمان در مواجهه با آیات و روایات مربوط به روح، صرفا به بیان مصادیق آن همت گماشته‌اند و این تفسیر نیز به طور پراکنده و با تشتّت آراء انجام شده است، لیکن همچنان می توان این تمایز را در فرهنگ قرآنی و روایی مشاهده کرد. یکی از عوامل عدم توجه به این تفاوت، پراکندگی در آرای این گروه، قناعت کردن به بیان اقوال صحابی و تابعین است و به ندرت به تحلیل و استدلال اقدام کرده‌اند.<ref>[https://isfahan.iqna.ir/fa/news/3728039/%D8%AA%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B2-%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D9%88-%D9%86%D9%81%D8%B3-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D9%88-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA تمایز روح و نفس در قرآن کریم و روایات]</ref>
اکثر مفسران، متکلمان و محدثان براساس مبانی نصوص دینی، به تمایز هرچه بیشتر میان نفس و روح اصرار می‌ورزند؛ لیکن در تفکر فلسفی صرفا به کاربرد مصداقی نفس و روح به عنوان حقیقت انسانی عنایت شده است؛ لذا آن دو را مترادف می‌گیرند. اگر چه مفسران و متکلمان در مواجهه با آیات و روایات مربوط به روح، صرفا به بیان مصادیق آن همت گماشته‌اند و این تفسیر نیز به طور پراکنده و با تشتّت آراء انجام شده است، لیکن همچنان می‌توان این تمایز را در فرهنگ قرآنی و روایی مشاهده کرد. یکی از عوامل عدم توجه به این تفاوت، پراکندگی در آرای این گروه، قناعت کردن به بیان اقوال صحابی و تابعین است و به ندرت به تحلیل و استدلال اقدام کرده‌اند.<ref>[https://isfahan.iqna.ir/fa/news/3728039/%D8%AA%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B2-%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D9%88-%D9%86%D9%81%D8%B3-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D9%88-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA تمایز روح و نفس در قرآن کریم و روایات]</ref>


