تراش دادن (مترادف): تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «==مترادفات قرآنی تراش دادن== مترادف های این واژه در قرآن عبارت است از «نَحَتَ»، «جاب». ==مترادفات «تراش دادن» در قرآن== {| class="wikitable" |+ !واژه !مشاهده ریشه شناسی واژه !مشاهده مشتقات واژه !نمونه آیات |- |نحت |ریشه نحت |نحت (واژگان)|مشتقات نح...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
|[[نحت (ریشه)|ریشه نحت]] | |[[نحت (ریشه)|ریشه نحت]] | ||
|[[نحت (واژگان)|مشتقات نحت]] | |[[نحت (واژگان)|مشتقات نحت]] | ||
| | |{{AFRAME|Surah=26|Ayah=149}} | ||
|- | |- | ||
|جاب | |جاب | ||
|[[جوب (ریشه)|ریشه جوب]] | |[[جوب (ریشه)|ریشه جوب]] | ||
|[[جوب (واژگان)|مشتقات جوب]] | |[[جوب (واژگان)|مشتقات جوب]] | ||
| | |{{AFRAME|Surah=89|Ayah=9}} | ||
|} | |} | ||
==معانی مترادفات قرآنی تراش دادن== | ==معانی مترادفات قرآنی تراش دادن== | ||
=== «نَحَتَ» === | ===«نَحَتَ»=== | ||
نَحْت بريدن و تراش دادن، چوب و سنگ و از اين قبيل اشياء سخت و محكم است. در آيه گفت: وَ تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً فارِهِينَ- الاعراف/ 74 نُحَاتَة- تراشه و بريدههاى چوب و برادههاى آهن و غيره، نَحِيتَة- طبيعتى كه در سرشت انسان هست مثل غريزه كه انسان بر آن نهاد سرشته شده.<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج4، ص: 294</ref> | |||
=== «جاب» === | ===«جاب»=== | ||
جَوْب يعنى كندن حفره و چاله كه همان گود كردن زمين براى آبريز است، سپس در كندن هر زمينى بكار مىرود، خداى تعالى گويد: وَ ثَمُودَ الَّذِينَ جابُوا الصَّخْرَ بِالْوادِ- 9/ فجر). | |||
(قوم ثمود كه براى خانه سازى و شهر سازى دل كوهها را در- وادى القرى- مىشكافتند و سنگها را مىبريدند). | |||
هل عندك جائبة خبر؟؟ آيا خبر مهمّى و از شهرها رسيدهاى دارى؟ | |||
جواب الكلام- سخنى است كه سويداى دل و خاطر را طىّ مىكند و از دهان گوينده به گوش شنونده مىرسد. | |||
جواب- سخنى است كه آغاز و ابتداى خطاب نيست بلكه به سخنى كه قبلا گفته شده برمىگردد، خداى فرمايد: وَ ما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قالُوا- 82/ اعراف). | |||
جواب- در برابر پرسش و سؤال گفته مىشود. | |||
پرسش و سؤال نيز دو گونه است: | |||
1- خواستن بحث و سخن و گفتگو مطالبه پاسخ آن سخن. | |||
2- تقاضاى بخشش و كمك و پاسخ خواستن آن. | |||
در باره معنى اوّل سؤال، آيات أَجِيبُوا داعِيَ اللَّهِ 31/ احقاف) (يعنى: دعوت كننده بخداى را اجابت كنيد) و وَ مَنْ لا يُجِبْ داعِيَ اللَّهِ- 32/ احقاف). | |||
در معنى دوّم سؤال، آيه قَدْ أُجِيبَتْ دَعْوَتُكُما فَاسْتَقِيما- 89/ يونس) يعنى آنچه كه خواستيد بشما داده شد. پس استقامت بورزيد. | |||
گفته شده: اسْتِجَابَة همان- إِجَابَة است و حقيقتش- قصد پاسخ دادن و آمادگى براى جواب است ولى- استجابة- بپاسخ دادن تعبير شده است كه از آماده شدن براى پاسخ خدا نيست، خداى تعالى فرمايد: | |||
اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ- 24/ انفال) و ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ- 60/ غافر) و فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي- 186/ بقره) و فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ- 195/ آل عمران) و وَ يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ- 26/ شورى) و وَ الَّذِينَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ- 38/ شورى) و وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ- 186/ بقره) و فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي- 186/ بقره) و الَّذِينَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ- 172/ آل عمران). (اين آيه شكوه و عظمت معنوى مجروحين و معلولين با ايمان را بيان مىكند كه اينان با اينكه مجروح و معلول هستند به پروردگار و پيامبر (ص) لبّيك مىگويند و دست از ايثار و ايمان خويش نه تنها برنمىدارند كه استوارتر مىشوند).<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج1، ص: 430-429</ref> | |||
==ارجاعات== | ==ارجاعات== | ||
[[رده:فرهنگنامه مترادفات قرآن]] | [[رده:فرهنگنامه مترادفات قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۸
مترادفات قرآنی تراش دادن
مترادف های این واژه در قرآن عبارت است از «نَحَتَ»، «جاب».
