امن (ریشه)

از قرآن پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۰ توسط Shojaei (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

ریشه «امن» (ˀMN)؛ ایمنی، آرامش خاطر. از این ریشه، أمِنَ (ثلاثی مجرد) به معنای ایمنی یافتن و آرام شدن است. باب افعال این ریشه (آمَنَ - ایمان) با حرف جر «باء» به‌کار رفته و به معنای باورمند شدن و اطمینان به خداست. این ریشه جمعا 879 بار در قرآن به‌کار رفته است.

معنای لغوی

أَمْن: ايمنى. آرامش قلب. خاطر جمع بودن. امن و امانة و امان در اصل به يك معنا هستند (مفردات راغب).

إِيمَان: تسليم توأم با اطمينان خاطر (قاموس قرآن، ج1، ص23-128).

ساخت‌های صرفی در قرآن

أمِنَ (فعل مجرد): 20 بار

         آمِن (اسم فاعل): 17 بار

         مأمون (اسم مفعول): 1 بار

         أمین (صفت فعیل): 14 بار

         أمانَۀ (اسم): 6 بار

         أمن (مصدر): 5 بار

         أمَنَۀ (اسم): 2 بار

         مَأمَن (اسم مکان): 1 بار

آمَنَ (باب إفعال):

         آمَنَ (ایمنی بخشیدن): 1 بار

         آمَنَ بِ (ایمان آوردن): 536 بار

         ایمان (مصدر): 45 بار

         مُؤمِن (اسم فاعل): 230 بار

ائتَمَنَ (باب افتعال): 1 بار

برای مشاهده تفصیلی آیات، نک: امن (واژگان)

ریشه‌شناسی

زبان واژه آوانگاری معنا توضیحات ارجاع
فارسی بین‌المللی فارسی انگلیسی
آفروآسیایی باستان *ˀaman- اَمَن باور داشتن، دانستن believe, know Orel, 10 (No. 37)
سامی باستان ˀman امَن مطمئن بودن، باور داشتن be certain, believe
عبری אָמַן آمَن ˀāman تأیید کردن، حمایت کردن confirm, support ابواب و معانی متعدد Gesenius, 52
اوگاریتی amn امن باورمند، معتقد adj. faithful DelOlmo, 71
آرامی אָמֵן  آمِن ˀāmen قوی بودن، پر طاقت؛ محکم، مستقیم to be strong, enduring; firm, straight Jastrow, 77
אֲמָןָה اَمانا ˀamānā ایمان، اعتماد و اطمینان faith, trust
سریانی ܐܡܢ امن ˀMN محکم کردن to make firm ابواب و معانی متعدد PayneSmith, 19
مندایی AMN امن محکم بودن، درست to be firm, true ابوب و معانی متعدد Macuch, 22
فنیقی ˀMN أمن صنعتگر، استادکار (ماهر) artisan, craftsman Krahmalkov, 60
حبشی ˀamna اَمنَ باور داشتن، اعتماد، ایمان داشتن، اطمینان داشتن، درست بودن، اقرار کردن به ایمان، اعتراف (به گناهان)، پذیرفتن believe, trust, have faith in, have confidence, be true, profess the faith, confess (sins), admit Leslau, 24
سبائی ˀMN امن ایمن بودن، انجام چیزی با مصونیت be secure, do sth with impunity صورت‌ها و معانی متعدد Beeston, 6
گویش‌های جنوبی شحری، مهری، حرسوسی، جبالی همن

امن

hmn

ˀmn

باور داشتن believe Orel, 10 (No. 37)
عربی أمن

آمَنَ

امنیت و اطمینان یافتن

ایمان آوردن، باور داشتن

to be safe, untroubled

to be faithful, to believe

مشکور، ج1، ص37

Zammit, 79

منابع

امن (واژگان)

منابع ریشه شناسی