جحم (ریشه)
ریشه «جحم» (GḤM)؛ آتش بزرگ. این ریشه با صورت «جَحیم»، 26 بار در قرآن کریم بهکار رفته است.
معنای لغوی
جحم: جَحِيم: آتش بزرگ (صحاح) در قاموس گويد: هر آتش شديد الاشتعال و هر آتشيكه بعض آن بالاى بعضى است و هر آتش بزرگيكه در گودال بزرگى است و مكان بسيار گرم. ... اين كلمه 26 بار در قرآن مجيد آمده و همه درباره آتش آخرت است؛ فقط يكى در باره دنياست و آن در قضيّه حضرت ابراهيم عليه السّلام است «قالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْياناً فَأَلْقُوهُ فِي الْجَحِيمِ فَأَرادُوا بِهِ كَيْداً فَجَعَلْناهُمُ الْأَسْفَلِينَ» (صافات: 97): گفتند براى او بنائى بسازيد و او را در آتش بزرگ افكنيد. خواستند درباره او حيلهاى كنند مغلوبشان كرديم (قاموس قرآن ؛ ج2 ؛ ص19). ابن فارس بزرگی و شدت حرارت را معنای اصلی ریشه دانسته و راغب شدت شعلهوری را معنای اصلی ریشه دانسته است (معجم مقاييس اللغه ؛ ج1 ؛ ص429؛ مفردات ألفاظ القرآن ؛ ص187).
ساختهای صرفی در قرآن
جَحیم: 26 بار
ریشهشناسی
زبان | واژه | آوانگاری | معنا | توضیحات | ارجاع | ||
فارسی | بینالمللی | فارسی | انگلیسی | ||||
آفروآسیایی باستان | |||||||
سامی باستان | |||||||
عبری | גחמ | گحم | GḤM | پسر ناهور، برادر ابراهیم | a son of Nahor, brother of Abraham, | گزنیوس وجه نام گذاری این افراد را به معنای (شعله آتش (flame)) و ریشه عربی مرتبط دانسته. | Gesenius, 161 |
اوگاریتی | نیست | DelOlmo, - | |||||
آرامی | גחמונ | گحمون | gaḥmun | سوزاندن | 'burn them' | Jastrow, 233 | |
سریانی | - | PayneSmith, - | |||||
مندایی | - | Macuch, - | |||||
فنیقی | - | Krahmalkov, - | |||||
اکدی/آشوری | - | Black, - | |||||
حبشی | نیست | Leslau, - | |||||
سبائی | نیست | Beeston, - | |||||
عربی | جحیم | جهنم، آتش جهنمی، به شدت سوزان | 'Hell, hell-fire, fiercely burning | مشکور، 130
Zammit, 118 |
منابع
جحد (مشتقات)