غرب (غروب): تفاوت میان نسخه‌ها

از قرآن پدیا
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''ریشه «غرب»''' (ĠRB)؛ غروب، مغرب، زمان یا مکان پنهان شدن خورشید. این ریشه در این معنا 16 بار در قرآن کریم به‌کار رفته است. == معنای لغوی == غرب: دور شدن. در قاموس گفته: «الْغَرْبُ‏: الْمَغْرِبُ‏ وَ الذَّهابُ وَ التَّنَحِّي» در اقرب الموارد گفته «غَ...» ایجاد کرد)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۲۳

ریشه «غرب» (ĠRB)؛ غروب، مغرب، زمان یا مکان پنهان شدن خورشید. این ریشه در این معنا 16 بار در قرآن کریم به‌کار رفته است.

معنای لغوی

غرب: دور شدن. در قاموس گفته: «الْغَرْبُ‏: الْمَغْرِبُ‏ وَ الذَّهابُ وَ التَّنَحِّي» در اقرب الموارد گفته «غَرَبَتِ‏ النُّجُومُ‏ غُرُوباً: بَعُدَتْ وَ تَوَارَتْ» در مجمع فرموده: اصل غرب بمعنى تباعد و حدّ است «حدّ» را ديگران نيز گفته‏اند.

على هذا غروب آفتاب و غيره را بعلت دور شدن از افق و پنهان شدن غروب گفته‏اند. وَ إِذا غَرَبَتْ‏ تَقْرِضُهُمْ ذاتَ الشِّمالِ‏ كهف: 17. چون آفتاب غروب ميكرد از آنها بطرف شمال ميل ميكرد. وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ‏ الْغُرُوبِ‏ ق: 39.

مَغرِب: محل غروب‏ وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ‏ بقره: 115. آيه شامل تمام زمين است زيرا چون زمين را بشرق و غرب تقسيم كنيم جز خطّى موهوم كه فاصل آندو است چيزى نمى‏ماند (قاموس قرآن، ج5، ص91).

ساخت‌های صرفی در قرآن

غَرَبَ (فعل مجرد): 2 بار

غُروب (اسم زمان): 2 بار

مَغرِب (اسم مکان): 10 بار

غَربِیّ (صفت منسوب): 2 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن غَرَبَ غَرَبَ غَرَبَ غرب: دور شدن قاموس قرآن، ج‏5، ص: 91
آفروآسیایی
سامی *ɣarb- غرب sunset غروب آفتاب
اکدی ereb- (erb-) ِرِب- (ِرب-) 'setting of the sun, west OB on غروب خورشید، غرب CAD E 258
اگاریتی ʕrb عرب 'ocaso, puesta del sol' غروب آفتاب DLU 88
فنیقی ʕrb عرب
عبری ʕrb عرب 'set (sun)', ʕärä̆b 'evening, sunset' «غروب (خورشید)»، "عصر، غروب آفتاب"
سریانی ʕǝreb عرِب
مندایی arb َرب
عربی جنوبی Sab m-ʕrb م-عرب 'west' 'غرب'
گعز ʕarab عَرَب 'west, sunset', ʕarba 'set (sun), become evening' «غرب، غروب آفتاب»، «غروب (خورشید)، موقع عصر شدن» LGz 69
مهری ǝɣtǝrōb غترُب ' to be abroad', ɣǝrbēt 'strange place, unknown place, abroad', mārēb 'sunset; west' «خارج بودن»، «مکان غریب، مکان ناشناخته، خارج از کشور»،'غروب; غرب'
جبالی oɣórb ُغُرب 'to go west', aɣtéréb 'to be abroad, away from home', muɣrúb 'evening, west'; E maʕréb «به غرب رفتن»، «خارج از کشور بودن، دور از خانه»، 'عصر، غرب' JJ 88
حرصوصی ɣarb غَرب
سقطری máʕrib مَعرِب 'soir' عصر LS 326
عربی ɣrb غرب 'set (sun)', ɣarb- 'coucher du soleil' غروب (خورشید) BK 2 450

منابع

غرب (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2