وسط (ریشه): تفاوت میان نسخه‌ها

از قرآن پدیا
(صفحه‌ای تازه حاوی « '''ریشه «وسط»''' (WSṬ)؛ معنای لغوی معنای لغوی ساخت‌های صرفی در قرآن ریشه‌شناسی {| class="wikitable" | rowspan="2" |'''زبان''' | rowspan="2" |'''واژه''' | colspan="2" |'''آوانگاری''' | colspan="2" |'''معنا''' | rowspan="2" |'''توضیحات''' | rowspan="2" |'''ارجاع''' |- |'''فارسی''' |'''بین‌المللی''' |'''فارسی''' |'''...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
'''ریشه «وسط»''' (WSṬ)؛ معنای لغوی
'''ریشه «وسط»''' (WSṬ)؛ معنای لغوی


== معنای لغوی ==


معنای لغوی
== ساخت‌های صرفی در قرآن ==




ساخت‌های صرفی در قرآن






 
== ریشه‌شناسی ==
 
ریشه‌شناسی
{| class="wikitable"
{| class="wikitable"
| rowspan="2" |'''زبان'''
| rowspan="2" |'''زبان'''
خط ۱۵۵: خط ۱۵۳:




منابع
== منابع ==
 
ایکنا
ایکنا


خط ۱۶۳: خط ۱۶۰:
منابع ریشه شناسی
منابع ریشه شناسی


ارجاعات
== ارجاعات ==

نسخهٔ ‏۱۴ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۳۳

ریشه «وسط» (WSṬ)؛ معنای لغوی

معنای لغوی

ساخت‌های صرفی در قرآن

ریشه‌شناسی

زبان واژه آوانگاری معنا توضیحات ارجاع
فارسی بین‌المللی فارسی انگلیسی
عبری יָשַׁט یاشَط yāšaṭ گستردن، بسط دادن.

نگه داشتن، دراز کردن دست

Extend,

hold out

تنها در باب hiphil = افعال Gesenius, 445
آرامی יָשַׁט یاشَط yāšaṭ کشیدن، پراکندن stretch, spread Jastrow, 600
הוֹשִׁיט هوشیط hušiṭ به‌جلو کشیدن، با دست کار کردن، دست یافتن. توانایی در انجام کار stretch forth, to hand, reach. باب Hifil = افعال
سریانی ܝܫܛ

ܐܘܫܛ

یشط

اَوشِط

yšṭ

aws̆eṭ

بسط و امتداد یافتن، نگه‌داری کردن، پایمردی کردن، دراز کردن دست، بسطِ ید extend, hold out, stretch out باب Aphel = افعال PayneSmith, 198

Costaz, 145

Jenings, 97

تقدیم کردن، ارائه کردن.

پیشنهاد شده، ارائه شده

offered, presented باب Ettaphal (= افتعال)
به جلو پرتاب کردن، موجب پیشرفت شدن. باب shaphel (= *سَفعَل)
دست یافتن، رشد کردن، پیشرفت کردن reach, grow up, advance, progress باب Eshtaphal (= استفعال)
اکدی/آشوری (w)as̆ṭu

(w)as̆ṭutu

گسترده و بسط یافته، قوی و نیرومند، ژیان و خشمگین، سخت و دشوار

سفتی و خشکی، لجاجت

extended, strong, fierce, hard, difficult.

stiffness, obduracy

Gelb, 1/2, 457

Black, 30

حبشی wesṭ وِسط داخل و درون، میانه، عضو درونی interior, middle, inner part Leslau, 620
سبائی WS1 وسط وسط و میانه middle Beeston, 163
عربی وَسَط

أوسَط

مشکور، ج2، ص982

Zammit, 432


منابع

ایکنا

نرم‌افزار جامع‌التفاسیر

منابع ریشه شناسی

ارجاعات