ویراستار
۲٬۲۵۴
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «قشیری، عبدالکریم بن هوازن نیشابوری (حدود 376-465 قمری)؛ از بزرگان صوفیه، مفسر و فیلسوف ایرانی در سده پنجم هجری. == زندگینامه == زینالاسلام، ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن قشیری نیشابوری (حیات: ۳۷۶ یا ۳۸۶-۴۶۵ قمری)، از اکابر دانشمندان، نویسندگان،...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
قشیری، عبدالکریم بن هوازن نیشابوری (حدود 376-465 قمری)؛ از بزرگان صوفیه، مفسر و فیلسوف ایرانی در سده پنجم هجری. | قشیری، عبدالکریم بن هوازن نیشابوری (حدود 376-465 قمری)؛ از بزرگان صوفیه، مفسر و فیلسوف ایرانی در سده پنجم هجری<ref>[https://fa.wikinoor.ir/wiki/%D9%82%D8%B4%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%8C_%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85_%D8%A8%D9%86_%D9%87%D9%88%D8%A7%D8%B2%D9%86 ویکی نور]</ref><ref>[https://www.iranketab.ir/profile/19991-%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%A8%D9%86-%D9%87%D9%88%D8%A7%D8%B2%D9%86-%D9%82%D8%B4%DB%8C%D8%B1%DB%8C ایران کتاب]</ref>. | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
زینالاسلام، ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن قشیری نیشابوری (حیات: ۳۷۶ یا ۳۸۶-۴۶۵ قمری)، از اکابر دانشمندان، نویسندگان، شاعران و صوفیه عربی ـ ایرانی در قرن پنجم هجری قمری بود. | زینالاسلام، ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن قشیری نیشابوری (حیات: ۳۷۶ یا ۳۸۶-۴۶۵ قمری)، از اکابر دانشمندان، نویسندگان، شاعران و صوفیه عربی ـ ایرانی در قرن پنجم هجری قمری بود. | ||
او ادبیات عرب، تصوف، فقه، علم کلام، علم حدیث و تفسیر قرآن را از اساتید عصر خود آموخته و به املای حدیث و تربیت شاگردان پرداخت؛ بسیاری از شاگردان او در طریقت و تصوف جزء مشایخ بودند. | او ادبیات عرب، تصوف، فقه، علم کلام، علم حدیث و تفسیر قرآن را از اساتید عصر خود آموخته و به املای حدیث و تربیت شاگردان پرداخت؛ بسیاری از شاگردان او در طریقت و تصوف جزء مشایخ بودند. قشیری به لحاظ احاطه بر علوم و معارف عصر خود، از تفسیر و حدیث و کلام گرفته تا تصوف و مقامات سلوک، در مقایسه با دیگر صوفیان آثار برجستهای دارد که از میان آثار وی لطائف الاشارت در تفسیر قرآن و رساله قشیریه در تصوف شهرت بسزایی یافتند<ref>[https://iqna.ir/00HGav لطائفالاشارات؛ اثری درباره تفسیر باطنی قرآن کریم]</ref>. | ||
قشیری به لحاظ احاطه بر علوم و معارف عصر خود، از تفسیر و حدیث و کلام گرفته تا تصوف و مقامات سلوک، در مقایسه با دیگر صوفیان آثار برجستهای دارد که از میان آثار وی لطائف الاشارت در تفسیر قرآن و رساله قشیریه در تصوف شهرت بسزایی یافتند. | |||
== مذهب قشیری == | == مذهب قشیری == | ||