== وسایل آرامش و پریشانی روح ==
== وسایل آرامش و پریشانی روح ==
دعا یکی از بهترین ابزارها  برای تخلیه روانی ترس‌ها، دلهره‌ها و رسیدن به آرامش روح و جان است و از ائمه اطهار(ع) نیز توصیه‌های زیادی در این خصوص مطرح شده است. <ref>[https://ardabil.iqna.ir/fa/news/3914619/%D8%AF%D8%B9%D8%A7-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%A8%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%A2%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%B4-%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D9%88-%D8%AC%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA دعا بهترین ابزار برای رسیدن به آرامش روح و جان است]</ref> امام جعفرصادق(ع) می‌فرمایند: «عَلَیكَ بِالدُّعاءِ فَاِنَّه شِفاءٌ مِن كُلِّ داءٍ»، همیشه خودت را به دعا ملزم کن، دعا شفادهنده هر درد و بیماری است.<ref>اصول کافی، ج ٤، ص ٢١٧.</ref> همچنین در حدیثی از مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی(ع) آمده است: «الدُّعاءُ مِفتاحُ الرَّحمَةِ وَ مِصباحُ الظُّلمَة»،<ref>بحار، ج ٩٣، ص ٣٤١.</ref> دعا کلید رحمت الهی و چراغ ظلمت و تاریکی‌ها است.  
دعا یکی از بهترین ابزارها  برای تخلیه روانی ترس‌ها، دلهره‌ها و رسیدن به آرامش روح و جان است و از ائمه اطهار(ع) نیز توصیه‌های زیادی در این خصوص مطرح شده است. <ref>[https://ardabil.iqna.ir/fa/news/3914619/%D8%AF%D8%B9%D8%A7-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%A8%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%A2%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%B4-%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D9%88-%D8%AC%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA دعا بهترین ابزار برای رسیدن به آرامش روح و جان است]</ref> امام جعفرصادق(ع) می‌فرمایند: «عَلَیكَ بِالدُّعاءِ فَاِنَّه شِفاءٌ مِن كُلِّ داءٍ»، همیشه خودت را به دعا ملزم کن، دعا شفادهنده هر درد و بیماری است.<ref>اصول کافی، ج ٤، ص ٢١٧.</ref> همچنین در حدیثی از مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی(ع) آمده است: «الدُّعاءُ مِفتاحُ الرَّحمَةِ وَ مِصباحُ الظُّلمَة»،<ref>بحار، ج ٩٣، ص ٣٤١.</ref> دعا کلید رحمت الهی و چراغ ظلمت و تاریکی‌ها است.  
راه دیگر، بهره¬گیری از خود قرآن است. قرآن کریم خود را شفابخش می‌نامد.<ref>«يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ شِفَاءٌ لِمَا فِي الصُّدُورِ وَ هُدًى وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ‌؛ اى مردم ، به يقين ، براى شما از جانب پروردگارتان اندرزى ، و درمانى براى آنچه در سينه‏هاست ، و رهنمود و رحمتى براى گروندگان [ به خدا ] آمده است» (يونس‏/ 57).</ref>مصداق این آیه، کلام حضرت امیر(ع) است که در خطبه ۱۷۶ نهج البلاغه فرموده‌اند: برای دردهایتان از قرآن سلامت بخواهید و با قرآن بر سختی‌ها یاری جویید.
راه دیگر، بهره‌گیری از خود قرآن است. قرآن کریم خود را شفابخش می‌نامد.<ref>«يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ شِفَاءٌ لِمَا فِي الصُّدُورِ وَ هُدًى وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ‌؛ اى مردم ، به يقين ، براى شما از جانب پروردگارتان اندرزى ، و درمانى براى آنچه در سينه‏هاست ، و رهنمود و رحمتى براى گروندگان [ به خدا ] آمده است» (يونس‏/ 57).</ref>مصداق این آیه، کلام حضرت امیر(ع) است که در خطبه ۱۷۶ نهج البلاغه فرموده‌اند: برای دردهایتان از قرآن سلامت بخواهید و با قرآن بر سختی‌ها یاری جویید.
یاد خدا و اتکا به او سرچشمه تمام آرامش¬ها و در رأس آنها آرامش روح است. در قرآن کریم روحِ امید با توکل بر خدا و نفی ناامیدی بر انسان دمیده می‌شود. آیه ۸۷ سوره‌ یوسف می‌فرماید: يَا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أَخِيهِ وَ لاَ تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لاَ يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ‌؛ اى پسران من ، برويد و از يوسف و برادرش جستجو كنيد و از رحمت خدا نوميد مباشيد ، زيرا جز گروه كافران كسى از رحمت خدا نوميد نمى‏شود» (يوسف‏/ 87). نماز نیز که ذکر خداست تآثیر والایی بر آرامش روح دارد. نماز غذای روح است و همانطور كه بهترين غذا آن است كه جذب بدن شود، بهترين عبادت هم نمازی است كه جذب روح شود يعنی با نشاط و حضور قلب انجام گيرد و آثار آن در رفتار نمازگزار ظاهر شود.<ref>[https://iqna.ir/fa/news/2464002/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%83%D9%87-%D8%AC%D8%B0%D8%A8-%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D8%B4%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%D9%8A%D9%86-%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D8%AA نمازی كه جذب روح شود، بهترين عبادت است]</ref>
یاد خدا و اتکا به او سرچشمه تمام آرامش‌ها و در رأس آنها آرامش روح است. در قرآن کریم روحِ امید با توکل بر خدا و نفی ناامیدی بر انسان دمیده می‌شود. آیه ۸۷ سوره‌ یوسف می‌فرماید: يَا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أَخِيهِ وَ لاَ تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لاَ يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ‌؛ اى پسران من ، برويد و از يوسف و برادرش جستجو كنيد و از رحمت خدا نوميد مباشيد ، زيرا جز گروه كافران كسى از رحمت خدا نوميد نمى‏شود» (يوسف‏/ 87). نماز نیز که ذکر خداست تآثیر والایی بر آرامش روح دارد. نماز غذای روح است و همانطور كه بهترين غذا آن است كه جذب بدن شود، بهترين عبادت هم نمازی است كه جذب روح شود يعنی با نشاط و حضور قلب انجام گيرد و آثار آن در رفتار نمازگزار ظاهر شود.<ref>[https://iqna.ir/fa/news/2464002/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%83%D9%87-%D8%AC%D8%B0%D8%A8-%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D8%B4%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%D9%8A%D9%86-%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D8%AA نمازی كه جذب روح شود، بهترين عبادت است]</ref>
در نگاه قرآن کریم دنیا طلبی و کفر ورزیدن و کافر شدن همه آفت است و موجبات عدم سلامت روان؛ قرآن دارنده‌ این صفات را صاحب خسران می‌داند و درسوره هود آیات شریفه ۲۱ و ۲۲<ref>«أُولئِکَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ مَا کَانُوا يَفْتَرُونَ‌، لاَ جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ‌؛ اينانند كه به خويشتن زيان زده و آنچه را به دروغ برساخته بودند از دست داده‏اند، شك نيست كه آنان در آخرت زيانكارترند» (هود، 22).</ref> از آنان به عنوان کسانی‌که نفس خود را در زیان افکنده‌اند یاد می‌‌کند. در آیه ۱۰۴ سوره کهف نیز از این افراد به عنوان کسانی‌که عمرشان را در راه حیات دنیایی فانی و تباه کرده‌اند، یاد شده است.<ref>[https://shahrekord.iqna.ir/fa/news/3915441/%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%AA-%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D9%88-%D8%AC%D8%B3%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85 سلامت روح و جسم از دیدگاه قرآن کریم
در نگاه قرآن کریم دنیا طلبی و کفر ورزیدن و کافر شدن همه آفت است و موجبات عدم سلامت روان؛ قرآن دارنده‌ این صفات را صاحب خسران می‌داند و درسوره هود آیات شریفه ۲۱ و ۲۲<ref>«أُولئِکَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ مَا کَانُوا يَفْتَرُونَ‌، لاَ جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ‌؛ اينانند كه به خويشتن زيان زده و آنچه را به دروغ برساخته بودند از دست داده‏اند، شك نيست كه آنان در آخرت زيانكارترند» (هود، 22).</ref> از آنان به عنوان کسانی‌که نفس خود را در زیان افکنده‌اند یاد می‌‌کند. در آیه ۱۰۴ سوره کهف نیز از این افراد به عنوان کسانی‌که عمرشان را در راه حیات دنیایی فانی و تباه کرده‌اند، یاد شده است.<ref>[https://shahrekord.iqna.ir/fa/news/3915441/%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%AA-%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D9%88-%D8%AC%D8%B3%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85 سلامت روح و جسم از دیدگاه قرآن کریم] </ref>
]</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۳۷: خط ۳۶:
[https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%D8%AD ویکی پدیا]
[https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%D8%AD ویکی پدیا]


