بسر (ریشه): تفاوت میان نسخه‌ها

از قرآن پدیا
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''ریشه «بسر»''' (BSR)؛ رو ترش کردن. این ریشه، 2 بار در قرآن کریم به‌کار رفته است. == معنای لغوی == بَسَرَ: چهره در هم كشيدن. در مجمع فرموده: بُسُور آشكار شدن كراهت در چهره است. راغب آن را عجله پيش از وقت‏ معنى كرده است (قاموس قرآن، ج1، ص191).‏ == ساخت‌های...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۸: خط ۸:


باسِر (اسم فاعل): 1 بار
باسِر (اسم فاعل): 1 بار
برای مشاهده تفصیلی آیات، نک: [[بسر (واژگان)]]


== ریشه‌شناسی ==
== ریشه‌شناسی ==
خط ۱۹۰: خط ۱۹۲:


== منابع ==
== منابع ==
بسر (واژگان)
[[بسر (واژگان)]]


[[منابع ریشه شناسی]]
[[منابع ریشه شناسی]]
[[رده:ریشه شناسی واژگان قرآن]]
[[رده:ب (ریشه)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۴۳

ریشه «بسر» (BSR)؛ رو ترش کردن. این ریشه، 2 بار در قرآن کریم به‌کار رفته است.

معنای لغوی

بَسَرَ: چهره در هم كشيدن. در مجمع فرموده: بُسُور آشكار شدن كراهت در چهره است. راغب آن را عجله پيش از وقت‏ معنى كرده است (قاموس قرآن، ج1، ص191).‏

ساخت‌های صرفی در قرآن

بَسَرَ (فعل مجرد): 1 بار

باسِر (اسم فاعل): 1 بار

برای مشاهده تفصیلی آیات، نک: بسر (واژگان)

ریشه‌شناسی

زبان واژه آوانگاری معنا توضیحات ارجاع
فارسی بین‌المللی فارسی انگلیسی
آفروآسیایی باستان
سامی باستان
عبری בסר بسر bsr بسیار زود بودن be too early Gesenius, 126
בֹסֶר بُسِر boser انگور نارس یا ترش unripe or sour grapes رابطه با عربی. بُسر: خرمای نرسیده
اوگاریتی - DelOlmo, -
آرامی בָסַר (1) باسَر bāsar زیر پا گذاشتن، تحقیر کردن، سرکش بودن to tread upon, to contemn, to be overbearing Jastrow, 179-180
בְּסַר بسَر besar نفرت داشتن to despise
בָסַר (2) باسَر bāsar شروع به جوشیدن، در مرحله آغاز رسیدن (میوه) بودن to begin to boil, to be in the first stage of ripening Jastrow, 180
בְּסַר

בוּסרא

بسَر

بوسرا

besar

būsrā

در مرحله ابتدایی رسیدن (میوه).

انگور نارس

in the early stage of ripening.

unripe grapes

سریانی ܒܣܪ بسر تحقیر کردن، حقیر شمردن؛ سرزنش کردن، نکوهش کردن، محکوم کردن to despise, scorn; to blame, reprove, condemn PayneSmith, 49
ܒܣܪܐ

ܒܣܪܬܐ

بسرا

بسرتا

besrā

besartā

میوه نارس مخصوصا انگور ترش unripe fruit, especially sour grapes
مندایی - Macuch, -
فنیقی - Krahmalkov, -
اکدی/آشوری - Black, -
حبشی - Leslau, -
سبائی - Beeston, -
عربی بَسَرَ پیش از وقت رسیدن (تشبیه به میوه نارس و ترش؟).

رو ترش کردن

مشکور، 67

Zammit, 93-94


منابع

بسر (واژگان)

منابع ریشه شناسی