مترادفات «تراش دادن» در قرآن
واژه | مشاهده ریشه شناسی واژه | مشاهده مشتقات واژه | نمونه آیات |
---|---|---|---|
نحت | ریشه نحت | مشتقات نحت | وَتَنْحِتُونَ مِنَ ٱلْجِبَالِ بُيُوتًا فَٰرِهِينَ
|
جاب | ریشه جوب | مشتقات جوب | وَثَمُودَ ٱلَّذِينَ جَابُوا۟ ٱلصَّخْرَ بِٱلْوَادِ
|
معانی مترادفات قرآنی تراش دادن
«نَحَتَ»
نَحْت بريدن و تراش دادن، چوب و سنگ و از اين قبيل اشياء سخت و محكم است. در آيه گفت: وَ تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً فارِهِينَ- الاعراف/ 74 نُحَاتَة- تراشه و بريدههاى چوب و برادههاى آهن و غيره، نَحِيتَة- طبيعتى كه در سرشت انسان هست مثل غريزه كه انسان بر آن نهاد سرشته شده.[۱]
«جاب»
جَوْب يعنى كندن حفره و چاله كه همان گود كردن زمين براى آبريز است، سپس در كندن هر زمينى بكار مىرود، خداى تعالى گويد: وَ ثَمُودَ الَّذِينَ جابُوا الصَّخْرَ بِالْوادِ- 9/ فجر).
(قوم ثمود كه براى خانه سازى و شهر سازى دل كوهها را در- وادى القرى- مىشكافتند و سنگها را مىبريدند).
هل عندك جائبة خبر؟؟ آيا خبر مهمّى و از شهرها رسيدهاى دارى؟
جواب الكلام- سخنى است كه سويداى دل و خاطر را طىّ مىكند و از دهان گوينده به گوش شنونده مىرسد.
جواب- سخنى است كه آغاز و ابتداى خطاب نيست بلكه به سخنى كه قبلا گفته شده برمىگردد، خداى فرمايد: وَ ما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قالُوا- 82/ اعراف).
جواب- در برابر پرسش و سؤال گفته مىشود.
پرسش و سؤال نيز دو گونه است:
1- خواستن بحث و سخن و گفتگو مطالبه پاسخ آن سخن.
2- تقاضاى بخشش و كمك و پاسخ خواستن آن.
در باره معنى اوّل سؤال، آيات أَجِيبُوا داعِيَ اللَّهِ 31/ احقاف) (يعنى: دعوت كننده بخداى را اجابت كنيد) و وَ مَنْ لا يُجِبْ داعِيَ اللَّهِ- 32/ احقاف).
در معنى دوّم سؤال، آيه قَدْ أُجِيبَتْ دَعْوَتُكُما فَاسْتَقِيما- 89/ يونس) يعنى آنچه كه خواستيد بشما داده شد. پس استقامت بورزيد.
گفته شده: اسْتِجَابَة همان- إِجَابَة است و حقيقتش- قصد پاسخ دادن و آمادگى براى جواب است ولى- استجابة- بپاسخ دادن تعبير شده است كه از آماده شدن براى پاسخ خدا نيست، خداى تعالى فرمايد:
اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ- 24/ انفال) و ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ- 60/ غافر) و فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي- 186/ بقره) و فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ- 195/ آل عمران) و وَ يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ- 26/ شورى) و وَ الَّذِينَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ- 38/ شورى) و وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ- 186/ بقره) و فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي- 186/ بقره) و الَّذِينَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ- 172/ آل عمران). (اين آيه شكوه و عظمت معنوى مجروحين و معلولين با ايمان را بيان مىكند كه اينان با اينكه مجروح و معلول هستند به پروردگار و پيامبر (ص) لبّيك مىگويند و دست از ايثار و ايمان خويش نه تنها برنمىدارند كه استوارتر مىشوند).[۲]