«قشيری» احكام و تكاليف فرعی و عملی را مطابق نظر اهلسنت و انديشههای فقهی شافعی فراگرفته و باور داشته، لذا در تفسير آيات فقهی قرآن، بيانات تأويلی و اشاری او نيز متأثر از همان باور فقيهانه و منعكسكننده آن جلوه و چهره خاص از فقه است | «قشيری» احكام و تكاليف فرعی و عملی را مطابق نظر اهلسنت و انديشههای فقهی شافعی فراگرفته و باور داشته، لذا در تفسير آيات فقهی قرآن، بيانات تأويلی و اشاری او نيز متأثر از همان باور فقيهانه و منعكسكننده آن جلوه و چهره خاص از فقه است<ref>[https://iqna.ir/006veu «قشيری» در تفسير آيات فقهی، بيانات تأويلی و اشاری قرآن متأثر از اهلسنت بود]</ref>. | ||
== آثار و تألیفات == | == آثار و تألیفات == | ||
درباره شمار آثار و تأليفات بر جای مانده از قشيری اختلافنظر است، در حالیكه برخی از محققان تنها چهار كتاب «التفسيرالكبير»، «الرساله»، «لطائفالاشارات» و «نحوالقلوب» را به او نسبت میدهند. «حاجی خليفه» و مؤلف كتاب «هديةالعارفين» علاوه بر چهار اثر فوق، چهارده كتاب و رساله ديگر را نيز به وی نسبت میدهند. نكته قابل توجه اينكه با وجود اختلاف در تعداد آثار قشيری، همه تذكرهنويسان از دو كتاب تفسيری وی ياد كردهاند، لذا در انتساب آن دو به قشيری اختلافی وجود ندارد | درباره شمار آثار و تأليفات بر جای مانده از قشيری اختلافنظر است، در حالیكه برخی از محققان تنها چهار كتاب «التفسيرالكبير»، «الرساله»، «لطائفالاشارات» و «نحوالقلوب» را به او نسبت میدهند. «حاجی خليفه» و مؤلف كتاب «هديةالعارفين» علاوه بر چهار اثر فوق، چهارده كتاب و رساله ديگر را نيز به وی نسبت میدهند. نكته قابل توجه اينكه با وجود اختلاف در تعداد آثار قشيری، همه تذكرهنويسان از دو كتاب تفسيری وی ياد كردهاند، لذا در انتساب آن دو به قشيری اختلافی وجود ندارد<ref>[https://iqna.ir/006vY6 تفسير «لطائفالاشارات» در كنار بيان معانی لفظی، به تأويلات آيات قرآن نيز میپردازد]</ref>. | ||
== آثار قرآنی قشیری == | == آثار قرآنی قشیری == | ||
قشيری در تفسير قرآن دو كتاب دارد: الف: التيسير فیالتفسير كه تاريخ تأليف آن به قبل از سال ۴۱۰ هجری میرسد. اين اثر نتيجه پژوهشهای عقلانی و لغوی او در زمينه قرآن به شمار میرود و البته به منقولات نيز تكيه اساسی دارد و قبل از ملاقات او با ابوعلی دقاق نوشته شده است. ب: لطائفالاشارات كه در سال ۳۴۳ هجری سامان يافته است. اين اثر عرفانی حاصل بهرهمندی از فيض استاد و ورود او به جرگه اهل تحقيق (سالكان عارف) است | قشيری در تفسير قرآن دو كتاب دارد: الف: التيسير فیالتفسير كه تاريخ تأليف آن به قبل از سال ۴۱۰ هجری میرسد. اين اثر نتيجه پژوهشهای عقلانی و لغوی او در زمينه قرآن به شمار میرود و البته به منقولات نيز تكيه اساسی دارد و قبل از ملاقات او با ابوعلی دقاق نوشته شده است. اين تفسير هم اينك به صورت نسخه خطی در كتابخانههای هند و لندن موجود است<ref>[https://iqna.ir/006vY6 تفسير «لطائفالاشارات» در كنار بيان معانی لفظی، به تأويلات آيات قرآن نيز میپردازد]</ref>. | ||
ب: لطائفالاشارات كه در سال ۳۴۳ هجری سامان يافته است. اين اثر عرفانی حاصل بهرهمندی از فيض استاد و ورود او به جرگه اهل تحقيق (سالكان عارف) است<ref>[https://iqna.ir/006wlC تفسير «لطائفالاشارات»، بيان اشارات قرآنی مبتنی بر اصول صوفيه است]</ref>. | |||
