بشر (پوست)

از قرآن پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۹ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۱۲ توسط Tabasi (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''ریشه «بشر»''' (BŠR)؛ پوست. از این ریشه، باب مفاعله در معنای مباشرت و لمس یکدیگر در قرآن کریم آمده است. ظاهرا واژه «بَشَر» به‌معنای انسان نیز از همین ریشه باشد. == معنای لغوی == «وَ لا تُبَاشِرُوهُنَ‏ وَ أَنْتُمْ عاكِفُونَ فِي الْمَساجِدِ» بقره: 1...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

ریشه «بشر» (BŠR)؛ پوست. از این ریشه، باب مفاعله در معنای مباشرت و لمس یکدیگر در قرآن کریم آمده است. ظاهرا واژه «بَشَر» به‌معنای انسان نیز از همین ریشه باشد.

معنای لغوی

«وَ لا تُبَاشِرُوهُنَ‏ وَ أَنْتُمْ عاكِفُونَ فِي الْمَساجِدِ» بقره: 187، بزنان نزديكى نكنيد آنگاه كه در مساجد معتكف هستيد مباشرت بنا بر آنچه گفته شد، رسيدن دو بشره (دو پوست بدن) بهم ديگر است و آن در آيه‏ى شريفه كنايه از مقاربت با زنان است چنانكه راغب گفته است ابن اثير در نهايه بعد از نقل حديثى گويد مراد از مباشرت لمس بدن مرد با بدن زن است ... و گاهى از آن مقاربت اراده كنند. مباشرت بكار نيز از اين معنى است (قاموس قرآن، ج‏1، ص: 193).

ساخت‌های صرفی در قرآن

باشَرَ (فعل باب مفاعله): 2 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن باشَرَ باشَرَ باشَرَ وَ لا تُبَاشِرُوهُنَ‏ وَ أَنْتُمْ عاكِفُونَ فِي الْمَساجِدِ» بقره: 187، بزنان نزديكى نكنيد آنگاه كه در مساجد معتكف هستيد مباشرت بنا بر آنچه گفته شد، رسيدن دو بشره (دو پوست بدن) بهم ديگر است و آن در آيه‏ى شريفه كنايه از مقاربت با زنان است. قاموس قرآن، ج‏1، ص: 193
آفروآسیایی
سامی *biŝr-/*baŝar- {} *biĉr-/*baĉar- بشر flesh, (human) body گوشت و عضله، بدن (انسان).
اکدی bišru بِشرُ 'small child' 'بچه کوچک' [CAD b 27], [AHw 131] (found in one SynList only bišru=še-e-ru)
اگاریتی bšr بشر 'carne' گوشت [DLU 119]
فنیقی bšr بشر 'type of sacrifice'  'enfant, descendant' "نوع قربانی" "نوزاد، نواده" [T 57]; PUN bšr
عبری bāŝār بَشَر 'flesh' "گوشت و عضله" [KB 163]
آرامی BIB bǝŝar بشَر 'Fleisch'  'flesh' "گوشت و عضله" [KB deutsch 1684], OFF bšr
آرامی یهودی bǝsar, bisrā بسَر\ بِسرَ 'body, flesh, meat' "بدن، گوشت بدن، گوشت" [Ja 199], [Sok 115]
سریانی besrā بِسرَ 'caro' محبوب؟ [Brock 82]
آرامی جدید MAL besra بِسرَ 'Fleisch'  'Fleisch' گوشت [Berg 15] MLH besro
مندایی bisra بِسرَ 'flesh, meat' "عضله، گوشت" [DM 62]
عربی جنوبی SAB bs2r بسر 'flesh' "گوشت و عضله" [SD 33].
گعز (?) bāsor (-s- instead of the expected ŝ) بَسُر 'flesh' "گوشت و عضله" [LGz 11]; according to Leslau, from HBR
مهری bǝŝǝrēt بشرِت 'skin, complexion, maiden head' "پوست، رنگ چهره، سر دوشیزه" [JM 56]
جبالی bǝŝǝrɛ́t بشرِت 'skin, complexion' 'رنگ و ظاهر پوست' [JJ 3]
عربی bašar- بَشَر- 'peau extérieure (chez l'homme), épiderme; homme, genre humain' 'beauté des formes, du corps' پوست بیرونی (در انسان)، اپیدرم؛ انسان، نژاد انسان "زیبایی اشکال، بدن" [BK 1 129]; cf. also bašār-at-


نیز نک: بشر (انسان)

منابع

بشر (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2