درخواست آب (مترادف)

از قرآن پدیا

مترادفات قرآنی درخواست آب

مترادف های این واژه در قرآن عبارت است از «استسقی»، «استغاث».

مترادفات «درخواست آب» در قرآن

واژه مشاهده ریشه شناسی واژه مشاهده مشتقات واژه نمونه آیات
استسقی ریشه سقی مشتقات سقی
وَإِذِ ٱسْتَسْقَىٰ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِۦ فَقُلْنَا ٱضْرِب بِّعَصَاكَ ٱلْحَجَرَ فَٱنفَجَرَتْ مِنْهُ ٱثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ كُلُوا۟ وَٱشْرَبُوا۟ مِن رِّزْقِ ٱللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا۟ فِى ٱلْأَرْضِ مُفْسِدِينَ
استغاث ریشه غوث مشتقات غوث
وَقُلِ ٱلْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَن شَآءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَآءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّآ أَعْتَدْنَا لِلظَّٰلِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِن يَسْتَغِيثُوا۟ يُغَاثُوا۟ بِمَآءٍ كَٱلْمُهْلِ يَشْوِى ٱلْوُجُوهَ بِئْسَ ٱلشَّرَابُ وَسَآءَتْ مُرْتَفَقًا

معانی مترادفات قرآنی درخواست آب

«استسقی»

السَّقْي‏ و السُّقْيَا: آنچه كه مى‏نوشد به او مى‏دهد، ولى- إسْقَاء- اينست كه نوشيدنى را در اختيارش بگذارد و او هر طور خواست مصرف كند پس إسقاء- از- سَقْي- رساتر و بليغ‏تر است زيرا- إسقاء- يعنى چيزى كه از آن نوشيده مى‏شود و مى‏نوشد در اختيارش قرار دهى چنانكه مى‏گوئى‏ أَسْقَيْتُه‏ نَهَراً: او را از نهر آب دادم.

خداى تعالى گويد: (وَ سَقاهُمْ‏ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً[1]- 21/ انسان) و (وَ سُقُوا ماءً حَمِيماً- 15/ محمّد) و (وَ الَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَ يَسْقِينِ‏- 79/ شعراء). و در معنى إسقاء مى‏گويد: (وَ أَسْقَيْناكُمْ‏ ماءً فُراتاً- 27/ مرسلات) (و آبى گوارا، شما را نوشانيديم و بشما داديم).

و (فَأَسْقَيْناكُمُوهُ‏- 22/ حجر) (آن را آبشخورتان قرار داديم).

و آيه: (نُسْقِيكُمْ‏ مِمَّا فِي بُطُونِها- 21/ مؤمنون) كه با فتحه و ضمّه حرف اوّل (حرف نون) هر دو هست. نصيب و بهره از آب و نوشيدنى را هم- سقى- گفته‏اند.

ولى- سقى- زمينى است كه آبيارى مى‏شود چون سقى و سقى هر دو مفعولند مثل- نقض- بجاى- منقوض.

اسْتِسْقَاء: آب خواستن و طلب نصيب و سهم، آب خداى تعالى گويد: (وَ إِذِ اسْتَسْقى‏ مُوسى‏- 60/ بقره).

سِقَاء: مشك و ظرف آب.

أَسْقَيْتُك‏ جِلْداً: پوست و چرمى به تو دادم كه مشك درست كنى.

خداى تعالى گويد: (جَعَلَ‏ السِّقايَةَ فِي رَحْلِ أَخِيهِ‏- 70/ يوسف)- سِقَاية- همان- صاع و صُوَاع- يعنى پيمانه ملك بوده بخاطر اينكه با آن آب داده مى‏شود سقاية و يا بخاطر اينكه با آن وزن و پيمانه مى‏كردند- صُواع- ناميده شد.[۱]

«استغاث»

الغَوْث‏: در يارى نمودن گفته مى‏شود و- غَيْث‏- در باران. اسْتَغَثْتُهُ‏: از او يارى خواستم يا طلب باران كردم‏ أَغَاثَنِي‏: ياريم كرد و به فريادم رسيد كه از واژه- غوث- است ولى- غاثنى- از واژه- غيث- است.

غَوَّثْتُ‏: از غوث و يارى نمودن است، در آيات: (إِذْ تَسْتَغِيثُونَ‏ رَبَّكُمْ‏- 9/ انفال)(وَ إِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغاثُوا بِماءٍ كَالْمُهْلِ‏- 29/ كهف) و صحيح است كه- يَسْتَغِيثُوا- از واژه- غيث- يعنى طلب آب و يا از- غوث- يعنى طلب يارى باشد. و همچنين- يُغاثُوا- كه در آيه هست مبتداء و خبر است هر دو معنى يارى و باران در آن صحيح است.

غَيْث‏: مطر يا باران است در آيه: (كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَباتُهُ‏- 20/ حديد) شاعر گويد:سمعت النّاس ينتجعون غيثا/ فقلت لصيدح انتجعى بلالا[۲]

ارجاعات

  1. ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏2، ص: 231-230
  2. ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏2، ص: 726-275