=== لطائف الإشارات === | === لطائف الإشارات === | ||
تفسیر «لطائف الاشارات» جایگاه ویژهای در میان آثار قشیری دارد. این کتاب از ابعاد گوناگون مورد توجه عرفانپژوهان و قرآنپژوهان واقع شده و ادامه و استمرار تفسیر باطنی صوفیانه است. | تفسیر «لطائف الاشارات» جایگاه ویژهای در میان آثار قشیری دارد. این کتاب از ابعاد گوناگون مورد توجه عرفانپژوهان و قرآنپژوهان واقع شده و ادامه و استمرار تفسیر باطنی صوفیانه است. تفسیر قشیری از موفقترین تفاسیر صوفیان است؛ چون توانسته است در آن، شریعت و طریقت را با هم پیوند دهد و نیز سالمترین آنهاست؛ از حیث وارد نشدن در ورطه تأویلات دوری که ظاهر لفظ از آنها رویگردان است. | ||
تفسیر قشیری از موفقترین تفاسیر صوفیان است؛ چون توانسته است در آن، شریعت و طریقت را با هم پیوند دهد و نیز سالمترین آنهاست؛ از حیث وارد نشدن در ورطه تأویلات دوری که ظاهر لفظ از آنها رویگردان است. | |||
==== ویژگیهای تفسیر ==== | ==== ویژگیهای تفسیر ==== | ||
خط ۲۷: | خط ۲۵: | ||
گرچه بیشتر بر تأویلاتی مبتنی است که گاه با ظاهر عبارت سازگاری ندارد؛ با وجود این، کوشیده است تا به اصطلاح صوفیان میان علوم حقیقت و علوم شریعت توافق دهد. کوشش وی برای آن بود که نشان دهد هیچ تعارضی میان آن شریعت و حقیقت نیست و هر سخنی که مخالف آن دو باشد، در حقیقت خروج علیه آنها بهشمار میرود؛ چون هر شریعتی که به تایید حقیقت نرسد، پذیرفته نیست و هر حقیقتی که مقید به شریعت نباشد دستیافتنی نیست؛ بنابراین چنانکه در رساله قشیریه آمده است، شریعت پرستیدنی و حقیقت، دیدنی است. | گرچه بیشتر بر تأویلاتی مبتنی است که گاه با ظاهر عبارت سازگاری ندارد؛ با وجود این، کوشیده است تا به اصطلاح صوفیان میان علوم حقیقت و علوم شریعت توافق دهد. کوشش وی برای آن بود که نشان دهد هیچ تعارضی میان آن شریعت و حقیقت نیست و هر سخنی که مخالف آن دو باشد، در حقیقت خروج علیه آنها بهشمار میرود؛ چون هر شریعتی که به تایید حقیقت نرسد، پذیرفته نیست و هر حقیقتی که مقید به شریعت نباشد دستیافتنی نیست؛ بنابراین چنانکه در رساله قشیریه آمده است، شریعت پرستیدنی و حقیقت، دیدنی است. | ||
وی در این تفسیر کوشیده است ثابت کند که هر نکته کوچک یا بزرگ در علوم صوفیه، اصلی قرآنی دارد و این امر با عنوان خاصی تبلور و ظهور یافته است؛ چنانکه اصطلاحات صوفیانه مانند ذکر، توکل، رضا، ولی و ولایت، حق، ظاهر و باطن و قبض و بسط، بهطور صریح در متن و نص قرآن آمده است. هنگام خواندن این تفسیر به این نتیجه قطعی خواهید رسید که صوفیه اصول و فروع مرام خویش را از قرآن کریم برگرفتهاند و برخلاف پندار بسیاری از پژوهشگران که معتقدند تصوف اسلامی متاثر از جریانات خارجی و برگرفته از فلسفه یونان و ایران باستان و هند است، علوم ایشان برگرفته از دیگران و وارداتی نیست؛ همچنین به نبوغ قشیری پی میبرید که هنگام تفسیر آیههایی که هیچ اصطلاح صوفیانه در آنها بهکار نرفته است مانند آیات طلاق، رموزی را درباره مصاحبت و مصاحب استخراج