</div>
== پاورقی‌ها ==
== پاورقی‌ها ==
</div>
[[رده:اعتقادات و قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۰۳

روح؛ مبدأ حیات و موجودی از سنخ فرشتگان. اعتقاد به موجودی ماورایی به نام روح قدمتی طولانی در میان بشر دارد. در قرآن روح به طور کلی در دو معنا استفاده شده است: روح انسان و موجودی از سنخ فرشتگان. از قرآن تقدم وجود روح بر بدن، تفاوت روح با بدن، تفاوت روح و نفس برداشت می‌شود. از جمله اموری که آنها را موجب آرامش روح و روان دانسته‌‌اند می‌توان به دعا، یاد خدا و تلاوت قرآن اشاره کرد.

تعریف

«روح» در لغت به معنای «مبدأ حیات» است که موجود زنده بوسیله آن بر احساس و حرکت ارادی تواناست.[۱] لفظ مذکر و مؤنث آن یکسان است و گاهی به صورت مجازی بر چیزی اطلاق می‌شود که مایه بروز آثار نیکویی است[۲].[۳] اعتقاد به روح سابقه‌ای طولانی در میان بشر دارد و علاوه بر ادیان ابراهیمی در فرهنگ‌ها و ادیان دیگری همچون هندو و بودا نیز مشاهده می‌شود.

