علم (ریشه): تفاوت میان نسخه‌ها

از قرآن پدیا
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۲۲۳: خط ۲۲۳:
== منابع ==
== منابع ==
[https://corpus.quran.com/qurandictionary.jsp?q=Elm The Quranic Arabic Corpus]
[https://corpus.quran.com/qurandictionary.jsp?q=Elm The Quranic Arabic Corpus]
[[علم (واژگان)]]


[[منابع ریشه شناسی]]
[[منابع ریشه شناسی]]
خط ۲۳۰: خط ۲۳۲:
----[1] . '''با توجه به دیدگاه سامی شناسان مبنی بر تمایز اصیل عین و غین در زبان سامی که در برخی زبانها از جمله در زبان عربی حفظ شده و در سایر زبانها یکی شده، باید ماده غلم را ‏ماده جدایی در نظر گرفت. به همین دلیل در اینجا به تفصیلات معانی آن اشاره نشده‌است. چنانکه اورل نیز این ماده را به عنوان مدخل مستقلی (مدخل شماره 1018) در زبان حامی- سامی باستان در کتابش آورده‌است. ر.ک. (Orel and Stolbova 1995, 229)'''
----[1] . '''با توجه به دیدگاه سامی شناسان مبنی بر تمایز اصیل عین و غین در زبان سامی که در برخی زبانها از جمله در زبان عربی حفظ شده و در سایر زبانها یکی شده، باید ماده غلم را ‏ماده جدایی در نظر گرفت. به همین دلیل در اینجا به تفصیلات معانی آن اشاره نشده‌است. چنانکه اورل نیز این ماده را به عنوان مدخل مستقلی (مدخل شماره 1018) در زبان حامی- سامی باستان در کتابش آورده‌است. ر.ک. (Orel and Stolbova 1995, 229)'''
[[رده:ریشه شناسی واژگان قرآن]]
[[رده:ریشه شناسی واژگان قرآن]]
[[رده:ع (ریشه)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۳۹

ریشه «علم» (ˁLM)؛ دانستن، آگاه بودن. از این ریشه، علاوه بر مشتقاتی که رابطه مشخصی با معنای دانستن دارند، واژه های عَلامات (نشانه ها)، عالَمین (جهانیان) و اَعلام (کوه ها) نیز در قرآن به کار رفته است.

معنای لغوی

ابن فارس آن را ریشه ای واحد دانسته که معنای اصلی آن نشانه ای است که باعث تمایز یک چیز از دیگری می شود (ابن فارس، ج1: 501) ولی راغب گويد: «الْعِلْمُ: إدراك الشي‏ء بحقيقته‏» یعنی اصل معنی را ادراک و دانستن دانسته است. (راغب، 183)

ساخت‌های صرفی در قرآن

این ماده در 854 مورد با 13 صرف مختلف در قرآن استعمال شده‌است.

عَلِمَ (فعل مجرد): 382 بار

عالِم (اسم فاعل): 18 بار

مَعلوم (اسم مفعول): 13 بار

اَعلَم (صفت تفضیل): 49 بار

عَلّام (صفت مبالغه): 4 بار

عِلم (مصدر): 105 بار

عَلیم (صفت مشبهه): 163 بار

عَلَّمَ (باب تفعیل): 41 بار

مُعَلَّم (اسم مفعول): 1 بار

تَعَلَّمَ (باب تفعّل): 2 بار

عَلامات (نشانه ها): 1 بار

اَعلام (کوه ها): 2 بار

عالَمین (جهانیان): 73 بار

ریشه‌شناسی

زبان واژه آوانگاری معنا ارجاع
فارسی بین‌المللی فارسی انگلیسی
آفروآسیایی باستان ؟
سامی باستان ؟
عبری עָלַם،

עֹוֹלָם

عالَم

عولام

ˁLM پنهان کردن / جهان، دوره /

غلام[1]، جوان خادم

Conceal

world, age,

Gesenius, 761
آرامی עלם علم ˁLM احاطه کردن، حبس کردن /

پنهان کردن

جهان، ابدیت /

غلام، پسر

to surround, tie up

Conceal

eternity, world

(vigorous)lad

Jastrow, 1084
سریانی ܥܠܡ علم ˁLM جهان، دهر

دهری، ملحد

غلام، جوان خادم

world

Layman, the Ever-virgin

PayneSmith, 414
مندایی ALM جهان /

غلام، جوان خادم

world Macuch,343,451
اوگاریتی ˁLM پنهان بودن، ناشناخته / بودن

ابدیت، جاودانگی

to be hidden, be unknown

eternity, perpetuity

DelOlmo, 158
حبشی ˁLM پنهان بودن، ناپدید بودن /

نوشتن، مُهر(زدن)، علامت، یاددادن /

جهان، زمان، عمر و...

be hidden, disappear from sight

write, seal, teach, signal

world, this world, the secular world, universe, mankind, eternity, lifetime, time, everlasting, perpetual, eternal, layman, secular

Leslau, 61
سبائی ˁLM جهان

نشانه، علامت، امضاء، سند

اذعان کردن، تصدیق کردن

توجه کردن به، متوجهِ کسی یا چیزی شدن، کسب اطلاع کردن

آموزش دادن به وسیله نشانه‌های غیبی،

تأیید کردن، صحه گذاشتن بر یک سند

World

sign, mark; signature; document

makeacknowledgment, acknowledge

take notice / cognizance of

instruct by means of oracular "signs"

authenticate a document

Beeston, 15
اکدی Alamgâte

Alamdimmû

alamgu

اَلَمگاتِ

اَلَمدیمّو

اَلَمگو

پیکرتراشی و مجسمه ساختن،

شکل و اندام، تصویر، شمایل

حک‌کننده مُهر(خاتَم و نشان)‏

sculptures

form, figure

engraver of seals

Black, 11
عربی علم دانستن،

جهان،

نشانه،

کوه

مشکور، 580

Zammit, 294

منابع

The Quranic Arabic Corpus

علم (واژگان)

منابع ریشه شناسی

ارجاعات

‏‫حاجی خانی، علی؛ روحی برندق، کاووس؛ و دهقان، علی. (۲۰۱۶). ریشه‌شناسی واژه قرآنی «علم» در زبان‌های سامی. جستارهای زبانی، 7(0)، 27-47.


[1] . با توجه به دیدگاه سامی شناسان مبنی بر تمایز اصیل عین و غین در زبان سامی که در برخی زبانها از جمله در زبان عربی حفظ شده و در سایر زبانها یکی شده، باید ماده غلم را ‏ماده جدایی در نظر گرفت. به همین دلیل در اینجا به تفصیلات معانی آن اشاره نشده‌است. چنانکه اورل نیز این ماده را به عنوان مدخل مستقلی (مدخل شماره 1018) در زبان حامی- سامی باستان در کتابش آورده‌است. ر.ک. (Orel and Stolbova 1995, 229)