مینماید و از روابط پیامبر (ص) و اصحابش اشاراتی درباره شیخ و مریدان بهدست میآورد و از جلوههای طبیعی مانند خورشید و ماه و باران و کوهها اشاراتی بهدست میدهد که ارتباطی تنگاتنگ با ریاضتهای نفسانی و مجاهدتها یا مکاشفهها و مواصلات صوفیان دارد. | وی در این تفسیر کوشیده است ثابت کند که هر نکته کوچک یا بزرگ در علوم صوفیه، اصلی قرآنی دارد و این امر با عنوان خاصی تبلور و ظهور یافته است؛ چنانکه اصطلاحات صوفیانه مانند ذکر، توکل، رضا، ولی و ولایت، حق، ظاهر و باطن و قبض و بسط، بهطور صریح در متن و نص قرآن آمده است. هنگام خواندن این تفسیر به این نتیجه قطعی خواهید رسید که صوفیه اصول و فروع مرام خویش را از قرآن کریم برگرفتهاند و برخلاف پندار بسیاری از پژوهشگران که معتقدند تصوف اسلامی متاثر از جریانات خارجی و برگرفته از فلسفه یونان و ایران باستان و هند است، علوم ایشان برگرفته از دیگران و وارداتی نیست؛ همچنین به نبوغ قشیری پی میبرید که هنگام تفسیر آیههایی که هیچ اصطلاح صوفیانه در آنها بهکار نرفته است مانند آیات طلاق، رموزی را درباره مصاحبت و مصاحب استخراج مینماید و از روابط پیامبر (ص) و اصحابش اشاراتی درباره شیخ و مریدان بهدست میآورد و از جلوههای طبیعی مانند خورشید و ماه و باران و کوهها اشاراتی بهدست میدهد که ارتباطی تنگاتنگ با ریاضتهای نفسانی و مجاهدتها یا مکاشفهها و مواصلات صوفیان دارد<ref>[https://iqna.ir/00HGav لطائفالاشارات؛ اثری درباره تفسیر باطنی قرآن کریم]</ref>. | ||
==== روش تفسیری وی ==== | ==== روش تفسیری وی ==== | ||
قشیری در مقدمه کتاب روش تفسیری خود را ترسیم کرده است. او بر کتاب خود نام لطائف الاشارات را نهاده است. این عنوان بیانگر روش تفسیری او در فهم حقایق وحی است با محوریت اشارت به جای عبارت وی بدون آنکه در معانی ظاهری واژگان قرآنی توقفی کند، با بهرهگیری از جنبههای پنهانی و تو در توی این الفاظ، بهمعانی عمیق راه مییابد. | قشیری در مقدمه کتاب روش تفسیری خود را ترسیم کرده است. او بر کتاب خود نام لطائف الاشارات را نهاده است. این عنوان بیانگر روش تفسیری او در فهم حقایق وحی است با محوریت اشارت به جای عبارت وی بدون آنکه در معانی ظاهری واژگان قرآنی توقفی کند، با بهرهگیری از جنبههای پنهانی و تو در توی این الفاظ، بهمعانی عمیق راه مییابد. | ||
وی تکیه اساسی خود را در تفسیر اشاری، بر روی عنصر تهذیب نفس به عنوان مهمترین عنصر در درک اشارات و لطائف قرآنی متمرکز میکند. از نظر قشیری بین این نوع از علم که با دیگر علوم تفاوت بنیادین دارد، با پاکی درون ارتباطی ناگسستنی برقرار است. این علم را خدا در دل اولیا و سالکان کوی حق قرار میدهد. وی در روش خود به عقل اعتماد کامل ندارد. وی اتکا به عقل را در مراحل اولیه تصحیح ایمان ضروری میداند ولی درک معارف بلند و لطایف و اشارات وحی را، به چیزی بالاتر از آن نیازمند میداند. | وی تکیه اساسی خود را در تفسیر اشاری، بر روی عنصر تهذیب نفس به عنوان مهمترین عنصر در درک اشارات و لطائف قرآنی متمرکز میکند. از نظر قشیری بین این نوع از علم که با