روح در قرآن

معانی روح در قرآن

روح در قرآن بسيار به كار رفته كه از جهت موارد استعمال و چگونگی كاربرد متفاوتند.[۴] معانی گوناگون این کلمه در آیات مختلف، با توجه به آن‌چه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان (ذیل آیه ۸۵ سوره اسراء) بیان کرده است، به این شرح است: ۱. در برخی آیات همچون آیه 4 سوره قدر[۵] منظور از روح غیر از روح انسانی و غیر از ملائکه است. ۲. با توجه به آیات 97 بقره؛[۶] 193 شعراء؛[۷] و 102 نحل[۸] جبرئیل آورندۀ روح و روح حامل قرآن است. ۳. در آیاتی همچون 72 ص،[۹] به‌معنای روح انسانی است که در عموم آدمیان دمیده می‌شود. ۳. در آیه 22 مجادله،[۱۰] به‌معنای حقیقتی است که با مؤمنین است و خداوند به‌وسیلۀ او آن‌ها را تأیید می‌کند. ۴. در آیاتی همچون آیه 2 نَحل،[۱۱] حقیقتی است که پیامبران با وی در تماس‌اند. ۵. گاهی نیز به‌معنای حقیقتی است که در حیوانات و نباتات وجود دارد و مایۀ زندگی آن‌هاست. بنابراین روح دارای مراتب مختلف است. در آیه 85 سوره اسراء،[۱۲] خداوند در پاسخ به سئوالی که از چیستی روح از پیامبر (ص) می‌شد، آن را «امر پروردگار» می‌داند یعنی آن را از سنخ عالم امر و ملکوت می‌داند و اظهار می‌دارد که دانش آدمیان دربارۀ آن اندکی از بسیار است، زیرا روح موقعیتی در جهان هستی دارد و آثار و خواصی در این عالم بروز می‌دهد که بسیار بدیع است و آدمیان از آن بی‌خبرند.[۱۳] روی هم رفته می‌توان گفت روح در قرآن دو مورد استعمال حقيقی دارد: ۱. در مورد روح انسان؛ ۲. در مورد موجودی كه از سنخ فرشتگان است. يك آيه نيز داريم كه در آن مشخّص نيست كه منظور روح انسان است يا فرشته که همان آیه 85 سوره اسراء است.[۱۴]

تقدم خلقت روح

آیه‌ای به نام «آیۀ میثاق» وجود دارد که می‌گوید ما در ازل از انسان‌ها تعهّد گرفتیم و به آنها گفتیم: «أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَى؛ آيا پروردگار شما نيستم؟ گفتند: «چرا» (اعراف/ 172)؛ این آیه به ما می‌گوید که روح پیش از بدن وجود داشته است. در روایات نیز در موارد زیادی عباراتی همچون «إِنَ‏ اللَّهَ‏ خَلَقَ‏ الْأَرْوَاحَ‏ قَبْلَ‏ الْأَبْدَانِ‏ بِأَلْفَیْ عَام» آمده است که دلالت بر قدمت روح بر بدن دارند.[۱۵]

تفاوت روح با بدن

شكی نيست كه قرآن، انسان را مركّب از روح و بدن می‌داند. روشن‌ترين آيات در اين زمينه، آيات خلقت نخستين انسان است كه در آن‌ها تعبير «نفخ روح» به كار رفته است: «فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ‌؛ پس وقتى آن را درست كردم و از روح خود در آن دميدم، پيش او به سجده درافتيد» (حجر، 29). از اين آيات استفاده می‌شود كه حقيقت روح، چيزی غير از بدن است و تا آن نباشد، انسان به‌وجود نمی‌آيد. كرامتی كه خدا به انسان داد و موجب سجده فرشتگان در برابر او شد با توجه به عبارت «نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِی» روح اوست، و تنها بدن شایسته سجده نیست.[۱۶]

روح و بدن در نظر اسلام دو واقعيت مخالف همديگر می‌باشند. بدن بواسطه مرگ خواص حيات را از دست می‌دهد و تدريجا متلاشى می‌شود ولى روح اينگونه نیست بلكه حيات بالاصاله از آن روح است و تا روح به بدن متعلق است بدن نيز از وى كسب حيات می‌كند و هنگامی‌‌كه روح از بدن جدا شد و ارتباط خود را قطع کرد، بدن از كار می‌افتد و روح همچنان به حيات خود ادامه می‌دهد. خداى متعال در كتاب خود می‌فرمايد: « وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْانسَنَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ، ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فىِ قَرَارٍ مَّكِينٍ، ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَمًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا ءَاخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الخْالِقِين؛ و به يقين، انسان را از عصاره‏اى از گِل آفريديم، سپس او را [به صورت‏] نطفه‏اى در جايگاهى استوار قرار داديم، آن گاه نطفه را به صورت علقه درآورديم. پس آن علقه را [به صورت‏] مضغه گردانيديم، و آن گاه مضغه را استخوانهايى ساختيم، بعد استخوانها را با گوشتى پوشانيديم، آن گاه [جنين را در] آفرينشى ديگر پديد آورديم. آفرين باد بر خدا كه بهترين آفرينندگان است» (مؤمنون/ 14-12). از سياق آيات روشن است كه صدر آيات، آفرينش تدريجى مادى را وصف می‌كند و در ذيل كه به پيدايش روح يا شعور و اراده اشاره می‌كند آفرينش ديگرى را بيان می‌كند كه با نوع آفرينش قبلى مغاير است.[۱۷]

