طوف (ریشه): تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''ریشه «طوف»''' (ṬWF)؛ پوشاندن، در بر گرفتن، طوفان. این ریشه 41 بار در قرآن کریم بهکار رفته است. == معنای لغوی == طوف: دور زدن. «طَافَ حَوْلَ الشَّيْءِ: دَارَ حَوْلَهُ» چنانكه فرموده «يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ» واقعة: 17. يعنى...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۲ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۳۶
ریشه «طوف» (ṬWF)؛ پوشاندن، در بر گرفتن، طوفان. این ریشه 41 بار در قرآن کریم بهکار رفته است.
معنای لغوی
طوف: دور زدن. «طَافَ حَوْلَ الشَّيْءِ: دَارَ حَوْلَهُ» چنانكه فرموده «يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ» واقعة: 17. يعنى پسران جاويدان بدور آنها گردش ميكنند و در خدمت آنها هستند. تطوف از باب تفعل نيز طواف كردن است «فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِما» بقره: 158 (قاموس قرآن، ج4، ص249).
طوفان: هر حادثه محيط بانسان ولى در آبيكه بحد اعلاى كثرت رسيده، متعارف شده است زيرا طوفانيكه قوم نوح را فرا گرفت آب بود (مفردات).
«فَأَخَذَهُمُ الطُّوفانُ وَ هُمْ ظالِمُونَ» عنكبوت: 14. غرض از طوفان طغيان آب و طوفان حضرت نوح عليه السّلام است (قاموس قرآن، ج4، ص253).
ساختهای صرفی در قرآن
طافَ (فعل مجرد): 8 بار
تَطَوَّفَ (فعل باب تفعّل): 2 بار
طائِف (اسم فاعل): 28 بار
طَوّاف (اسم مبالغه): 1 بار
طوفان (اسم): 2 بار
ریشهشناسی
زبان | لفظ | لفظ با آوانویسی عربی | معنای انگلیسی | معنای فارسی | توضیح | منبع |
قرآن | طافَ | طافَ | طافَ | طوف: دور زدن | قاموس قرآن، ج4، ص: 249 | |
آفروآسیایی | *ṭVp- | طف | grasp, take, stretch hand | با دست گرفتن، گرفتن، دراز کردن دست | ||
آفروآسیایی | *ṭuṗ- | طف | cover | پوشش دادن | ||
آفروآسیایی | *ṭuṗ- | طف | part of the building | بخشی از ساختمان | ||
سامی | *ṭVpVp- ~ *ṭVyVp- | طفف | 'stretch wings (of a bird); pick up smth with a hand or foot' 1, 'give' 2, 'touch' 3 | گشودن بال (پرنده)؛ با دست یا پا چیزی را برداشتن' 1, 'دادن' 2, 'لمس' 3 | ||
سامی | *ṭVpVy- | طفی | 'cover' (v.) | "پوشاندن" | ||
سامی | *ṭVpVp- ~ *ṭVyVp- | طفف | 'stretch wings (of a bird); pick up smth with a hand or foot' 1, 'give' 2, 'touch' 3 | گشودن بال (پرنده)؛ با دست یا پا چیزی را برداشتن' 1, 'دادن' 2, 'لمس' 3 | ||
سریانی | ṭpy | طفی | ||||
سقطری | ṭef 2, ṭayif 2 | طِف \ طَیِف | ||||
عربی | ṭff | طفف |