دیگر علوم تفاوت بنیادین دارد، با پاکی درون ارتباطی ناگسستنی برقرار است. این علم را خدا در دل اولیا و سالکان کوی حق قرار میدهد. وی در روش خود به عقل اعتماد کامل ندارد. وی اتکا به عقل را در مراحل اولیه تصحیح ایمان ضروری میداند ولی درک معارف بلند و لطایف و اشارات وحی را، به چیزی بالاتر از آن نیازمند میداند<ref>[https://iqna.ir/00HGav لطائفالاشارات؛ اثری درباره تفسیر باطنی قرآن کریم]</ref>. | ||
«قشيرى» در تفسير خود به نص قرآنى ملتزم است و در برابر آن تسليم و آيات را براى تأييد انديشه و كمك به عقايد خود از مسير اصلى خارج نمى كند؛ مثلاً در باب آيه ۱۲۴ سوره انعام كه مىفرمايد: «از آنچه خدا روزيتان كرده است بخوريد و از پى گامهاى شيطان مرويد» رزق را به رزق ظاهر و رزق سرائر تقسيم مىكند و رزق ظاهر را همان وجود نعمتهاى الهى و رزق سرائر را شهود كرم الهى مىداند. او همچنين قلب، روح و سر را نيز داراى رزق مىداند | «قشيرى» در تفسير خود به نص قرآنى ملتزم است و در برابر آن تسليم و آيات را براى تأييد انديشه و كمك به عقايد خود از مسير اصلى خارج نمى كند؛ مثلاً در باب آيه ۱۲۴ سوره انعام كه مىفرمايد: «از آنچه خدا روزيتان كرده است بخوريد و از پى گامهاى شيطان مرويد» رزق را به رزق ظاهر و رزق سرائر تقسيم مىكند و رزق ظاهر را همان وجود نعمتهاى الهى و رزق سرائر را شهود كرم الهى مىداند. او همچنين قلب، روح و سر را نيز داراى رزق مىداند<ref>[https://iqna.ir/006TBk امروز ۱۶ ربيعالثانی؛ مصادف با سالروز درگذشت «ابوالقاسم قشيری»]</ref>. | ||
قشيری در تفسير آياتی كه در تبيين آنها ميان شيعه و اهلسنت تفاوت و اختلاف است، با ارائه مباحث و مطالبی اخلاقی و عرفانی، از ذكر مباحث تاريخی و اختلافی مربوط به آن آيات به طور كلی میگذرد | قشيری در تفسير آياتی كه در تبيين آنها ميان شيعه و اهلسنت تفاوت و اختلاف است، با ارائه مباحث و مطالبی اخلاقی و عرفانی، از ذكر مباحث تاريخی و اختلافی مربوط به آن آيات به طور كلی میگذرد<ref>[https://iqna.ir/006vwc «قشيری» در تفسير آيات مورد اختلاف شيعه و سنی از مباحث اخلاقی و عرفانی استفاده میكند]</ref>. | ||
==== اهمیت تفسیر قشیری ==== | ==== اهمیت تفسیر قشیری ==== | ||
خط ۴۳: | خط ۴۱: | ||
جنبه دوم اهميت اين تفسير به شخصيت خود نويسنده برمیگردد. قشيری شخصيت نسبتا جامعالاطرافی است كه ضمن اشراف به علوم متنوع اسلامی، تلاش كرد كه تطبيقی بين تصوف و شريعت به وجود آورد. اين نكته، وجه تمايز اساسی او با ديگر صوفيانی مانند سهل تستری و يا ابوعبدالرحمن سلمی را نشان میدهد. | جنبه دوم اهميت اين تفسير به شخصيت خود نويسنده برمیگردد. قشيری شخصيت نسبتا جامعالاطرافی است كه ضمن اشراف به علوم متنوع اسلامی، تلاش كرد كه تطبيقی بين تصوف و شريعت به وجود آورد. اين نكته، وجه تمايز اساسی او با ديگر صوفيانی مانند سهل تستری و يا ابوعبدالرحمن سلمی را نشان میدهد. | ||