تفاوت روح و نفس

اکثر مفسران، متکلمان و محدثان براساس مبانی نصوص دینی، به تمایز هرچه بیشتر میان نفس و روح اصرار می‌ورزند؛ لیکن در تفکر فلسفی صرفا به کاربرد مصداقی نفس و روح به عنوان حقیقت انسانی عنایت شده است؛ لذا آن دو را مترادف می‌گیرند. اگر چه مفسران و متکلمان در مواجهه با آیات و روایات مربوط به روح، صرفا به بیان مصادیق آن همت گماشته‌اند و این تفسیر نیز به طور پراکنده و با تشتّت آراء انجام شده است، لیکن همچنان می‌توان این تمایز را در فرهنگ قرآنی و روایی مشاهده کرد. یکی از عوامل عدم توجه به این تفاوت، پراکندگی در آرای این گروه، قناعت کردن به بیان اقوال صحابی و تابعین است و به ندرت به تحلیل و استدلال اقدام کرده‌اند.[۱۸]

وسایل آرامش و پریشانی روح

دعا یکی از بهترین ابزارها برای تخلیه روانی ترس‌ها، دلهره‌ها و رسیدن به آرامش روح و جان است و از ائمه اطهار(ع) نیز توصیه‌های زیادی در این خصوص مطرح شده است. [۱۹] امام جعفرصادق(ع) می‌فرمایند: «عَلَیكَ بِالدُّعاءِ فَاِنَّه شِفاءٌ مِن كُلِّ داءٍ»، همیشه خودت را به دعا ملزم کن، دعا شفادهنده هر درد و بیماری است.[۲۰] همچنین در حدیثی از مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی(ع) آمده است: «الدُّعاءُ مِفتاحُ الرَّحمَةِ وَ مِصباحُ الظُّلمَة»،[۲۱] دعا کلید رحمت الهی و چراغ ظلمت و تاریکی‌ها است. راه دیگر، بهره‌گیری از خود قرآن است. قرآن کریم خود را شفابخش می‌نامد.[۲۲]مصداق این آیه، کلام حضرت امیر(ع) است که در خطبه ۱۷۶ نهج البلاغه فرموده‌اند: برای دردهایتان از قرآن سلامت بخواهید و با قرآن بر سختی‌ها یاری جویید. یاد خدا و اتکا به او سرچشمه تمام آرامش‌ها و در رأس آنها آرامش روح است. در قرآن کریم روحِ امید با توکل بر خدا و نفی ناامیدی بر انسان دمیده می‌شود. آیه ۸۷ سوره‌ یوسف می‌فرماید: يَا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أَخِيهِ وَ لاَ تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لاَ يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ‌؛ اى پسران من ، برويد و از يوسف و برادرش جستجو كنيد و از رحمت خدا نوميد مباشيد ، زيرا جز گروه كافران كسى از رحمت خدا نوميد نمى‏شود» (يوسف‏/ 87). نماز نیز که ذکر خداست تآثیر والایی بر آرامش روح دارد. نماز غذای روح است و همانطور كه بهترين غذا آن است كه جذب بدن شود، بهترين عبادت هم نمازی است كه جذب روح شود يعنی با نشاط و حضور قلب انجام گيرد و آثار آن در رفتار نمازگزار ظاهر شود.[۲۳] در نگاه قرآن کریم دنیا طلبی و کفر ورزیدن و کافر شدن همه آفت است و موجبات عدم سلامت روان؛ قرآن دارنده‌ این صفات را صاحب خسران می‌داند و درسوره هود آیات شریفه ۲۱ و ۲۲[۲۴] از آنان به عنوان کسانی‌که نفس خود را در زیان افکنده‌اند یاد می‌‌کند. در آیه ۱۰۴ سوره کهف نیز از این افراد به عنوان کسانی‌که عمرشان را در راه حیات دنیایی فانی و تباه کرده‌اند، یاد شده است.[۲۵]

