سلیمان (ریشه)

از قرآن پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۰۳ توسط Tabasi (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''ریشه «سُلَیمان»''' (sulaymān)؛ حضرت سلیمان (علیه‌السلام) از انبیاء معروف بنی‌اسرائیل و پسر حضرت داود (ع). نام ایشان 17 بار در قرآن کریم آمده است. == معنای لغوی == سُلَيْمَان‏: از انبياء معروف بنى اسرائيل، نام مباركش هفده بار در قرآن ذكر شده و پسر داو...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

ریشه «سُلَیمان» (sulaymān)؛ حضرت سلیمان (علیه‌السلام) از انبیاء معروف بنی‌اسرائیل و پسر حضرت داود (ع). نام ایشان 17 بار در قرآن کریم آمده است.

معنای لغوی

سُلَيْمَان‏: از انبياء معروف بنى اسرائيل، نام مباركش هفده بار در قرآن ذكر شده و پسر داود نبى است حالات و قصه‏هايش در كلام اللّه مجيد بسيار و بتصريح آيه ذيل پيامبر صاحب وحى است‏ «وَ أَوْحَيْنا إِلى‏ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ عِيسى‏ وَ أَيُّوبَ وَ يُونُسَ وَ هارُونَ وَ سُلَيْمانَ‏ وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً» نساء: 163.

ساخت‌های صرفی در قرآن

سُلَیمان (علم انسانی): 17 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن سُلَیمان سُلَیمان سُلَیمان سُلَيْمَان‏: از انبياء معروف بنى اسرائيل، نام مباركش هفده بار در قرآن ذكر شده و پسر داود نبى است حالات و قصه‏هايش در كلام اللّه مجيد بسيار و بتصريح آيه ذيل پيامبر صاحب وحى است‏ «وَ أَوْحَيْنا إِلى‏ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ عِيسى‏ وَ أَيُّوبَ وَ يُونُسَ وَ هارُونَ وَ سُلَيْمانَ‏ وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً» نساء: قاموس قرآن، ج‏3، ص: 306
آفروآسیایی *s/cVlVm- سلم be unharmed; friendly آسیب ندیدن؛ دوستانه
سامی *šVlVm- ~ *sVlVm- شلم 'be unharmed, healthy' سالم بودن، آسیب نداشتن
اکدی šalāmu شَلَمُ 'be unharmed, in good conditions, stay well'; cf. salāmu 'be friendly', salīmu OB 'peace, concord, friendship' "آسیب نداشتن، در شرایط خوب"; قس: سلام "دوستانه بودن"، بابلی. سلیم "صلح، توافق، دوستی"
اگاریتی šlm شلم 'be unharmed, healthy' سالم بودن، آسیب نداشتن
فنیقی šlm شلم
عبری šālam شَلَم 'be completed, ready (work, construction); remain healthy, unharmed; keep peace' تکمیل بودن، آماده بودن (کار، ساخت و ساز)؛ سالم ماندن، آسیب ندیدن. صلح را حفظ کردن
عربی جنوبی slm سلم 'be healthy, in a happy situation' "سالم بودن، در شرایط شاد بودن"
عربی slm سلم

رجوع کنید: سلم (ریشه)

منابع

سلیمان (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2