داود (ریشه)

از قرآن پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۰۶ توسط Tabasi (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''ریشه «داود»''' (dāwūd)؛ داود نبی (ع) از پیامبران بنی‌اسرائیل. این نام 16 بار در قرآن کریم آمده است. == معنای لغوی == داود: عليه السلام از انبياء بنى- اسرائيل، پدر سليمان، نام مباركش شانزده بار در كلام اللَّه مجيد ذكر شده است. و كتابى داشته بنام زبور «...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

ریشه «داود» (dāwūd)؛ داود نبی (ع) از پیامبران بنی‌اسرائیل. این نام 16 بار در قرآن کریم آمده است.

معنای لغوی

داود: عليه السلام از انبياء بنى- اسرائيل، پدر سليمان، نام مباركش شانزده بار در كلام اللَّه مجيد ذكر شده است. و كتابى داشته بنام زبور «وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً» نساء: 163 «وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ» انبياء: 105 (قاموس قرآن، ج2، ص367).

ساخت‌های صرفی در قرآن

داود (علم انسانی): 16 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن داود داود داود داود: عليه السلام از انبياء بنى- اسرائيل، پدر سليمان، نام مباركش شانزده بار در كلام اللَّه مجيد ذكر شده است قاموس قرآن، ج‏2، ص: 367
آفروآسیایی *di/ad- دد father's brother, uncle; elder; in-law برادر پدر، عمو؛ بزرگتر؛ رابطه سببی
سامی *dawid- دود 'father's brother, uncle; foster-father; honourable title; beloved' «برادر پدر، عمو؛ پدرخوانده؛ عنوان افتخاری؛ محبوب'
اکدی dādu OAkk دَدُ O 'love-making; darling, favourite' 'عشقبازی؛ محبوب، مورد علاقه» (CAD d, 20)
اگاریتی dd دد 'amado, amor' معشوق، عشق (DLU 129)
عبری dōd دُد 'beloved, lover; father's brother'; pB. dōd 'friend, lover, beloved; uncle, father's brother' معشوق، عاشق؛ برادر پدر»، دوست، عمو (HAL, 215)

(Ja., 283)

آرامی Off, Nab, Plm, Hatra dd   \ فلم\ Hَترَ دد 'paternal uncle' «عموی پدری» (HJ, 241)
آرامی یهودی dōdā دُدَ 'friend, lover, beloved; uncle, father's brother' دوست، عاشق، معشوق؛ عمو، برادر پدر (Ja., 283)
سریانی dād- دَد- 'patruus; amatus' دایی، دوست داشتنی (Brock, 144)
مندایی dada دَدَ 'father's brother' "برادر پدر" (عمو) (DM, 98)
عربی جنوبی Qat dd   دد 'paternal uncle' «عموی پدری» (Ricks, 40)
گعز dud دُد 'uncle' «عمو یا دایی» (LGz., 123)
مهری ḥǝ-dīd ح-دِد 'paternal uncle, father's brother or cousin' «عموی پدری، برادر یا پسر عموی پدر» (JM, 75)
جبالی did دِد ''father's brother; wife's father; father-in-law; step-father; father's uncle' ''برادر پدر؛ پدر همسر؛ پدر شوهر؛ پدر خوانده؛ عموی پدر» (JJ، 42) (JJ, 42)
حرصوصی ḥe-dēd/ḥe-dōd حِ-دِد/حِ-دُد '(paternal) uncle' عموی (پدری) (JH, 26)
سقطری dédo دِدُ 'oncle paternel; beau-père' عموی پدری؛ پدرزن (LS, 123)
عربی dād- دَد- 'foster father' پدرخوانده HAL (not in BK)

منابع

داود (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2