جنبه سوم اهميت اين تفسير عرفانی در اين نكته است كه تفسير همه قرآن از سوره «الفاتحه» تا «الناس» را در بردارد و از اين جهت محدود به يك يا چند آيه نمیشود و مانند برخی تفاسير، همچون تفسير تستری ضمن موجز بودن، از كنار تفسير بسياری آيات نيز گذشته است، نيست. تفسير منسوب به ابنعربی هم به لحاظ ايجازی كه دارد، از تفسيری مانند لطائف، متمايز میشود | جنبه سوم اهميت اين تفسير عرفانی در اين نكته است كه تفسير همه قرآن از سوره «الفاتحه» تا «الناس» را در بردارد و از اين جهت محدود به يك يا چند آيه نمیشود و مانند برخی تفاسير، همچون تفسير تستری ضمن موجز بودن، از كنار تفسير بسياری آيات نيز گذشته است، نيست. تفسير منسوب به ابنعربی هم به لحاظ ايجازی كه دارد، از تفسيری مانند لطائف، متمايز میشود<ref>[https://iqna.ir/006wlC تفسير «لطائفالاشارات»، بيان اشارات قرآنی مبتنی بر اصول صوفيه است]</ref>. | ||
=== رسائل قشیریه === | === رسائل قشیریه === | ||
رساله قشيريه يكی از آثار عمده اين انديشمند صوفی است. اين كتاب در اصل نامه يا پيامی است كه وی آنرا برای صوفيان بلاد اسلامی نوشته است. انگيزه قشيری برای نگارش چنين اثری، مشاهده رواج تباهی در طريقت صوفيان وجود و ظهور انحراف در ميان آنان بوده است. چنانكه از مقدمه اين رساله برمیآيد، اين وضعتی كه برای تصوف به وجود آمد، قشيری را بر آن داشت كه چارهای بيانديشد و با ارائه مجموعه منظمی از تعاليم صوفيانه، سره را از ناسره بازشناساند. | رساله قشيريه يكی از آثار عمده اين انديشمند صوفی است. اين كتاب در اصل نامه يا پيامی است كه وی آنرا برای صوفيان بلاد اسلامی نوشته است. انگيزه قشيری برای نگارش چنين اثری، مشاهده رواج تباهی در طريقت صوفيان وجود و ظهور انحراف در ميان آنان بوده است. چنانكه از مقدمه اين رساله برمیآيد، اين وضعتی كه برای تصوف به وجود آمد، قشيری را بر آن داشت كه چارهای بيانديشد و با ارائه مجموعه منظمی از تعاليم صوفيانه، سره را از ناسره بازشناساند. | ||
در رساله قشريه هر بابی با ذكر آيهای از قرآن و يا حديثی نبوی شروع میشود و بعد از آن ذكر اقوال صحابيان و بزرگان تصوف، مطلب مورد بحث ادامه میيابد. آنچنان كه از اين رساله برمیآيد، به نظر قشيری مبادی تصوف حقيقی با عقايد و مبانی عامه اهل اسلام هيچگونه مباينتی ندارد و لذا با استشهاد آيه يا حديثی در بسط اين معنا میكوشد، نكتهای كه شكل تفصيل يافته آن در تفسير وی لطائفالاشارات به چشم میخورد. اين كتاب، اولين بار توسط شاگرد او «ابوعلی حسن بناحمد عثمانی»، به زبان فارسی ترجمه شده است. | در رساله قشريه هر بابی با ذكر آيهای از قرآن و يا حديثی نبوی شروع میشود و بعد از آن ذكر اقوال صحابيان و بزرگان تصوف، مطلب مورد بحث ادامه میيابد. آنچنان كه از اين رساله برمیآيد، به نظر قشيری مبادی تصوف حقيقی با عقايد و مبانی عامه اهل اسلام هيچگونه مباينتی ندارد و لذا با استشهاد آيه يا حديثی در بسط اين معنا میكوشد، نكتهای كه شكل تفصيل يافته آن در تفسير وی لطائفالاشارات به چشم میخورد. اين كتاب، اولين بار توسط شاگرد او «ابوعلی حسن بناحمد عثمانی»، به زبان فارسی ترجمه شده است<ref>[https://iqna.ir/006wlC تفسير «لطائفالاشارات»، بيان اشارات قرآنی مبتنی بر اصول صوفيه است]</ref>. |