منابع

ایکنا

امامت پدیا

ویکی جو

ویکی پدیا

پاورقی‌ها

  1. مفردات، ص ۳۶۹، «روح»؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۱۹۵.
  2. المیزان، ج ۱۳، ص ۱۹۵.
  3. مقاله «روح»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۴.
  4. نگاهی به موارد كاربرد واژه‌ روح در قرآن
  5. «تَنزَّلُ الْمَلَئكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبهِّم مِّن كُلِّ‏ أَمْر؛ در آن [شب‏] فرشتگان، با روح، به فرمان پروردگارشان، براى هر كارى [كه مقرّر شده است‏] فرود آيند» (قدر/ 4).
  6. «قُلْ مَن كاَنَ عَدُوًّا لِّجِبرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلىَ‏ قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِّمَا بَینَ يَدَيْهِ وَ هُدًى وَ بُشْرَى‏ لِلْمُؤْمِنِين؛ بگو: «كسى كه دشمن جبرئيل است [در واقع دشمن خداست‏] چرا كه او، به فرمان خدا، قرآن را بر قلبت نازل كرده است، در حالى كه مؤيد [كتابهاى آسمانى‏] پيش از آن، و هدايت و بشارتى براى مؤمنان است.» (بقره/ 97).
  7. «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِين؛ «روح الامين» آن را بر دلت نازل كرد» (شعراء/ 193).
  8. «قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّکَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هُدًى وَ بُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ‌؛ بگو : « آن را روح القدس از طرف پروردگارت به حق فرود آورده ، تا كسانى را كه ايمان آورده‏اند استوار گرداند ، و براى مسلمانان هدايت و بشارتى است» (نحل‏/ 102).
  9. فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ‌؛ پس چون او را [ كاملاً ] درست كردم و از روح خويش در آن دميدم ، سجده‏كنان براى او [ به خاك ] بيفتيد» (ص/ 72).
  10. لاَ تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ کَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولٰئِکَ کَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ يُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولٰئِکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلاَ إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌؛ قومى را نيابى كه به خدا و روز بازپسين ايمان داشته باشند [ و ] كسانى را كه با خدا و رسولش مخالفت كرده‏اند هر چند پدرانشان يا پسرانشان يا برادرانشان يا عشيره آنان باشند دوست بدارند . در دل اينهاست كه [ خدا ] ايمان را نوشته و آنها را با روحى از جانب خود تأييد كرده است ، و آنان را به بهشتهايى كه از زير [ درختان ] آن جويهايى روان است در مى‏آورد هميشه در آنجا ماندگارند. خدا از ايشان خشنود و آنها از او خشنودند. اينانند حزب خدا . آرى ، حزب خداست كه رستگارانند» (مجادلة/ 22).
  11. يُنَزِّلُ الْمَلاَئِکَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لاَ إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاتَّقُونِ؛ فرشتگان را با «روح»، به فرمان خود، بر هر كس از بندگانش كه بخواهد نازل مى‏كند ، كه بيم دهيد كه معبودى جز من نيست. پس، از من پروا كنيد» (نحل‏/ 2).
  12. وَ يَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ مَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً؛ و در باره روح از تو مى‏پرسند ، بگو: «روح از [ سنخ ] فرمان پروردگار من است ، و به شما از دانش جز اندكى داده نشده است» (إسراء/ 85).
  13. الميزان في تفسير القرآن، ج‏13، ص: 195
  14. نگاهی به موارد كاربرد واژه‌ روح در قرآن
  15. چگونگی خلقت روح و استکمال انسان از دیدگاه فلاسفه اسلامی
  16. وجود و بقای روح
  17. بررسی تركيب انسان از روح و بدن در نگاه قرآنی
  18. تمایز روح و نفس در قرآن کریم و روایات
  19. دعا بهترین ابزار برای رسیدن به آرامش روح و جان است
  20. اصول کافی، ج ٤، ص ٢١٧.
  21. بحار، ج ٩٣، ص ٣٤١.
  22. «يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ شِفَاءٌ لِمَا فِي الصُّدُورِ وَ هُدًى وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ‌؛ اى مردم ، به يقين ، براى شما از جانب پروردگارتان اندرزى ، و درمانى براى آنچه در سينه‏هاست ، و رهنمود و رحمتى براى گروندگان [ به خدا ] آمده است» (يونس‏/ 57).
  23. نمازی كه جذب روح شود، بهترين عبادت است
  24. «أُولئِکَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ مَا کَانُوا يَفْتَرُونَ‌، لاَ جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ‌؛ اينانند كه به خويشتن زيان زده و آنچه را به دروغ برساخته بودند از دست داده‏اند، شك نيست كه آنان در آخرت زيانكارترند» (هود، 22).
  25. سلامت روح و جسم از دیدگاه قرآن کریم